مقاله

مروری بر تاریخچه غصب اراضی ترکمن‌صحرا توسط متجاوزان روس، رضاشاه و پهلوی دوم

پایگاه خبری اولکامیز – دکتر محمد نظری ، فوق دکترای مدیریت /
مقدمه: این روزها بحث مصاحبه مهندس فتاح در باره املاک بنیاد مستضعفان داغ و همچنین احکام تخلیه و اجرائیات در باره روستای ابوالفضل خوزستان موضوع روز است به ‌نحوی‌که دریادار شمخانی برای دلجویی از روستائیان ابوالفضل به آنجا رفته است. مطلب حاضر به بررسی موضوع غصب اراضی کشاورزان ترکمن‌صحرا در دوره هفتاد ساله ۱۹۰۷ الی ۱۹۷۹ توسط روسیه و خاندان پهلوی پرداخته است.
الف: سابقه غصب اراضی کشاورزان ترکمن‌صحرا توسط روس‌ها- ردپای قرارداد ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵
در تاریخ ۳۱ اوت ۱۹۰۷ م/ ۹ شهریور ۱۲۸۶، قراردادی بین دولت ‌های روس و انگلیس در سن ‌پترزبورگ پایتخت روسیه در مورد تقسیم ایران به امضا رسید. به ‌موجب این قرارداد ایران به سه منطقه تقسیم شد. قسمت شمال تحت نفوذ روسیه، قسمت جنوب تحت نفوذ بریتانیا و یک منطقه هم بی‎طرف. حوزۀ نفوذ روسیه در ایران از قصر شیرین و اصفهان و یزد و خواف می‎گذشت و به برخوردگاه مرز ایران و روسیه و افغانستان می‌رسید.(همشهری آنلاین ۱۲ اسفند ۱۳۹۰)
با گسترش جنگ جهانی اول، دولت‌های روس و انگلیس، در سال ۱۹۱۵ در قراردادی محرمانه، منطقه بی‌طرف ایران را که در قرارداد ۱۹۰۷ میلادی پیش‌بینی‌ شده بود، میان خود تقسیم و توافق کردند برای حفظ منافع خود در ایران، قشونی تشکیل دهند. از این ‌رو، روس‌ها نیروی قزاق را به استعداد یازده هزار نفر با فرماندهی خود ایجاد کردند و دولت انگلستان، قوایی در جنوب کشور به نام پلیس جنوب تشکیل داد.(دهقان نیری و عاشوری نژاد،۱۳۸۸)
بر اساس قرارداد ۱۹۰۷ استان گلستان و ترکمن‌صحرای فعلی در حوزه کنترل روس‌ها گرفت. قرارداد ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ باعث گسترش گسترده نفوذ و حضور روس‌ها در ایران من‌جمله در شمال ایران، استان گلستان و ترکمن‌صحرای فعلی گردید .
روس‌ها مظالم فراوانی را بر مردمان این دیار روا داشتند. از آن جمله می‌توان به تصرف زمین‌های کشاورزان پنبه‌کار، اخراج صاحبان اراضی و آوردن کشاورزان روسی (مالاقان) اشاره کرد. در این اقدام ده‌ها هزار هکتار اراضی کشاورزان ترکمن توسط روس‌ها تصرف و به کشت پنبه اختصاص یافت تا مواد اولیه کارخانه‌های نساجی روسیه را تأمین نماید.(وزارت خارجه ایران، مارس ۱۹۱۷).
البته چند ماه بعد انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه رخ می‌دهد و مدتی بعددولت جدید شوروی در چند اعلامیه جداگانه قراردادهای تحمیلی دولت تزاری روسیه به ایران و امتیاز های کسب شده از ایران را لغو و از بدهی‌های پولی ایران به روسیه صرف نظر کرد. رهبر جدید شوروی در اعلامیه‌ ۱۴ دسامبر ۱۹۱۷ ؛ عهدنامه اوت سال ۱۹۰۷ انگلستان و روسیه دایر بر تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ و یک منطقه بی‌طرف فی ‌ما بین و ضمائم محرمانه آن را ساقط از درجه اعتبار اعلام داشت و تاکید کرد که هرگونه قراردادی مغایر با با استقلال، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و آزادی ایرانیان از این لحظه بی اثر و کان لم یکن است و همه را پاره کرده و دیگر وجود خارجی قابل استناد نخواهند داشت.
در پی اعلامیه مذکور، کمیسر نیروهای مسلح شوروی اعلام داشت که به واحدهای نظامی روسیه که بر طبق عهدنامه انگلستان و روسیه مبنی بر تقسیم ایران در این کشور مستقر شده‌اند، دستور خروج فوری از ایران را داده است.(ایسنا ۲۰ اسفند ۱۳۹۶)
دولت ایران در زمان احمدشاه بر اساس اعلامیه های دولت جدید شوروی، قرارداد مودت بین ایران و شوروی را در سال ۱۹۲۱ منعقد میکند که بر اساس آن قراردادهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ ملغی اعلام‌شده، و مرزهای دو کشور بر اساس قرارداد آخال ۱۸۸۱ تنظیم میگردد.
جزیره آشوراده طبق فصل سوم قراردادبه دولت ایران مسترد می‌شود و با لغو کلیه قراردادهای استعماری تزار روسیه طبق فصل اول و دوم قرارداد، و خروج نیروهای نظامی روس، کشاورزان ترکمن‌صحرا، اراضی خود را باز پس می‌گیرند. (ویکی پدیا، قرارداد ۱۹۲۱ایران و شوروی)
ب: غصب اراضی کشاورزان ترکمن‌صحرا توسط رضاشاه
وقوع انقلاب ضد سرمایه داری ۱۹۱۷ و تشکیل حکومت شوروی، انگلستان را به تشکیل دولتی غرب‌گرا در ایران تشویق می‌کند. رضاخان قزاق با کودتا و با حمایت اطلاعاتی و مدیریتی استعمار انگلیس به قدرت می‌رسد.
رضاخان در ۱۳۰۲ ش برای تثبیت اقتدار دولت مرکزی نیروهای نظامی را روانه دشت ترکمن کرد. جنگ بین نظامیان و ترکمن‌ها حدود دو سال ادامه داشت و در ۱۳۰۴ ش به سود ارتش خاتمه یافت (موسی جرجانی)، ولی حملات ترکمن‌ها در دوره رضاشاه (۱۳۰۴ ـ ۱۳۲۰ ش) باز هم ادامه یافت و بیش‌تر در ناحیه میاندشت (میان شاهرود و سبزوار) روی می‌داد. (ویکی فقه-ترکمنها).
در همین زمان‌ها مظالم جان محمدخان سرتیپ، فرمانده لشکر شرق، در مناطق ترکمن نشین، مانند کشتار دسته‌جمعی و غارت اموال، به حدی رسیده بود که رضاشاه مجبور به عزل وی شد. (بهار، تاریخ مختصر احزاب، جلد ۲).
رضاشاه با اعلام قانون راجع به فروش خالصجات و قرضه‌های فلاحتی و صنعتی ‌مصوب ۱۷ دی‌ماه ۱۳۱۲ شمسی.
..اقدام به مزایده اراضی نمود. (مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی). این مزایده با حق مضحک شرکت خود رضاشاه با رویکرد زمین‌خواری برگزار شده و منجر به سند زدن املاک فراوانی به اسم رضا شاه در کل ایران، من‌ جمله در ترکمن‌ صحرا شد (منصور گرگانی،۱۳۵۸).
دشت ترکمن از آن ‌پس به‌صورت اردوگاهی بزرگ درآمد و زندگی مردم تحت نظر نظامیان قرار گرفت. تغییر اجباری لباس مردم ترکمن انجام شد. غصب اراضی کشاورزی به شکل‌های مختلف صورت گرفت. روحانیون، ممنوعیت لباس داده شد ولی با مقاومت شدید روحانیون مواجه شد. کشف حجاب اجباری زنان انجام گردید.
کل ترکمن‌صحرا به بیگاری و خراج بسته شد.«در این دوره بخش وسیعی از اراضی دشت ترکمن به تملک رضاشاه درآمد؛ این تصرفات، با فراز و نشیب‌هایی تا سقوط رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ ش ادامه داشت.» (ویکی فقه-ترکمنها).
ج: کودتای ۲۸ مرداد، پدیده منصور مزین در غارت اراضی ترکمن‌صحرا
پس از کودتای ۱۳۳۲، در راستای جنگ سرد دو قطب آمریکا و شوروی و اجرایی سازی اصل چهار ترومن، مصادره اراضی و استقرار مهره‌های کلیدی پهلوی دوم در منطقه هم‌مرز با دیوار آهنین با شوروی، ضرورت داشت، لذا اراضی مردم به ژنرال‌ها و خادمان شاهنشاهی واگذار شد. در این راستا در مزرعه نمونه، عطاآباد و نقاط دیگر درگیری‌های خونینی پیش آمد.(منصور گرگانی،۱۳۵۸).
تیمسار مزین از جانب محمدرضا شاه به‌عنوان رئیس املاک بنیاد پهلوی در گرگان انتخاب و فرستاده شد. تا طبق دستور محمدرضا شاه به فروش املاک و تبدیل آن‌ها به پول نقد بپردازد و آن‌ها را به‌حساب شاه واریز نماید (ویکی فقه / منصور مزینی).
در باره دزدى‌ها و سوءاستفاده‌های سرلشگر مزین در شمال تعداد زیادى شکوائیه و سند – ازجمله تحقیقات «دفتر ویژه اطلاعات» به ساواک و ضداطلاعات ارتش – در دسترس است که به تنهائى کتاب مستقلى درباره فساد محمدرضا پهلوى درزمینهٔ غصب اراضى خواهد شد.
وی در سال ۱۳۵۷ اموال خود را که بالغ‌بر ۳۷۰ میلیون تومان می‌باشد (حدود ۵۳ میلیون دلار)(۱) به خارج از کشور انتقال داد و به آمریکا رفت (مرکز بررسی‌های اسناد تاریخی)
بزرگ‌ترین مالک اراضی مرغوب استان گلستان محمدرضا شاه و خاندان سلطنتی‌اش بودند.
در اصل مزین حافظ منافع شخصی و بنگاه‌دار املاک شاه در این خطه محسوب می‌شد به همین دلیل او پس از اصلاحات ارضی، زمین‌ها و املاک مرغوب ملی و خصوصی را تصاحب می‌کرد و به نام محمدرضا شاه به نور چشمی‌های حکومت می‌فروخت. غلامرضا و علیرضا پهلوی (برادران کوچک‌تر شاه) اراضی کلاله و عبدالرضا پهلوی هم چند هزار هکتار دیگر از اراضی مرغوب منطقه گنبدکاووس را تصاحب کردند (غلامرضا خار کوهی)
در پاییز سال ۱۳۵۴ عده‌ای از اهالی ترکمن‌صحرا که شاهد چپاول اراضی زراعی خود توسط برادر شاه بودند، در اعتراض به این ظلم و تجاوز آشکار، اقدام به ممانعت از اجرای عملیات شخم تراکتورهای عبدالرضا پهلوی نمودند. هنگامی‌که این موضوع به اطلاع مزین رسید، سخت آشفته شد و دستور کتبی برای فرمانده گروهان «داشلی برون» فرستاد و گفت ضرورت دارد که فوراً مأمورانش را به محل اعزام کنم تا از مزاحمت‌های بی‌رویه مردم جلوگیری نمایند و عامل آن را نیز دستگیر کنند و نزد او ببرند. به‌این‌ترتیب، روستاییان بیچاره بی‌رحمانه سرکوب شدند (غلامرضا خارکوهی) (۲)
د: تصویری از ترکمن‌صحرای غارت شده در سال ۱۳۴۷ -گزارش گروه تحقیقات اقتصادی دانشگاه تهران
در گزارش انقلاب سفید و غارت اراضی گلستان (غلامرضا خارکوهی) توسط پهلوی‌ها، تصویری از ترکمن‌صحرا، مصادره اراضی، میزان جمعیت و چالش‌های آن‌ها به تصویر کشیده شده است در بخشی از گزارش آمده است:
در این میان گروه تحقیقات اقتصادی دانشکده حقوق دانشگاه تهران که وابسته به خود رژیم بود، با انجام پژوهشی به بررسی وضعیت ترکمن‌صحرا (دشت گرگان) پرداخت که نتایج آن حکایت از اوضاع ناهنجار اقتصادی و اجتماعی این منطقه دارد. طبق تحقیقات آنان، ظلم و فشار بر مردم این منطقه به حدی رسیده بود که همین امر به‌تنهایی می‌توانست موجبات نارضایتی مردم را از وضع موجود فراهم کند.
گزارش فوق که در تابستان سال ۱۳۴۷ تهیه‌شده بود ازاین‌قرار است:
در قسمت شمال و شرق گرگان دشت وسیعی قرار دارد که بیش از نیم میلیون مردم ترکمن در آنجا به زندگی مشغول‌اند. اینان درنهایت سختی و تنگدستی زندگی کرده و در مقایسه با وضع سایر روستاییان حومه شهرستان گرگان وضع بسیار بدی دارند. آب آشامیدنی آنان از آب باران است و آب‌انبارهایی ساخته‌اند که در مواقع بارندگی آب باران در آن جمع شده و در تمام مدت سال از آب آن استفاده می‌شود و معلوم است آبی که یک سال در یک مکان به‌طور راکد نگه‌داشته شود به چه صورتی خواهد بود و به‌طور یقین آب آن قابل آشامیدن نیست لیکن در آن صحرای خشک و شوره‌زار همان آب مایه حیات انسان‌هایی است که مورد خشم و استثمار صاحبان سرمایه و کاخ‌ها قرار گرفتند…
اکثریت دهات ترکمن‌صحرا فاقد حمام است و تعداد دهاتی که دارای حمام است انگشت‌شمار بوده و آن دهات محل سکونت ترکمن‌های ثروتمند می‌باشد. تعداد مستراح در دهات این منطقه بسیار اندک است و در بعضی از دهات به‌طورکلی اصلاً وجود ندارد و کمبود آب نیز مزید بر علت گشته است.
در دهات نسبتاً بزرگ این منطقه دبستان‌هایی وجود دارد که اکثراً چهار کلاس است و به‌طور نمونه در یکی از دهات به نام یامپی که دویست خانوار جمعیت دارد مدرسه‌ای چهار کلاسه وجود دارد و دانش‌آموزانی که بخواهند کلاس پنجم و ششم را نیز بخوانند باید به پهلوی دژ [آق‌قلای فعلی] که مرکز بخش است بروند؛ و چون راه دور است لازم است این دانش‌آموزان در آنجا سکونت اختیار کنند و بدی وضع اقتصادی باعث می‌شود که اکثریت قادر به ادامه تحصیل نباشند. تنها یک دبیرستان در مرکز بخش (پهلوی دژ) وجود دارد که تنها سیکل اول تدریس می‌گردد و کسانی که بخواهند ادامه تحصیل بدهند باید به گرگان بروند و به‌طورکلی ادامه تحصیلات تنها مخصوص فرزندان عده قلیلی از ترکمن‌های ثروتمند می‌باشد…
زمین‌های زراعتی این منطقه از املاک خالصه و متعلق به دربار است و قسمت عمده زمین‌های حاصلخیز این منطقه را عده‌ای پولدار و افسران بازنشسته در اختیاردارند. بعد از اصلاحات ارضی به هر خانوار ۶ ـ ۲ هکتار [زمین] داده‌شده که پول آن را از قرار هکتاری ۹۵۰ تومان، در مدت ۱۵ سال مطابق قانون اصلاحات ارضی دریافت می‌دارند و در کنار ده، چند نفر اعم از نظامی و غیرنظامی در زمین‌های بیش از پنجاه هکتار به زراعت مشغول‌اند…
در این منطقه یک نوع حکومت نظامی برقرار است و ظلم و زور زیاد باعث ایجاد مردمی ترس زده شده و اکنون این مردم به‌صورت فنری هستند که با فشار آن را جمع کرده باشند و حادثه‌ای لازم است که این فنر را باز کند… ممنوعیت‌هایی که برای صید ماهی ایجادشده مشکل بزرگی برای مردمی است که از این راه زندگی می‌کنند.
در میان مردم این منطقه کسانی هم هستند هیچ کاری نکرده و شب‌ها به دهات مجاور رفته و اموال دیگران را به سرقت می‌برند و با فروش آن زندگی می‌کنند. فساد از قبیل تریاک و شیره …بسیار رایج است و… اکثراً به علت داشتن ناراحتی‌های زیاد و فقر اقتصادی، جهت تسکین آلام روحی خود به این ماده پناه می‌برند… لیکن از طرف دیگر ظلم و فشار روی مردم این منطقه به حدی است که برای ایجاد نارضایتی از وضع موجود کافی بوده است.
ه:غصب اراضی کشاورزی ترکمن صحرا به عنوان بخشی از مدل حکمروایی ستمگرانه رژیم پهلوی در استان گلستان
بررسی ها نشان میدهد رژیم پهلوی برای تحکیم پایه های خود از مقوله واگذاری اراضی کشاورزی و منابع طبیعی ترکمن صحرا و استان گلستان به نظامیان، بوروکراتهای وابسته به خود استفاده می نموده است. واگذاری اراضی به تیمسار فردوست در ازادارتپه، اعضای خاندان پهلوی در آزادشهر و کلاله، واگذاری قطعات وسیع اراضی به نظامیان سرسپرده …. از جمله روشهای مورد استفاده بوده است. عمق این سیاست را در گزارش انقلاب سفید و غارت اراضی گلستان توسط پهلوی‌ها، تهیه شده توسط محقق گلستانی غلامرضا خارکوهی میتوان ملاحظه نمود.
سیاست مذکور، غصب اراضی کشاورزان گلستانی در جای جای آن، محرومیت و فقر در بین کشاورزان اعم از ترکمن و غیرترکمن را درپی داشته است. گزارش تحقیقاتی دانشگاه تهران حاکی است ثروت در دست عده معدودی از ثروتمندان اعم از ترکمن و غیرترکمن متراکم بوده و سهم آحاد مردم، سختی و مرارت اعم از ترکمن ، فارس، سیستانی ..بوده است.
و: ضرورت شناخت «روح شیطانی سازمانگری استبداد و ستمگری رژیم پهلوی در استان گلستان»
بنظر میرسد یکی از اجزا مدل حکمرانی رژیم پهلوی در استان گلستان فعلی مقوله اراضی کشاورزی بوده است. ولی سایر اجزا مدل چه بوده است؟ که اینگونه توانسته اند باعث تحکیم رژیم پهلوی بعد از قیام ۱۳۴۲ بمدت ۱۵سال شوند؟ ساختارهایی که حداقل دو کارکرد اساسی داشته اند نخست تضمین تداوم قدرت ستمشاهی شاهنشاهی و کارکرد دوم، تحمیل زندگی غیرعادلانه، مرارت بار و سخت به تمامی اقشار جامعه استان گلستان با محوریت مردم ترکمن صحرا .
در این رابطه بنظر میرسد شناخت ساختار حکمروایی رژیم پهلوی در استان گلستان با مرکزیت گرگان و رابطه اجزا مهم آن ازنظر شناخت روح سازمانگری ظالمانه پهلوی ضرورت دارد. همچنین شناخت حلقه های کلیدی تداوم استبداد و ستمگری در استان منجمله فرماندهان لشکر ۳۰ گرگان، سازمان امنیت، روسای ژاندارمری، رهبران حزب رستاخیز در گرگان و سایر شهرهای استان ضرورت دارد.
بنظر میرسد تبیین کارکرد و نحوه عمل و ارتباط روسای ادارات کلیدی مثل کشاورزی، ثبت اسناد و املاک، آموزش پرورش طی ۱۵ سال قبل از انقلاب اسلامی ، برای تحلیل تحولات دوره ۱۵ ساله و نیز رخدادهای بعدی در استان گلستان ضرورت داشته باشد..
به عنوان مثال ارتشبد قره باغی آخرین رئیس ستاد ارتش شاهنشاهی دراوایل سالهای ۱۳۴۰ رئیس لشکر ۳۰ گرگان بوده است.
همان زمانی که درگیری خونین در روستای عطاآباد بخاطر اراضی کشاورزی رخ داد. ارتشبد قره باغی با چه کسانی در استان گلستان در ارتباط نزدیک بوده است؟ نزدیکان تیمسار مزین در استان گلستان که بودند؟.شبکه ارتباطی ساختار حکمروایی رژیم پهلوی طی سالهای ۱۳۴۲ الی ۱۳۵۷ شامل چه مولفه هایی بوده است؟ بنظر میرسد جای یک پژوهش برای استفاده همگان در این زمینه برای شناخت «روح شیطانی سازمانگری استبداد و ستمگری پهلوی در استان گلستان با محوریت ساختارهای مستقر درگرگان »خالی است.
بهرحال شعاع انوار انقلاب اسلامی سرتاسر ایران را دربرگرفت، ساختار حکمرانی سلطنتی در سال ۱۳۵۷ به تاریخ پیوست ودورانی تازه برای کشور آغازشد. کشاورزان و مردمان ترکمن صحرا برای استرداد اراضی خود تلاش کردند.نتیجه، دستاوردهای تلاشها و نیز روندهای کلان کشوری و استانی موضوعی چند بعدی و چندلایه و پیچیده است که خود میتواند موضوع گزارش تحقیقاتی دیگر باشد.
(۱)- ارزش فعلی ثروت غارت‌شده توسط منصور مزین از استان گلستان، مازاد بر هزار و دویست و هفتاد میلیارد تومان برآورد می‌گردد.
(۲): گنبد ـ فرماندهی گروهان ژاندارمری داشلی برون
رونوشت فرماندهی گروهان ژاندارمری گنبد
طبق گزارش آقای روحی سرپرست مزرعه کاهدشت (متعلق به والاحضرت شاهپور عبدالرضا پهلوی) موقعی که تراکتورهای والاحضرت مشغول شخم زدن اراضی بوده، عده‌ای از ترکمانان وارد مزرعه شده و با تهدید مانع شخم زمین‌ها شدند. علی‌هذا ضرورت دارد فوراً مأمورین را اعزام دارید و متوجه باشید که در آینده به‌هیچ‌وجه مزاحت مأمورین والاحضرت را در مزرعه نامبرده فراهم نکنند که ایجاد مسئولیت خواهد نمود تیمسار مزین- (انقلاب سفید و غارت اراضی گلستان، غلامرضا خار کوهی)
۱۲ شهریور ۱۳۹۹
www.ulkamiz.ir

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا