تورکمن صحرا

به یاد بایرام سبحانی

پایگاه خبری اولکامیز – دایان دوگونچی : چند روزی از کوچ بایرام سبحانی به دیار ابدی گذشته بود. در چادر عزایش نتوانستیم شرکت کنیم. با هماهنگی آنامحمد بیات و همراهی جمعی از دوستان اهل فرهنگ، عاشور رئوفی، مجید چپرلی و وهاب سارلی برای فاتحه خوانی به منزل ایشان رفتیم. خانه اش در روبروی استادیوم ۵ هزاری قرار داشت. خانه ای ساده و کوچک در حاجی قلا.

 فرزند و برادر و چند تن دیگراز اقوامش حضور داشتند.

 آتابای سبحانی گفت: برادرم دهم خرداد درگذشت و در آرامگاه مسلمین گنبد به خاک سپرده شد.

وی افزود: بایرام در سال ۱۳۳۸ در روستای مهربان بخش گلیداغ دیده به جهان گشود. برقکار بود. پدر ما خوجه تکه نام داشت.

فرزندش شادیارهم در گفتگو با ما گفت: پدرم به شعر و ادبیات علاقمند بود. کتاب می خواند. ترجمه می کرد. دلخوشی اش به ادبیات بود.  

وی افزود: به یاد دارم وقتی دوستم به ترکمنی گفت: فلانی آیدیم اوقوییار. پدرم با نکته سنجی تمام اظهار داشت: اوغول آیدیم آیدیلار کتاب اوقیلار و یا وقتی کسی گفت فلانی کرونچی ، توصیح می داد که کرونلی درست است. پسوند چی  برای موارد دیر بکارمی رود مانند دمیرچی.

شادیار وقتی می خواستیم خدا حافظی کنیم نکته ای بس مهم را بر زبان آورد و آن این بود: اشعار پدرم را  مادرم بهتر می داند. مادرم باسواد است و کتاب های ترکمنی می خواند.

 از همراهی وهمسویی این زن و مرد ترکمن که هر دو از طایفه تکه بودند حس خوشایندی به من دست داد . خداوند روح بایرام سبحانی را شاد گرداند.

*تیتر از اولکامیز است

منبع – ماهنامه ترکمن دیار شماره سیزدهم خرداد ۱۴۰۲

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا