تبدیل روزنامهنگاری به دکانداری/ دستاورد ناملموس نشریات گلستان با دریافت یارانه ۱۳ میلیارد ریالی
فارس – در سال ۱۳۹۷ حدود ۶۰۰ میلیون تومان و درسال ۱۳۹۸ مبلغ یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان یارانه نصیب رسانههای گلستان شده است، این ارقام جدا از مبلغ آگهیهاست، که اگر نگوییم بیشتر از یارانه، اما بیگمان کمتر از آن هم نبوده است.
ایرج رمضانی کارشناس حوزه رسانه استان گلستان در تحلیل کارکرد نشریات و رسانههای این استان به نکات قابل توجهی اشاره کرده است که خواندن این مطلب قطعا خالی از لطف نیست، مطبوعات ابزار موثر روشنگری و رشد آگاهی توده مردم هستند و عوامل اصلی آن یعنی روزنامهنگاران در همه جای دنیا به عنوان افراد فرهیخته، روشنفکر، مطالبهگر، آزادیخواه و مصلح سیاسی – اجتماعی قلمداد میشوند.
روزنامهنگاران معمولا تحلیلگران قابلی هستند و در میان مردمان جامعه از اعتبار و اعتماد ویژهای برخوردارند و نظرات آنها در رویدادهای سیاسی اجتماعی درسطح سیاستمداران و نخبگان تلقی میشود، البته این مهم، نظر به وجود خط قرمزها و دایره ورود این قشر به عمق آن در کشورهای مختلف تحدید میشود که در این شرایط، برخی ترجیح میدهند سکوت کنند، شماری از روزنامهنگاران ضمن اعلام مواضع خود، بخش مهمی از تحلیل را بیان نمیکنند و یا گروه دیگری با پذیرش تبعات آن، نظر خود را با شجاعت و صراحت اعلام میکنند.
*افرادی که بدون دانش روزنامهنگاری «خبرنگار» معرفی میشوند
در ایران هم مانند کشورهای دیگر روزنامهنگاران افراد موثر و شاخصی هستند و با رشد تکنولوژی و گسترش ارتباطات تا حدی توانستهاند با ارائه و نشر نظرات خویش افکار عمومی را به سمت خود جلب کنند.
در همین راستا اما در استانها اوضاع به گونهای دیگر رقم خورده است از این منظر که معنا و مفهوم روزنامه نگار، خبرنگار، سردبیر، ویزیتور، صفحهآرا، تایپیست، دبیر سرویس و … درهم آمیخته شده است طوری که بیشتر این افراد خود را خبرنگار میدانند و در نشستها و محافل با این عنوان خود را مطرح میکنند.
جالب اینجاست که برخی مدیران مسوول هم که از دانش روزنامهنگاری فقط از درصد آگهی خبر دارند نیز خود را با نام خبرنگار معرفی میکنند، مدیرانی که نه تنها از محتوای نشریه خود خبر ندارند که حتی از تاریخ چاپ نشریه هم آگاه نیستند.
دلایلی مانند همین واگذاری مطلق، عدم نظارت درست بر رسانه، و مهمتر از همه چاپ و انتشار برای دریافت یارانه دولتی به هر قیمت، باعث افت شدید سطح کیفی نشریات شده است .
*دستاورد ناملموس نشریات با گرفتن یارانه ۱۳ میلیارد ریالی
بررسیها نشان میدهد در سال ۱۳۹۷ حدود ۶۰۰ میلیون تومان و در سال ۱۳۹۸ مبلغ یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان یارانه نصیب رسانههای گلستان شده است. این ارقام جدا از مبلغ آگهیها است، که اگر نگوییم بیشتر از یارانه، اما بیگمان کمتر از آن هم نبوده است.
اما باید دید ۱۰۸ رسانه استان با ۷۰ نشریه مکتوب غیردانشگاهی و ۳۸ پایگاه خبری تحلیلی و ۲ میلیارد یارانه و همین مقدار آگهی چه دستاوردی برای استان داشته و یا دارند.
رسانههایی که در بخش مکتوب حداقل از سهمیه پنج نفر بیمه دولتی نیز برخوردار هستند و با این حال بیشتر خبرنگاران نسبت به وضعیت بیمه خود بلاتکلیف هستند.
*پرداخت یارانه به سایتهایی که در سال یکبار هم بروزرسانی نمیشوند
دستِکم در خصوص پایگاههای خبری که حدودا ۳۸ مجوز وجود دارد با یک جستجوی ساده میتوان دریافت بار اطلاعرسانی عملا بر دوش چند رسانه محدود است و بسیاری از سایتها سالی یکبار هم بروز رسانی نمیشوند. رسانههایی که حدود ۴۰ درصد یارانهها را به خود اختصاص دادهاند.
در خصوص نشریات مکتوب اوضاع کمی دردناکتر است، از ۷۰ نشریه استان که ۴۰ مجوز آنها هفتهنامه و روزنامه است بیشتر آنها صرفا به هنگام و به شرط داشتن آگهی و با تیراژ کمتر از ۱۰۰ نسخه منتشر میشوند.
با یک بررسی میدانی چند دقیقهای در مرکز استان و شهر گرگان به نکته غمانگیز ماجرا پی میبرید آنجا که خیلی از کیوسکهای مطبوعاتی حتی نام نشریات محلی را هم نمیدانند چه برسد به اینکه نسخهای برای فروش داشته باشند، حال اینکه در شهرستانها چه میگذرد ناگفته پیداست.
*روزنامهنگاری به جای روشنگری و مطالبهگری تبدیل به دکانداری شده است
اکنون این سوال پیش میآید که براستی خروجی و دستاورد این همه هزینه برای حوزه رسانه در گلستان چه بوده است، چرا روزنامه نگاری به دکانداری تبدیل شده است که به جای روشنگری و مطالبهگری و حمایت از مردمان جامعه خویش فقط به این فکر میکنند که با هر روش، چند نسخه چاپ و منتشر کنند که از طریق درآمد آن امرار معاش کنند.
واقعا اگر بنا بر گفته برخی؛ انتشار نشریه صرفه اقتصادی ندارد پس چرا این همه نشریه وجود دارد و هرروز شاهد افزایش درخواستها برای دریافت مجوز هستیم. انتشار روزنامههای ۱۶ صفحهای رنگی با علم به اینکه هیچ فروشی ندارند چه توجیهی دارد، چرا به جز چند نشریه محدود هیچ کدام روی پیشخوان روزنامهفروشیها نیست.
*خودفریبی برخی نشریات در مطالبهگری مردمی
در خوشبینانهترین حالت میتوان گفت که همه نشریات در تیراژ بالا منتشر و به سرعت به فروش میروند اما این خودفریبی تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد. آنهایی که دم از مطالبهگری و صدای مردم بودن دارند تا کی میخواهند کجدار و مریز کار کنند و بالاخره چه زمانی این کشتی به گل نشسته را به ساحل امن برسانند.
با علم به تمام خلاهای قانونی و نظارتی و مقررات ناقصی که در این حوزه وجود دارد و جای سوءاستفاده را برای برخی باز گذاشته است، اما از همه کسانی که برای خدمت به مردم، توسعه و رشد آگاهی جامعه خود، رسانهای در اختیار دارند انتظار میرود با شجاعت و صداقت گام برداشته و تا دیر نشده؛ دین خود را نسبت به این مردم ادا کنند، مردمانی که همه سختیها را به جان میخرند چرا که بر این باورند انسانهای شرافتمندی وجود دارند که چشم و زبان آنها هستند.
بررسی میدانی از دکههای روزنامهفروشی در مرکز استان گلستان به روایت تصویر که گویای واقعیتهای تلخ روشن از وضعیت نشریات است.