فرهنگی

قشون کشی جان محمد خان دولو از گلی داغ تا سونگی داغی 

۱۷۵مین نشست جمعیت فرهنگی- هنری مختوم قلی کلاله

پایگاه خبری اولکامیز – طی مصوبه و برنامه ریزی های متوالی، نشست مرداد ماه به موضوع تاریخ اختصاص داده شد. تاریخی که لرزه بر اندام ایل می نهد و قلب های جریحه دار را به تب و تاب می افکند زیرا که از سرگذشت و تاریخ گذشتگان دل خوشی نداریم یا بهترین انسان ها قتل و غارت شده اند، یا به چوبه دار آویخته شده ، و یا به بدترین شکل ممکن به شکنجه وا داشته شدند ولی با این تعاریف، اندیشه بر این نیست که تاریخ و موضوع تاریخ به حاشیه رانده شود، تاریخ جان مایه تمام دروس و رشته هاست و هر کس تاریخ و سرگذشت ایل خود را نداند گامی مثمرثمر برای آینده ندارد. به همین خاطر آفرین و صد آفرین بر محققین تاریخ ترکمن که دل به دریا زده، در حیطه این امور سر سودایی خویش را بی محابا به غوغا می افکنند.

در این نشست که موضوع آن قشون کشی جان محمد خان دولو از گلی داغ تا سونگی داغی می باشد از ظاهر کلام مشخص است که بوی خون بر مشام آدمی می دمد ولی عهده دار و سخنران آن که قرعه به نام انسان بزرگوار دکتر ستار بردی فجوری افتاده، بی شک با توجه به تجربه دیرینه و مطالعه و تالیف چندین کتاب درزمینه تاریخ ، مشخص و مبرهن است که این نشست یکی از بهترین ها خواهد بود.

طبق برنامه ریزی به عمل آمده با اعلام مجری برنامه دوست بزرگوارمان نوریاقدی زیارتی، ابتدا دبیر جمعیت فرهنگی-هنری مختوم قلی کلاله آقای آرتق حسین زاده که بدون زحمات شبانه روزی ایشان شاید این نشست ها و ادامه آن به بن بست کشانده شود جهت خوش آمدگویی در جایگاه قرار گرفت و از فعالیت ها و کلاس های آموزشی و کتاب خوانی و تاکید بر حضور علاقمندان در کلاس ها، سخن به میان آورد و سپس گریزی بر موضوع تاریخ زد و در خصوص اهمیت تاریخ و نقش آن برای فرداهایی بهتر اشاره کرد و از حاضرین و اساتید و اهل قلم جهت حضورشان در این نشست تقدیر و تشکر کرد.

سپس با وقت و زمان ارائه شده دکتر ستاربردی فجوری با ابراز خوشنودی از برگزاری چنین نشست های تاریخی سخنان خود را چنین آغاز نمود : ابتدا به کتاب های منبع که با موضوع ارتباط داشته و بیشتر به مباحث  قشون کشی جان محمد خان دولو در آن اشاره شده و یا به نوعی خودش افسر قشون بوده  اشاره نمود:

از جمله: کتاب سرگذشت یک افسر اثر جان فولاد که خودش در جنگ بوده، ترکمن های ایران اثر بی بی رابعه لوکاشوا، جنبش رهایی بخش ترکمن های ایران اثر آتایف، خشم و غارت اثر عضدی که از زبان بزرگان که جنگ را دیده اند مصاحبه نموده، حرکت تاریخی کرد به خراسان اثر کلیم الله توحدی، در خدمت پنج سلطان اثر حسن ارفع، روز شمار تاریخ معاصر بر گرفته شده از اسناد ملی، خاطرات صارم الممالک درگزی که خودش در جنگ بوده، روزشمار تاریخ معاصراسترآباد و ترکمن صحرا که عصاره همه این کتاب ها از سال ۱۳۰۰ تا ا۱۳۰۷ اثرستاربردی فجوری ، را به عنوان منبع و ماخذ سخنرانی اعلام نمود.

این محقق تاریخ در ادامه سخنان خود گفت: در اواخر دوره قاجار، با افزایش قدرت رضاخان، جنبش هایی کم و بیش در سراسر ایران همانند جنبش سردار جنگل، حرکت رهایی بخش سوادکوهی، شیخ خزعل عرب و… صورت می پذیرد و رضاخان به نوعی تمام این حرکات را با نقشه های تطمیع و تهدید و … به نفع خودش مغلوب نموده و جهت اینکه به حکومت تمامیت ارضی ببخشد و ایران را یک دست تحت سیطره خویش اعلام نماید فقط ترکمن های ایران را پیش روی حکومت خویش دیده و مزاحم و دست و پا گیر حکومت می داند و جهت بر اندازی و همسو نمودن ترکمن ها نقشه های شوم خود را عملی نموده و ابتدا در واقعه نردین تعدادی از خان ها و رهبران ترکمن را که هیجده تن بودند سر بریده و سرهای آنان را جهت درس عبرت و تسلیم به شهرهای شاهرود و بجنورد و … برده وبر سر شاخه درختان آویزان می نماید و یا در جنگ جهانی که روس ها جهت اعزام به جبهه و تهیه علوفه و غذا از ترکمن طلب همکاری می نمایند و با ممانعت ترکمن ها روبرو شده وروس ها با حمایت رضا خان به مناطق ترکمن نشین قشون کشی نموده و از طرف بندر تا مراوتپه این جنگ و خون ریزی ادامه یافته و به شواهد تاریخ در منطقه سوزش و محل گینگ جای چنان قتل و عام صورت می پذیرد که بو و تعفن اجساد از کیلو مترها مسافت محرز و نمایان بوده است. بدین وسیله با توجه به اتفاقات ناگوار، سال ۱۲۹۰هجری را یکی از سال های سخت و پر رنجی برای ترکمن ها و به نوعی سال عام الحزن ترکمن های ایران می داند.
 
دکترستار بردی فجوری در ادامه سخنان در مورد واقعه سال ۱۳۰۳ چنین اظهار می نماید: که با توجه به اخبار رسیده به رضا خان در بجنورد معزز خان بجنوردی  بر علیه رضاخان قصد تعرض داشته و بر علیه حکومت او، خط و نشان می کشد و رضاخان فرمان می دهد که نامبرده را دستگیر نمایند و این امر تحقق یافته و به جای او مهدی خان را جایگزین می نماید و مهدی خان نیز جهت خود شیرینی به رضاخان به طرف ترکمن صحرا قشون کشی نموده و از مراوه تپه و روستاها ی اطراف گروگان می گیرد و در نتیجه در کریم ایشان و حومه درگیری هایی صورت پذیرفته و مهدی خان سخت مجروح می شود و نهایتاً به قره یسر می رسد و در این روستا که باری ایشان شخصیت مذهبی که دارای مسجد وحوزه بوده، ایشان را مورد معالجه و مداوا قرار می دهد و بدین صورت مهدی خان با کمال شرمندگی با شکست عازم منطقه خود می گردد.

و با این وضعیت، با تغییراتی از سوی رضا خان ، جان محمد دولو فرمانده ناحیه شرق انتخاب می شود و جان محمد خان در اولین فرصت در سال ۳۱تیر ۱۳۰۴ سردار معززخان حاکم قبلی را اعدام می کند و درج و نشر این خبر که سردار معززخان با قوم ترکمن رابطه حسنه داشته و هواداران و ایل و تبارش از ترکمن ها درخواست کمک می نماید و بدین وسیله دوردی ماد خان، نفس عالی خان، ولی خان از اینچه و کوچک خان از گلی داغ و آل یار خان از قرناوه به کمک رفته و ترکمن ها بجنورد را محاصره می کنند و پس از آن جان محمد خان جهت سیطره بر ترکمن ها و شناسایی مناطق ترکمن نشین در خواست هواپیما می نماید و با هواپیما تمامی مناطق شناسایی می شود که بیشتر ترکمن ها در فصل بهار به صورت دست جمعی در آلاچیق ها مشغول کارند و از نظری کار آنان را در این منطقه آسان می نماید و بر این اساس تصمیم به بمباران می شود ولی این تصمیم بنا به دلایلی از بالا موافقت نمی شود و تصمیم بر آن می شود که جاسوسانی را به این مناطق گسیل دارند و از طرفی لازم به یادآوری است که محاصره بجنورد به صورت چهل ساعت به دست ترکمن ها ادامه می یابد و جان محمد خان در صورت نرسیدن نیروهای کمکی از مشهد و… سقوط خود را به دست ترکمن ها اعلام می دارد ولی پس از آن با رسیدن نیروهای کمکی،ترکمن ها تا روستای اینچه عقب نشینی می نمایند و با توجه به اوضاع نابه سامان در ۱۴ مهر دوردی خان یانق، نپس عالی خان و ولی خان تسلیم جان محمد می شوند.

جان محمد خان این خان های ترکمن را به میان ترکمن ها جهت تسلیم و مشاوره می فرستد و در نشستی در کریم  ایشان با بزرگان ایل گوکلان، قصرامن و آلیار خان به تسلیم رضایت نمی دهند و اعلام می دارند که تا جان داریم از سرزمینمان دفاع خواهیم کرد و آلیارخان با نشستی با هوادارانش در قره بالقان قوای نظامی و دفاعی خود را آماده می نماید و بهترین محل برای روبرو شدن با قشون جان محمد خان را کوه های پیشکمر دانسته و نیروهای خود را بدان جا گسیل می دارد.

در ۱۸ مهر ماه نیروهای مهاجم و غارت گر رضاخان از چهار جهت و با چهار ستون نظامی حمله می نماید چون از سوی گمیشان و آق قلا واز جهتی به گنبد به دلیل صاف و مسطح بودن به غیر از روستای سالاخ مقاومتی آنچنانی نمی بینند زودتر از از انتظار به گنبد می رسند در حالی که جنگ در شرق ترکمن صحرا با قتل و غارت ادامه دارد.
۲۷مهر نیروی مهاجم از سمت شرق به سوقه و از آنجا به گلیداغ در یک روز بارانی جنگ را ادامه می دهند. وبه قول جان فولاد در گلیداغ در آلاچیق کوچک خان، نشستی برپا می کنند و در این نشست کوچک خان می گوید منم دوردی خان گلیداغم اگر دوردی خان تسلیم شده ما هم تسلیم می شویم ولی علاوه بر تسلیم کوچک خان جنگ و خون ریزی ادامه می یابد و غارتگران روستای یانبلاق را آتش کشیده و از دره به سمت یل چشمه و از آنجا به روستای قودنه رسیده وشب در کنار قبرستان توقار بابا اتراق نموده و از چوب های نمادین که بر قبرها نهاده شده بود جهت روشن کردن آتش استفاده می کنند و فردایش در  قره یسر به جمعی از ترکمنان ازدحام یافته می رسند و به تعجب می پرسند شما چرا فرار نکردید؟ در میان آنان باری ایشان جواب می دهد ما که به نیروهای شما کمک کرده و افسر مجروحتان(مهدی خان) را مداوا نمودیم انتظار این نیست که ما را شکنجه نمایید و سرکرده قشون می گوید آیا برای صحت گفتارت که مهدی خان را معالجه نمودی شاهدی در این جمع می بینی، از میان قشون یکی اعلام می کند که در آن روز همراه مهدی خان بوده است. قشون جان محمد بدون شکنجه و آزار از قره یسر گذشته به پیشکمر می رسند و خوشبختانه در این نقطه نیروهای کمکی به سرکردگی گوکی خان از آتابای و جعفربای می رسند و در اینجا با اتحاد صورت گرفته با گوکلان ها در مقابل دشمن ایستادگی می کنند ولی طی خبرهای واصله ،اوضاع گنبد رو به وخامت بوده نیروهای کمکی به طرف گنبد برمی گردند و جنگ در این منطقه به مدت نه روز ادامه می یابد و در طی این مدت قشون ظالم دشمن به کسی رحم نکرده این منطقه را به خاک و خون می کشند.

استاد ستاربردی فجوری سخنان خویش را چنین ادامه داد: لشکر جان محمد خان پس غارت بی رحمانه منطقه پیشکمر با توپ و مسلسل به طرف کریم ایشان حرکت کرده و به وقت نهار بدانجا می رسند این روستا و روستاهای قرناوه و … یکی پس از دیگری زیر چکمه های ظالمانه خویش له نموده و به شهر مراوه تپه می رسند و از مراوه تپه نیز با بی رحمانه ترین حالت وحشی گری به سوی آجی نارلی سو و سونگی داغی، ترکمن های در حال فرار را دنبال نموده و آنان را نیز از دم تیغ می گذرانند و بدین وسیله با این غارت وحشیانه از سوی ترکمن ها خیال آسوده داشته و در ۱۳۰۴ در شهر گنبد جشن پیروزی را برپا می کنند و جان محمد خان قاتل با آن نام ننگش و به خاطر قتل عام ترکمن ها، لقب منفوری که الحق لایق آن بوده در تاریخ  عنوان قصاب ترکمن را به خود اختصاص می دهد.

ودر ادامه دکتر اراز محمد  سارلی در جایگاه قرار گرفت و ضمن تشکر از ستار بردی فجوری چنین اظهار نمود: که در هجوم قشون جان محمد خان بیشترین خسارت جانی و مالی متوجه شرق ترکمن صحرا بود و بسیاری از روستاها و خانه ها توسط این قشون به آتش کشیده شد ولی در غرب ترکمن صحرا به جز روستای سلاخ که به آتش کشیده شد درگیری و خسارت آنچنانی مشهود نبود.

به قول صارم الممالک در حمله  قشون جان محمد خان که بیشتر شرق ترکمن صحرا و مراوه تپه را شامل می شد با خود خان های کرد را نیز  به همراه داشت و به قول این محقق تاریخ در آن زمان طرح تقسیم مراتع حومه مراوه تپه به کردها توسط جان محمد خان مطرح شده و بذل و بخشش گردیده است و در حال نیز با توجه به تغییر سیستم و گذشت زمان هنوز هم حضور کردها که ریشه  از آن زمان دارد مشهود است.

برنامه های اجرا شده:

1-  نونهالان دختر به نامهای آی ناز ممی زاده، سونای حسین زاده، آی لار سعدیان و سایرا حسین زاده اشعاری از دیوان مختوم قلی را قرائت نمودند.

2- شاعران : محمدکریم محمدیان، بای محمد قلیچی، قادیر انوری، ارجب مختوم و قمرالدین سیدی به قرائت شعر پرداختند.

3- باغشی رسول قره زاده با همراهی کمانچه دکتر مطلب ارج به اجرای موسیقی پرداخت.

گزارش: قمرالدین سیدی

www.ulkamiz.ir
 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا