فرهنگی

برای هفتمین روز درگذشت دانگ آتار ارجبی

پایگاه خبری اولکامیز – یوسف بدراقی؛ فعال فرهنگ و رسانه: به لیست مخاطبان در گوشی تلفن همراه نگاه می اندازم. اسامی و شماره تلفن فامیل و دوستان درگذشته را مرور می کنم.

سال ۱۴۰۲سال سختی بود. از مادر و خواهر و پسرخاله ام که از دست رفتند تا فوت دوستان متعدد بنده که آخرین آنها همین یک هفته پیش با ما وداع کرد؛ مرحوم “دانگ آتار ارجبی ” فعال فرهنگی و اجتماعی کلاله.

شماره را می بینم و لیست تماس هایم با ایشان را مرور می کنم:

▪️دانگ آتار جان! شماره جدید نشریه را آماده کردیم، منتظر یک مقدار آگهی هستیم. خرجش از جیبمان نرود.

➖چشم استاد! فردا یک دوری در کلاله بزنم، حتما جور می شود.

دو روز بعد دانگ آتار آمده است با کلی آگهی که گاهی به خاطر درج آنها مجبور می شدیم برخی از مطالب خودمان را قیچی کنیم!

 

▪️آقای ارجبی! این روزها کمتر به گنبد سر می زنی؛ پیدات نیست .

➖می بینی که انتخابات نزدیکه و ما هم در کلاله داریم تلاش می کنیم تا مردم پای صندوق ها بیایند و انتخابات پرشوری داشته باشیم.

 

▪️زنگ زدم تا بگویم که من و شاه قربان قاضی در دفتر نشریه اگر شما را نبینیم نفس مان می گیرد!          امروز خواستم لااقل صدایت را بشنوم.

➖محبت دارید بزرگوار! یک بنده خدایی دچار بیماری سختی شده و هزینه درمانش هم بالاست . چند وقتی هست من و دوستان آستین همت بالا زده ایم و به روستاها و نزد خیرین سر می زنیم تا کمکی برایش جمع کنیم. در ضمن برای پیگیری مشکل اداری یکی از دوستان پیش نماینده و برخی ادارات، یک هفته ای را در تهران بودم .

دانگ آتار جان! در هر دیدار کلامت پر بود از دردهای مردم. از مشکلاتی که می دیدی و نمی شد کاری کرد. دردمند زیستی و دغدغه مند نوشتی و عاقبت این همه درد “بی چاره ” قلب بزرگت را فشرد؛ حالا ما چه کنیم که اگر شما را نبینیم نفس مان می گیرد !

کسی کو نکو نام میرد همی

ز مرگش تاسف خورد عالمی

*توضیخ اولکامیز: نام مرحوم مغفور توسط نویسنده به صورت ( دانقطار ) نوشته شده بود که اصلاح گردید.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا