اجتماعی

معادلات لاینحل در مدیریت شهری با نگاهی سیاسی

پایگاه خبری اولکامیز- یادداشتی از احمد ایگدری :

تجارب بسیاری نشان داده اند که هرگاه رشد و توسعه ی سخت و نرم افزاری شهری با نگاه سیاسی و حزبی آمیخته یا به عبارتی بهتر  آلوده شود مولفه ها و شروط غیر قابل  بیشماری در مسیر پیشرفت و نقشه راه تدوین شده ی توسعه باعث ایجاد مانع میشوند مضافا اینکه نگاه غالب افراد جامعه به این توسعه ی کجدار و مریز همراه با نوعی تشکیک و عدم توجه همراه خواهد بود.

تراژدی اسفناکی که بعد از انتخابات هر دوره ی شوراهای شهری علی الخصوص در ابرشهر ها و کلان شهرها بعنوان رویه ی جاری در کشور ثابت گشته و شوربختانه اغلب شهرهای بزرگ و کوچک نیز از این الگو تبعیت می نمایند. الگویی که اگر فارغ از دیدگاه های مسموم سیاسی و صرفا با تکیه بر تخصص و تعهد افراد باشد میتواند تحولات شگرفی در زمینه ی توسعه ی شهری و روستایی پدید آورد.

بخش اسفناک موضوع جایی است که هر دو جریان مطرح در کشور از چنین ذهنیتی برخوردار هستند و در هر برهه ی زمانی که تبدیل به جریان غالب در امور شوراها شدند با نگاهی سیاسی و حزبی نیروها و افراد مورد ثقه ی خود را بعنوان گزینه ی اصلح تصدی پست شهرداری معرفی کردند فارغ از اینکه فرد مورد نظر صلاحیت و تخصص در امور شهری و اداره ی آن را دارا می باشد یا خیر؟

و اساسا سوال مهم این است که چرا باید چنین طرز تفکری حاکم بر ذهنیت منتخبین شوراهای اسلامی شهر و روستا باشد که الزاما نامزدهای متصدی پست شهردار از همفکران سیاسی یا اعوان یا انصار آنها باشند؟

چرا جریان فکری حاکم بر فضای شوراهای شهر، مدیریت شهری را به افراد یا جریانهای مستقل فکری واگذار نمیکند که فارغ از وابستگی های سیاسی و با تکیه بر تخصص  های موجود در مدیریت های کلان شهری علاوه بر فارغ بودن از نگاه سیاسی به امور اداره ی شهری بپردازند.

بر طبق نص صریح و متقن قوانین موضوعه شهرداری‌ها بعنوان یک نهاد عمومی غیر دولتی نباید جایگاهی برای بروز و ظهور دیدگاه های سیاسی غالب جامعه باشند ، نهادی که صرفا با ارایه خدمات عمومی حاکمیتی و شبه حاکمیتی ابزارها و امکانات قابل قبول برای زندگی و زیست شهری – اجتماعی را تسهیل یا فراهم میکند باید بیشتر از مولفه های چون تخصص و مدیریت برخوردار باشند.

اوج سیاست زدگی نهاد شوراهای اسلامی را در لیست پیشنهادی شورای ششم تهران برای انتخاب شهردار تهران میتوان مشاهده کرد .صرفنظر از چگونگی انتخاب اعضای شورای شهر تهران که در فقدان حضور رقبای قوی جریان مقابل و افراد درجه دوم و سوم لیست امید و مشارکت حداقلی تهرانی‌ها برگزیده شدند به اسامی افرادی میرسیم که صرفنظر از ابوالمشاغل بودن آنها این ذهنیت را به اذهان متبادر می‌کند که در زمانه ی قحط الرجالی در ایران بزرگ و پهناور قرار داریم چه اینکه بعضی از این افراد (بذرپاش و زاکانی )از چه مقدار از استعداد و توانایی ذهنی و فردی و شخصیتی برخوردارند که متناسب با هر شغل و منصبی می‌توانند در مسوولیت های مختلف نظام ایفای نقش کنند.

مطالعه سوابق آنها نشان میدهندکه یکی از مدیریت صنعت خودروسازی گرفته تا مسوولیت سازمان جوانان و نمایندگی مجلس و حضور در هیئت رییسه مجلس گرفته تا حضور در ریاست دیوان محاسبات که با اما و اگرهای فراوانی همراه بوده ،کارنامه ی قابل دفاعی ندارد و آن یکی که با ادبیات به ظاهر تند انقلابی گاها از دایره ی ادب و متانت اجتماعی نیز خارج میشود هم اکنون نیز به اذعان برخی از اصولگرایان در عملکرد خود در مرکز پژوهش های مجلس محل بحث فراوانی  ایجاد کرده است.

علی ایحال شاید دیگر فرصتها برای اشتباهات و محاسبات سیاسی و اجتماعی برای احزاب موجود در واگذاری پستهایی که علاوه بر جنبه ی خدماتی و حاکمیتی، باید فارغ از گرایش های سیاسی باشند رو به پایان باشد و اعضای شوراها می باید با شکافتن و پوست اندازی هسته ای سخت تفکرات منجمد سیاسی و حزبی مقدمات خدمات افراد متخصص، متعهد که دارای گرایشات مستقل فکری هستند فراهم کنند تا در آینده مجبور نباشند .

بعد از گذشت چندین سال در باره ی عملکرد معاونین متخلف با پرونده های بزرگ مالی، سیاست و روزه ی  سکوت پیشه کنند …. معاونینی که تخلفات آن یا به دستور مافوق بوده یا با اطلاع آنها بوده یا در اثر عدم نظارت آنها که در هر سه شق فوق مسوولیت کیفری و مدنی متوجه شهردار کاربلد و معاون شریف اوست ….

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا