فرهنگی

نوشته های نوقلمان – قسمت ۳۳

خاطرات فراموش نشدنی

پایگاه خبری اولکامیز – اسما وفایی، دانش آموز دهم دبیرستان: خیلی وقت است ،متوجه خیلی چیز ها هستیم؛ فقط نمی خواهیم قبول کنیم.

قرار است ،چشم بهم بزنیم و یکهو سال ها بگذرد؛ متوجه نشویم ،چه شد وچه‌ گذشت.

قرار است ،دلتنگ خیلی از انسان ها بشویم که به وقتش قدرشان را ندانستیم.

گرمی دست هایی که به وقتش سفت نگرفتیم

به مرور زمان به نبودن افراد عادت خواهیم کرد.

و شاید جای خالی بعضی از افراد خیلی بهتر از بودن با بقیه است.

خاطرات هیچوقت از یاد نمی روند و هر دفعه یاد آور روز های گذشته هستند .مروری بر زمان گذشته …

اسم هایمان چقدر زود از کتاب هایمان جدا شد،

کوچ کرد به دفتر خاطراتمان.

چشم هایم را بخوان که حرف ها برای گفتن دارد.

چشم هایی که حرف ها داشت ولی درک نشد،

پاک خواهیم کرد و از یاد خواهیم برد؛ همان کسانی را که بحث ازدست دادنشان غمگینی را به وجودمان تزریق می‌کرد.

اگر همه چیز به خوبی پیش برود و خوشحالی تمام وجودم را فرا بگیرد، باز هم نبودن بعضی افراد را حس خواهم کرد؛  دقیقا وقتی که ماه مهمان آسمان می‌شود وقتی که آسمان سیاهی بر تن می‌کند.

 دل تنگ خنده ی چشمانت خواهم شد، حس عجیبی هجوم خواهد آورد؛

 نیازمند یکهو دوباره دیدنت خواهم شد ؛

درخشش چشمانت را به ستاره های آسمان تشبیه خواهم کرد.

منبع – ماهنامه ترکمن دیار – شماره ۱۶ مهر ۱۴۰۲

www.ulkamiz.ir

 

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا