ادبیات

همگام با مختومقلی فراغی/۱۲

حضور در لحظه و یا غنیمت شمردن دَم

پایگاه خبری اولکامیز- مهندس نورالدین سن سبلی ، شاعر و نویسنده :                  مختومقلی در شعر” الیپ قدّینگ دال اولار” می گوید:
گل ای دوستوم چکمه قایغی غمی سن
آقدیرماغیل گوزلرینگدان نمی سن
بو دنیاده غنیمت بیل دمی سن
قایغی چکمه یگیت کیشی چال اولار
یعنی می گوید که قدر لحظه ها را بدانیم و درک کنیم که با رفتن ما از این جهان، فرصت حیات ما از بین می رود. برای خوب زیستن، زمان دیگری وجود ندارد لذا باید از لحظه لحظه زندگی بهره مند گشت و شادمانی و شکرگزاری را پیشه ساخت.

همانند خیام که می گوید:
گر یک نَفَسَت از زندگانی گذرد
مگذار که جز به شادمانی گذرد

و یا بسان حافظ که فرمود:
حافظا چون غم و شادی جهان درگذر است
بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم

و یا باز می گوید:
وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
حاصل از حیات این دم است تا دانی

خواجه عبدالله انصاری می فرماید:
شب خیز که عاشقان به شب راز کنند
گرد در بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بُوَد به شب در بندند
الا در دوست را که شب باز کنند…

و یا سعدی در وصف دَم و دانایان می فرماید:
نگهدار فرصت که عالم دمی است
دمی پیش دانا به از عالَمی است
سکندر که بر عالمی حکم داشت
در آن دم که می رفت عالَم گذشت

آری واقعیت و حقیقت هستی این است:
وقت غنیمت شمار
ورنه چو فرصت نماند
ناله که را داشت سود؟
آه! کی آمد به کار…

به همین خاطر بزرگان می گویند که برای رسیدن به عشق حقیقی چهار مرحله وجود دارد:
مرحله ی اول حضور در لحظه و غنیمت شمردن دم و زمان به عنوان بُعد چهارم ماده ؛ زیرا عشق تنها در زمان حال ممکن است که متجلی شود.عشق ورزیدن در گذشته ممکن نیست.ملاقات مرگ و زندگی فقط در یک لحظه روی می دهد.

مرحله ی دوم رسیدن به عشق است که یاد بگیریم چگونه سموم وجودمان را به شهد تبدیل کنیم.

مرحله سوم راه رسیدن به عشق از طریق بخشش و تقسیم کردن است زیرا بخشیدن باعث جاری شدن عشق می شود. رودخانه ای که سرچشمه ی آن قلب ماست.
چهارمین گام در راه عشق ،حسّ هیچ بودن است زیرا به محض این که فکر کنی که کسی هستی،عشق از جاری شدن باز می ماند.وقتی که خالی هستی، عشق نیز در تو جریان خواهد یافت تا تجربه ی حضور را غنیمت شماری…

آدم‌ اۏغلی‌، بو دنیاده‌ گزر سن‌
بیر گون‌ سنینگ الیپ‌ قد‌ینگ دال اولار
غافل بولما، دۏغری‌ یو‌لدان‌ آزار سن‌
بلبل کیبی‌ سایران‌ تیلینگ لال اولار

آخرزمان‌ اولسا، فتنه‌لر تو‌رسا
ظالم‌لار یامانلیق‌ مجلسین‌ قورسا
پادشاه‌لار رشوت دیییپ‌ دم‌ او‌رسا
فقیرلارا گون‌ نفقه‌ حال اولار

یاغشی‌ یامان‌، عز‌ّت قیلار بای‌لارا
فقیر و بینوا قالار وای‌لارا
هر ییگیت کیم‌، غریب دوشسه‌ جای‌لارا
حسرت چکر، هر بیر ماهی‌ سال اولار

هر کیمسه‌ شریعت یو‌لو‌ن‌ بیلمه‌سه‌
عالم‌لارینگ سؤزۆن‌ گوزه‌ آلماسا
قیرق‌ یاشیندا کیشی‌ توبه‌ قیلماسا
آنینگ ایشی‌ حیله‌، مکر، آل اولار

هر ییگیت کیم‌، غریب دوشسه‌ وطندان
‌خبر سورار هر بیر یو‌لدان‌ اؤتندن‌
تلمو‌ریبان‌ حاجت تیلأر یتندن‌
حاجتی‌ بیتمه‌سه‌، قیل و قال اولار

گل ای‌ دو‌ستو‌م‌، چکمه‌ قایغی‌-غمی‌ سن‌
آقدیرماغیل گوزلرینگدن‌ نمی‌ سن‌
بو دنیاده‌ غنیمت بیل دمی‌ سن‌
قایغی‌ چکسه‌، ییگیت کیشی‌ چال اولار

مخدومقلی‌، نصیحتلار دۆز‌ر سن‌
خلایق‌نینگ یۆرَک‌ باغرین‌ ا‌ز‌ر سن‌
لیکن‌ اوزۆنگ دۏغری‌ یو‌لدان‌ آزار سن
رستم‌ اولان‌ بیر گون‌ پیرِ زال اولار

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا