اجتماعی

چرا شاد نیستیم ؟!

پایگاه خبری اولکامیز- آنه محمد مارامایی: روزگار عجیبی ما ایرانیان را احاطه کرده است. بسم الله که ازخواب برمی خیزیم گوش ها و چشم هایمان از شنیدن و دیدن انواع رنج ها  و دردها زجرها می کشند یا کسی فوت کرده یا کسی مریض شده یا کسی تصادف کرده یا کسی با یکی دعوا کرده و چاقو خورده یا جوانی خودش را حلقه آویز کرده یا کسی زندانی شده و…خوب گناه ما ایرانیان چیست؟

شاید بگوئید این اتفاقات در هر کشوری رخ می دهد. بله در هر کشوری رخ می دهد ولی نه به این تعداد آمارها که هر روزه می شنویم مثلا شنیده اید که آمار فوت تصادفات در این ایام ازسال روزانه پنجاه نفر شده که چند سال پیش در ایران ۲۰ نفر بوده است.

آیا به علل افزایش آمارها فکر کرده اید؟ اگر فکر و پژوهش کنید میتوان به عواملی چون استاندارد نبودن وسایل نقلیه، استاندارد نبودن جاده ها (در کل بگویم بیگانه بودن ما ایرانیان با کلمه استاندارد) ، استرس واعصاب رانندگان، فشارهای اقتصادی و نبود درآمد که بتوان با آن یک سفر خاطره انگیز داشت و…مثلا کارمند یا حقوق بگیری که ماهیانه فوقش ده میلیون می گیرد با بالا بودن تورم چطور می تواند با این درآمد سفری هم در طول سال داشته باشد ؟ و اگر هم سفری بتواند برود. آن سفر همراه با کلی مشکلات و دردسر خواهد بود چون اقامت در هتل ها گران . سوخت ماشین بالا. جاده ها ناامن. قیمت خورد وخوراک بالا و… می باشد. در صورتی که فلسفه سفر لذت بردن با هم بودن ، شاد و با نشاط شدن و…است.

سوال اساسی این است که اگر ما ایرانیان در ایام تحویل سال و عید باستانی نخندیم و شاد نباشیم کی باید بخندیم و شاد باشیم؟ آن هم در زمانی که خداوند زمین های مرده را زنده کرده و طبیعت رخ عوض کرده و گیاهان. گل ها.چمن ها درکل زمین سرسبز وخرم شده .باید که ما هم با شادابی طبیعت شاداب و با نشاط باشیم اما به دلایلی که ذکر کردم مردم سرزمین مان نسبت به این وضعیت طبیعت بیگانه گشته اند.

چرا مسئولان انقلابی کشورمان در این مدت چهار دهه و اندی نتوانستند مردم را به آرزوهایشان برسانند؟ و هر دولتی روی کار آمده مقصر را دولت قبلی دانسته و این دوران باطل تکرار شده است.

آیا در کشور ما ناظران دینی .سیاسی .اجتماعی .فرهنگی و… وجود ندارند که بتوانند این چرخ باطل را متوقف کنند و دولتی روی کار آورند که بتواند مردم ما را بخندانند و شاد کنند؟

آیا خندیدن و شاد بودن بر مردم خسته از زندگی و درمانده در برابر مشکلات اقتصادی .فرهنگی.اجتماعی و…یکی از ضروریات امروزه آنها نمی باشد که واقعا هم می باشد پس چرا دولتمردان نسبت به این وضعیت مردم نجیب .صبور .مقاوم دربرابر مشکلات و… بی توجه هستند؟

اصلا و ابدا به ذهن آقایان این نوع خواسته ها خطور نمی کند و خوب متوجه شده اند که همه مردم دچار استرس. فشارهای عصبی.پرخاشگری و… شده اند و با کمی بحث و گفتگو از کوره در می روند و زمان و زمانه را بهم می زنند و سریع جوانان و نوجوانان با والدین .بستگان و مردم با یکدیگر درگیر شده و کارشان به بیمارستان .دادگاهها و… کشیده می شود.

آیا می دانید عامل اصلی این وضعیت نبودن شادی .نشاط.خنده .تفریح و…است .خلاصه مسئولان جامعه بگوش و بهوش باشید که جامعه بخصوص رکن اصلی آن خانواده درحال متلاشی شدن است و چه بسا خیلی ازخانواده ها هم تا بحال از هم پاشیده اند.

به امید روزی که تصمیم گیران و کارگزاران نظام ابتدا به این امور توجه کنند و پس ازآن اقدامات لازمه جهت حل این مشکلات را بعمل آورند.

www.ulkamiz.ir

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۲ دیدگاه ها

  1. “هیچ دگرگونی حادث نمیشود مگر این دگرگونی در روان ما حادث شده باشد” ” إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى
    یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ” )خداوند وضع هیچ قومی را تغییر نمیدهد، مگر آنکه خودشان تغییر کنند( در اینجا میدانید
    که چون استثنا )حتی( بعد از نفی آمده است، افاده حصر میکند. این یعنی راه تغییر وضع ما فقط یک راه است و آن
    عوض شدن خودمان است. این البته دارد واقعیتی را بیان میکند و بنابراین امر و نهی در آن نیست، نظام اخلاقی قرآن از مصطفی ملکیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا