یادداشت

تقدیم به مادران رنج کشده صحرا

پایگاه خبری اولکامیز- حاجی قربان طریک : امروز مادری در این وطن درد کشید ، فریاد کشید و گریست. آری مادر ، پسر با مرام و با معرفت ورزشکار و هنرمندش را در روز مادر از دست داد. چه غمی بالاتر از این و چه دردی ….. ، ۸۰ میلیون ایرانی برای مادر انصاریان گریختند.

آری این گوشه ای از درد های بی درمان مادران این سرزمین که بعد از این که بیماری مهلک پدیدار شده است و هنوز هم هر روز باید این دردهارا به جان بخرند.

اما در کنار بلند ترین برج آجری جهان ، مادر ترکمنی را میشناختم که بی تاب مادر بیمارش بود. مادرش روز به روز بدتر میشد و او فقط دعا میکرد مادرش رفت. مادر هم دنبال مادرش رفت. وای چه دردناک بود رفتن مادر و مادرش ، در سکوت رسانه ای و غریبانه، وای مادران رفتند.

یکم دور تر از برج آجری مادری بشاش و جوان فرزندانش را تنها گذاشت. دوستانش بهت زده شدند و صفحات اجتماعی پر از عکس مادر جوانی بود که غریبانه ، خندهایش را با خود برای همیشه برد.

این طرف تر برج قابوس مادر شکسته و رنج کشیده ترکمنی را میشناختم که برای زنده ماندن پسر جوانش دست به دعا شده بود. ولی حیف ، حیف ، پسرش بدون این که نوه اش را ببیند از این دنیا رفت ‌.

این ور برج ، آن ور برج ، همه جای این شهر و دیارم مادران درد کشیده و رنج کشیده را میشناسم که در سکوت و غریبانه شاهد رفتن خود یا عزیزانشان هستند به راستی که انگار جنگ تمار عیار است. هر روز مرگ و هر روز غم ، چه میکند این ایام با مادران این سرزمین.

شاید برج آجری شهرم با دیدن این دردها امروز فرو میریخت ولی برج را با داربست بستند که از غم این دردها فرو نریزد. او شاهد است که مادران این دیار هم هر روز میمیرند تا یک روز زندگی کنند.

مادران رنج ، مادران غم ، مادران درد کشیده صحرام ، روزتان مبارک ، به امید پایان این جنگ تمام عیار و پایان دردهای مادران عزیز ترکمن.

www.ulkamiz.ir

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا