ویژگی فرماندار برای گمیشان
پایگاه خبری اولکامیز – یوسف بدراقی . فعال فرهنگ و رسانه:
چندی پیش گذرم به گمیشان افتاد شهری که در ذهنم همیشه آن را به عنوان “دروازه ورود علم و دانش نوین به ترکمن صحرا” می‌ستایم.
در نماز جمعه شرکت نموده به سخنان روحانی معظم نبوی نژاد به دقت گوش کردم اما هر آن دلم می‌گرفت از اقبالی که فروخفته و غبار فراموشی که بر چهره شهر نشسته.
با دوست گمیشانی‌ام که سال‌هاست ساکن گنبد است همسفر بودم .بعد از نماز جمعه در شهر چرخی زدیم به سمت دریا که حالا دامن پربرکتش را تا نقطه‌ای دورتر جمع کرده ، رفتیم دشت‌ها خالی و خشک و دریا دورتر شده بود.
شب مهمان جمعی از فعالان اجتماعی (هواداران دکتر پزشکیان) و تعدادی از فرهنگیان بودم ؛علت عدم توسعه شهرستان گمیشان را به بحث گذاشتیم و حاصل چنین شد:
۱_ گمیشان که خیلی از مردم در سایر نقاط استان بالاخص شرق گلستان شاید آن را نه یک شهرستان با فرمانداری مستقل بلکه شهری کوچک ضمیمه بندر ترکمن بدانند دیار فقر نیروی انسانی است !هر کس به لحاظ علمی و مالی به مرتبه شایسته‌ای رسیده اولین فکرش این بوده که به گنبد یا گرگان کوچ کند. به قول یکی از حاضرین :” پربیراه نیست که بگویم یک چهارم کارمندان و پزشکان ترکمن در گنبد بچه‌های گمیشان هستند و اینجا ما دکتر شایسته برای درمان خودمان نداریم!”
در این مهاجرت که داستانی است پر آب چشم اگر بگوییم رفتن آنها به خاطر نبود امکانات رفاهی در شهرستان است وجه دیگری هم دارد و آن اینکه اگر شما نباشید و نمانید امکانات هم نمی‌آید!
۲_ دلیل اول را حاضرین گفتند اما دومی را من اضافه کردم در شهرستان گمیشان “مطالبه‌گری” ضعیف است ،رسانه قوی ندارد و اهالی رسانه و خبرنگاران ورزیده هم نمی‌بینم. هرچندگمیشان هنرمندان و نویسندگان نام آشنا دارد ولی بحث “خبرنگاری اجتماعی” و “مطالبه‌گری رسانه‌ای” مقوله‌ای از جنسی دیگر است.
اینکه یک عالم نخبه و یا ریش سفید در جمعی گلایه کند و خواسته‌ای را عنوان نماید بدون انعکاس خبری، ایجاد حساسیت و همبستگی عمومی و نقد و تحلیل رسانه‌ای، حتماً در محدوده همان جمع و مستمعین خواهد ماند و مسئولین نیز پشت گوش خواهندانداخت .
به همین خاطر است که مردم در نقاط دیگر استان شاید از وضعیت “مراوه تپه” بیشتر از “گمیشان” مطلع باشند چون در آنجا نیروهای رسانه‌ای و انجمن‌های اجتماعی و فرهنگی که کارکرد رسانه را هم می‌دانند فعال هستند اما در اینجا حضور پررنگ ندارند.
۳_ توصیه این برادر کوچک شما این است حال که در آستانه تعیین “فرماندار “دولت پزشکیان قرار دارید به استاندار ،نماینده ولی فقیه در استان و نماینده شهرستان تکلیف کنید و گوشزد نمایید که گمیشان با مدیری صرفا سیاسی و اداری در راس خود، همین آش و همین کاسه خواهد بود!
تکلیف این است که گمیشان اگر قربانی معاملات سیاسی مردان سیاست نشود ، مدیری از جنس آنهایی که ” مدیریت فرهنگی و رسانه‌ای ” را در تجربه دارند می‌طلبد تا با کار فرهنگی به ماندگاری نیروی انسانی بپردازد و اگر ناگزیر به رفتن بودند را برای ساختن و مطالبه کردن در یک حلقه نگه دارد که بی حضور جامعه نخبگانی و مشارکت علمی و مالی آنها پای دولتیان به کار ، برنامه و توسعه شهرستان باز نخواهد شد.
و نوشتم که ” کاربلد رسانه” باشد تا هم عامه مردم گلستان را به ظرفیت‌های مهم شهرستان آگاه کند و شکاف مرز _مرکز و عقب ماندگی تاریخی این نقطه مهم از استان را هم به آگاهی عمومی مردم بیفزاید و هم مدیران استانی را مجاب به بازنگری در مشی خویش نسبت به این شهرستان سازد و هم رسم مطالبه‌گری جمعی و کارساز را بنا نهد و به رشد همگرایی و رسانه در شهرستان مدد رساند چرا که رسانه و خبرنگاران چشمان تیزبین عامه برای رصد عملکرد تک تک مسئولان شهرستان خواهند بود و مدیران صرفاً رزومه‌ساز را زیر دقت نظر خویش قرار داده ،رسوا خواهند کرد .
بدون این دو( تجربه مدیریت فرهنگی و مدیریت رسانه) اشخاص( فرماندار یا بخشدار ) فقط کارنامه برای خودشان خواهند نوشت و در پشت میز همه چیز را در عدد و رقم خلاصه خواهند کرد همانطور که در چند دهه گذشته در این شهرستان چنین شده است.
آن شب به دوستان حاضر در آن جمع توصیه کردم، حالا که گویا گره در کار انتصاب نماینده دولت در شهرستان افتاده ، بلافاصله “حلقه نخبگانی ” شکل دهید و با استاندار، معاونین ایشان ،نماینده شهرستان و نماینده رهبر معظم در استان دیدار کنید و مطالبه‌گر فرماندار از همان جنس که اشاره کردم باشید.
فعالیت رسانه‌ای را به جد پیگیری کنید تا باشد که در دولت مرد صادق سیاست جناب دکتر پزشکیان گرد غربت و فراموشی از چهره شهرستانی که من آن را دروازه ورود علم و دانش نوین به ترکمن صحرا می‌دانم زدوده شود .
پس فرصت از دست ندهید و بسم ا…
WWW.ULKAMIZ.IR
