
پایگاه خبری اولکامی – عباس مهدی زاده: همه ما در کش و قوس های رشد و بالندگی و تعالی زندگی فردی و اجتماعی خود قطع یقین و بدون شک از آغاز شادی زمان روی دو پا راه رفتن های ذوق و شوق کنان و باز شدن گره زبان مادری با گفتن تک واژه همراه لبخند ” ماما ” به تکیه گاه و پشتوانه قوی و خستگی ناپذیری به نام مادر نیاز حیاتی داشته ، داریم و خواهیم داشت .
این رفتار و احساس بی منت ، خالصانه و بی دریغ مراقبت همه جانبه و محافظت از فرزند برای همیشه فراز و فرودهای زندگی فرزند است که شاید اولین و تنها کلمه آموزش و نوشتن حرف میم الفبای درس مدرسه و زندگی را به یکدیگر سال های زیادی است که گره خورده فقط با عبارت غنی و تاکیدی ؛ میم مثل مادر.
بدون اغراق و مداهنه قلمی ، مادران نسل ما بنا به شرایط خاص سبک زندگی آن زمان و فقدان رفاهیات معیشتی موجود امروزین ، شاهکار و معلم تربیتی نمونه دانست و به ویژه اگر مادری که با سواد عرفی و مهر و محبت وصف ناشدنی و گفتار ستودنی خود، هشت فرزند پسر و دختر خود را در خانواده ای سخت کوش با پدری کشاورز ، زحمتکش و سفره دار و بسیار خوش کلام و سخنور ، توانسته باشد به تحصیلات عالی دانشگاهی و کارمندی دولت هدایت فکری رسانیده باشد . فی الواقع چنین مادری مصداق شایسته نور علی نور است .
حال اگر تمامی فرزندان این مادر به دور از انواع ناهنجاری های اجتماعی معمول ان زمان تاکنون بوده باشند و همچنان باقیات صالح ، دنیوی و اخروی مادر خود باشند ، درود دیگری بر او باید گفت .
مادری که سحر کلام داشته باشد و در کمال آرامش و هنرمندی بتواند هم زمان با فرزندان کوچک و بزرگ خود هم کلام و همدل شود چیزی از هنرمندی تمام کم ندارد.
مادرم به معنای تمام اسوه و اسطوره بند بند زندگی ام است و سخنان و جملات گهربار و طلانوشت او همواره در ذهن و اندیشه ام حکاکی شده اند . دست بوسی و پابوسی یاد او با جسم و قلمم تنها قطره ای از اقیانوس قدرشناسی زبانی و قلبی است .
و در نهایت چه زیبا همدل شدم با استاد سخن و ادیب نامدار معاصر محمد تقی بهجت تبریزی ، آن جا که در بی تابی فراق مادر می سراید :
مادر بهشت من همه آغوش گرم توست
گویی سرم هنوز بر بالین نرم توست
پیوسته در هوای تو چشمم به جستجوست
هر لحظه با خیال تو جانم به گفتگوست
www.ulkamiz.ir