مطالب ویژه

کتاب‌فروشی و کتاب‌خوانی؛ مبارزه‌ی مدنی علیه تاثیرات منفی کارخانه ید در ترکمن‌صحرا

پایگاه خبری اولکامیز – محمد توانگری: به نظر می‌آید دستور پخت خاصی برای شهروند خوب در دسترس نیست. اما می‌شود از مولفه‌هایی سخن گفت که تاثیر بسزایی در ساختن شهروند خوب دارند. احتمالن یکی از مهم‌ترین و حتا بتوان درصدر این فهرست قرار داد « مطالبه گری » باشد. در عین حال آن‌چه این مطالبه‌گری را از یک شهروند سلب می‌کند و حتا او را به یک شهروند خنثا بروزرسانی می‌کند سازگاری‌ست؛ یک مکانیسم دفاعی فوق‌العاده قوی برای شهروند جامعه‌ی امروز ما؛ علی‌الخصوص در ترکمن‌صحرا.

در واقع مطالبه‌گری یک نوع تمرین دموکراسی‌ست که با پرسش‌گری عجین یافته. که صد البته ردپای آن را باید در نهاد آموزش دنبال کرد. مایکل اپل، اندیشمند حوزه‌ی آموزش در کتاب آموزش و قدرت در باب پرسش‌گری به مسئله‌ی مهمی اشاره می‌کند: « آموزش یک اقدام بی‌طرفانه نیست. آموزگار چه از این مسئله آگاه باشد و یا نه، در یک کنش سیاسی درگیر است. » به عبارتی آموزگار می‌تواند از طریق آموزش در جهت تایید وضع موجود گام بردارد و یا با نقد وضع موجود زمینه‌ی تفکر انتقادی و پرسش‌گری را مهیا کند. به این ترتیب نهاد آموزش توانایی این را دارد که دانش‌آموز منفعل یا پرسش‌گر بازتولید کند. با توجه به وضعیت موجود باید اذعان کرد که محصول نهایی این نهاد در جامعه ما دانش‌آموز منفعل است. گویا قرار است پیشاپیش به جای پرسش‌گری راه سازگاری با وضع موجود را در پیش بگیرد. به قول مایکل اپل مدرسه با منفعل کردن دانش‌آموزان آن‌ها را با جامعه‌‌ی نابرابر سازگار می‌کند.

نتیجه‌ی این سازگاری با جامعه‌ی نابرابر در مقام شهروند « بی‌تفاوتی اجتماعی » ست؛ یا به عبارتی بی‌عاطفه‌گی اجتماعی. این یعنی نقض آشکار رستگاری جمعی! به این ترتیب موفقیت یک پروژه‌ی فردی می‌شود که هر فردی می‌خواهد از سلسله مراتب اجتماعی بالا برود. در نتیجه خوشبختی معطوف به جمع نیست بلکه امر فردی‌ست. مدیر کارخانه ید در ترکمن‌صحرا محصول چنین شرایطی ست. شرایطی که در آن خیر عمومی به نفع خیر فردی نقض می‌شود. ( اگر می‌بینین کسی پاسخ‌گوی تاثیرات منفی کارخانه ید در ترکمن صحرا نیست! )

اگر باز برگردیم به جامعه‌‌، خواهیم دید که این نابرابری به قشربندی منزلتی انجامیده. قشربندی منزلتی محصول دو فرایند هم‌زمان است: اولی فرایند توزیع نابرابر درآمد و دومی که از دل اولی بیرون می‌آید فرایند توزیع نابرابر قدرت. در جامعه‌ای که جنگ قدرت در جریان است او – جمشید ناعمی – قدرتمند محسوب می‌شود. در چنین گیروداری، بالا رفتن از سلسله مراتب اجتماعی، به قول نیل جانسون در بحث دولت ناکام، ملت ناکام، نوش دارویی‌ست به آن آسیب‌های تاریخی اجتماعی گسترده‌تر و واکنش اشتباهی به افزایش نابرابری طبقاتی. ( در اینجا گریزی بزنیم به روانشناسی. در روانشناسی جدید تاکید روی اینه که والدین کودک‌شون رو روزی حداقل یک بار در آغوش بگیرن و به او بفهمانند که ارزشش در همینی که هست نه براساس دستاوردش در آینده. اما از آن‌جا که والدین آموزش دیده نیستن فرزند رو براساس دستاوردش ارزش‌گذاری می‌کنن. و همین کودک در بزرگسالی دیگران را براساس دستاوردشان ارج می‌ده! )

تا جایی که من اطلاع دارم در شهرهای ترکمن‌صحرا از جمله بندرترکمن، گمیشان، آق قلا، گنبد، کلاله، و مرواتپه، کتابفروشی تخصصی کودک و نوجوان نبوده و نیست. این در حالی‌ست که فروشگاه گوشی همراه به وفور دیده می‌شود. کودک، در شهر، ویترین آخرین مدل گوشی‌‌ را به چشم می‌بیند اما کتابفروشی نیست که شاخک های حسی‌اش را تحریک کند. و از قضا این امر برای افراد جامعه طبیعی‌ست. در شهری که کتابفروشی ندارد و کودکان‌ کتاب نمی‌خوانند درجه‌ی میل به جزم‌گرایی بالاست. به این معنی که کودک به درک متفاوتی از جهان دست پیدا نمی‌کند. پرسش‌گری محلی از اعراب ندارد و مطالبه‌گری اخته است. و فهم پُرتنشِ انتقادی جایی ندارد. به این ترتیب سازگاری پدیده‌‌یی شایع است و هم رنگ جماعت شدن ویژگی اصلی مردمان را شکل می‌دهد. و برای کودک امروز احتمال آن زیاد است که در بزرگسالی رستگاری فردی را با رستگاری جمعی تاخت بزند. در نتیجه اگر از مبارزه‌ی مدنی علیه تاثیرات منفی کارخانه ید حرف می‌زنیم در واقع احیای کنش جمعی‌ست در راستای رستگاری جمعی که فقط و فقط در شهروند پرسش‌گر و مطالبه‌گر تبلور می‌یابد.

( به نظرم پیش‌قراول مبارزه مدنی، باز کردن کتابفروشی تخصصی کودک و نوجوان است که برای شهرهای ترکمن‌صحرا یک نیاز مبرم و ضروری‌ست. کاری که دوستان فرهنگی در گرگان دست به ابتکار عمل زدند و کتابفروشی تخصصی کودک و نوجوان- کتابفروشی باران –  را راه انداختند البته بدون هیچ چشم‌داشت مادی که فقط و فقط سود فرهنگی را دنبال می‌کنند.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۱۲ دیدگاه ها

  1. سلام اقای ایزدی مطلب اقای توانگری مطالعه شد . بعنوان یک شاگرد و کاراموز قضایی عرض می کنم مواردی نظیر / نتیجه‌ی این سازگاری با جامعه‌ی نابرابر در مقام شهروند « بی‌تفاوتی اجتماعی » ست؛ یا به عبارتی بی‌عاطفه‌گی اجتماعی. این یعنی نقض آشکار رستگاری جمعی! به این ترتیب موفقیت یک پروژه‌ی فردی می‌شود که هر فردی می‌خواهد از سلسله مراتب اجتماعی بالا برود. در نتیجه خوشبختی معطوف به جمع نیست بلکه امر فردی‌ست. مدیر کارخانه ید در ترکمن‌صحرا محصول چنین شرایطی ست. شرایطی که در آن خیر عمومی به نفع خیر فردی نقض می‌شود. ( اگر می‌بینین کسی پاسخ‌گوی تاثیرات منفی کارخانه ید در ترکمن صحرا نیست! ) /// اگر فاقد ادله اثباتی و مستندات ذیربط نباشد ( که این طور بنظر می رسد) از مصادیق نشر اکاذیب و تشویش اذهان خواهد بود (تا نظر استاد مرادپور و بقیه اساتید حقوقدان چه باشد) لذا اصلح است اقای توانگری هر چه سریعتر نسبت به رفع نواقص فوق اقدام نماید تا از پیامدهای ناگوار احتمالی ان پیشگیری شود…

  2. اقای توانگری سلام . این ادعانامه مفصل شما را دیدم و تعجب کردم که چطور بدون ذکر رفرنس و منابع مورد استفاده چنین ادعاهای سنگینی را مطرح کرده اید که از یک ادم با حدود ۵۰ سال سن با سابقه مفید در کار عکاسی و.. بسیار بعید است . جهت اطلاع شما یاداوری می شود چند سال قبل سایت خبرگزاری تسنیم در چند شماره و بطور مفصل به موضوع کارخانه ید و پیامدهای منفی ان ورود کرد که حتی اشاره ای هم به ان ندارید که موجب سوال مجدد است . لازم به ذکر است که برخی از رسانه های محلی ترکمن فعال در فضای مجازی ( اسامی محفوظ) حتی از بازنشر این مطالب منتشره در خبرگزاری تسنیم نیز واهمه داشتند لذا توصیه می شود بجای نوشتن مطالب هیجانی و احساسی لطفا بیشتر به سوابق مراجعه نمایید و در خصوص معوق ماندن انها پیگیر باشید

  3. داگلاس نورث :
    اگر میخواهید بدانید کشوری توسعه می یابد یا نه اصلا سراغ فناوری کارخانه و ابزاری که استفاده میکند نروید ؛
    اینها را به راحتی میتوان خرید یا دزدید یا کپی کرد … .

    برای دیدن توسعه بروید :
    در دبستانها و پیش دبستانی ببینید آنجا چگونه بچه ها را آموزش میدهند مهم نیست چه چیزی آموزش میدهند بلکه ببینید چگونه آموزش میدهند .
    اگر کودکان شما را پرسشگر، خلاق،  صبور، دارای روحیه گفتگو , تعامل ودارای روحیه مشارکت  و کار تیمی بار آورند , اینها انسانها و شخصیت هایی خواهند شد که میتوانند توسعه ایجاد کنند .

    #داگلاس_ورث | برنده #نوبل #اقتصاد

  4. اقای ایزدی ببخشید که اینطور کامنت می گذارم . اقای محمد توانگری احتمالا در یک ترکمن صحرای دیگر ، در یک استان گلستان دیگر و در یک کره اسمانی دیگر مثل کره مریخ زندگی می کنند که فکر می کنند نسخه غربی ها و داگلاس نورث برای ما هم شقا بخش است .شما را که مطمئن هستم این گزارش خبرگزاری تسنیم را دیده و مطالعه کرده اید ولی از ادمی مثل توانگری خیلی عجیب است که بجای رویارویایی و مواجهه با مشکل پیامدهای منفی احداث کارخانه ید ، دارد بازنشر نظریه پردازی می کند، خوب عزیز بردر ، سکوت کنید که راحت تر هستید . بقول حسن روحانی والله بالله تالله انتظار ندارم کانال شما حتی گزارش های خبرگزاری تسنیم در این مورد را بازنشر نماید ( چون صلاح مصلحت مملکت خویش خسروان دانند ) ولی اینطور نمک پاشی به این زخم را نه زیبنده محمد توانگری می دانم و نه خود شما که این کامنت غیر مرتبط نامبرده را بارگذاری کرده اید . همواره موفق باشید

    1. بالاخره کارخانه ید پیامدهای منفی دارد یا نه؟ اگر دارد که توصیه مطالبه گری درست است. اگر ندارد به ایشان توصیه شود مثال دیگری را بزند.آقای توانگری می خواهد بگوید که کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من . البته در فضای بزرگتری چون جامعه. می خواهد بگوید که توسعه زحمت دارد و همت می خواهد.

  5. کاربر محترم حاجی گلدی اول بهتر است مقاله و بعد کامنت ها را مطالعه کنید بعدش اگر موردی از قلم افتاده بود , عزیز برادر کجای کاری , همانطور کع کاربر کامران نوشته چند سال قبل خبرگزاری تسنیم بطور مفصل به پیامدهای منفی ان پرداخت ولی بعدا به محاق رفت , حرف حساب این است که نویسنده محترم می خواهد مطلبی را بگوید اول بسم الله به سوابق ان اشاره کند ولی بنظر می رسد نامبرده اصلا و ابدا تمایلی حتی برای بازگو نمودن مشکلات مطرح شده در گزارش خبرگزاری تسنیم نداشته , ندارد و نخواهد داشت , شما یکی ترا خدا بی خیال شو و اگر مطالبه گری داری اول ان گزارش را پیدا کنید و بخوانید , اگر ان وقت دیدی می توانی کمک حال باشید بیایید جلو

    1. بنده در این جای کار بودم که: هدف مقاله ((طبق برداشت آقای عظیم )) توصیه مطالبه گری در جامعه است. اما با اهمیت شدن مثال در مقاله ((کارخانه ید )) توسط کاربران ، من را به اینجا کشاند که مثال زده شده در مقاله با دقت و خوب انتخاب شده است و ، وجود این کارخانه پیامدهای منفی دارد.بنابر این مشکلات مطرح شده در گزارش خبرگزاری مورد نظر توسط جناب آقای توانگری مورد تایید قرار گرفته است و به گونه ای تمایل به بازگوئی موضوع فوق داشته است و با یک تیر دو نشان زده است.

      1. سلام کاربر حاجی گلدی . ببخشید اگر شما و اقای توانگری با لفاظی و بازی با کلمات می توانید مشکل پیامدهای منفی کارخانه ید را بگیرید مطمئن باشید هیچکس جلویتان را نمی گیرد اما درد سر این است که یا گزارش خبرگزاری تسنیم را نخوانده اید یا نمی خو.اهید بخوانید که ببینید اصل قضیه چیست و این گونه مطلب و کامنت نوشتن اقای توانگری و خودت مرا یاد ان ضرب المثل ترکمنی می اندازد ( سامن اودلدا آد قازان) لذا عزیز برادر . اگر حرف حسابی برای گفتن نداری ، بهتر است سکوت کنید

        1. موضع ما که مشخص است، و آن مطالبه گری جمعی برای توسعه جامعه از جمله پیشگیری از اثرات منفی کارخانه ید است. اما موضع شما را نفهمیدم که بالاخره موافق جلوگیری از تاثیرات مضرر کارخانه ید هستید یا نه؟ موضوع را خیلی پیچیده نکنید!

          1. سلام کاربر حاجی گلدی , برای شما که صورت مسیله کارخانه ید و پیامدهای منفی ان در منطقه را نمی دانید ادرس دادم که همان گزارش خبر گزاری تسنیم در این مورد می باشد , برای من مثل روز روشن است که نه شما و نه آقای توانگری این گزارش را ندیده اید, اگر مدعی هستید که این گزارش را مطالعه کردید بگویید تا من چند سوال را از شما و آن شخص محترم بپرسم, ببخشید موضوع ساده تر از آن است که فکر می کنید , حتما باید به فکر علاج بخشی بود حالا بگو توصیه و راهکار خودت چیست

      2. آقای حاجی گلدی بزرگوار , سلام . . .حداقل از شما عجیب نیست چون نوشتی گزارش خبرگزاری مورد نظر توسط آقای توانگری تایید شده است ,,, سبحان الله , شما فقط لطف کنید برای کاربران محترم بفرمایید مدرک تحصیلی و سوابق کاری اقای توانگری غیر از عکاسی را بگویید تا بیشتر با نامبرده آشنا شوند

        1. عکاس یا کفاش بودن نویسنده مطلب چه ربطی به طرح یک موضوع دارد؟ بهتر نیست به گفته افراد توجه کنیم و در آن مورد اظهار نظر فرماییم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا