گزارش

گزارش امان محمد خوجملی از دیدار با آیت الله نورمفیدی

پایگاه خبری اولکامیز – چند روز پیش توفیقی دست داد تا با جمعی از روزنامه نگاران گنبد و گرگان و آق قلا با آقای نورمفیدی امام جمعه گرگان و نماینده ولی فقیه در استان دیداری داشته باشیم. این سومین دیدارم با آقای نورمفیدی طی ده سال گذشته است. تدارک این دیدار را دوست روزنامه نگار ما رحمان رحیمی سید بر عهده داشتند که همیشه به مناسبت های مختلف مشتاق دیدار با مسئولان استانی هستند. زحمات و مشقتهای این کار نیز همیشه بر تن خستگی ناپذیر ایشان است.

در این دیدار دوستان محمود رحیمی و آنه محمد بیات و اکبر پیرا و علی کیان مسائل و مشکلات گنبد را مانند بیمارستان ۴۰۰ تخت خوابی و راه آهن  و مشکل زیست محیطی که کارخانه ید برای منطقه ایجاد کرده است را  به استحضار ایشان رساندند و در ادامه روزنامه نگاران گرگانی آقایان نورمحمد دانشمند و آقای ولی پور نیز نقطه نظرات خود را بیان کردند.

آقای نورمفیدی بعد از شنیدن نقطه نظرات روزنامه نگاران گفتند من در کلیت مشکلات استان خبر دارم و برای رفع آنها نیز تلاش می کنم. برای من شرق و غرب استان تفاوتی ندارد. از من مشکلات ادارات و سازمانها سئوال نکنید چون مدیر اجرایی نیستم و از جزئیات کار آنها خبر ندارم. من یک روحانی هستم کار من بیشتر یک نقش معنوی است. در ادامه گفتند من مشکلات بزرگ استان را مانند پتروشیمی و آشوراده و چند مشکل دیگر را پیگیری می کنم و به مسئولان تذکر می دهم.  بیشتر از این هم کاری از دست من ساخته نیست.

من یک ویژگی که از ایشان دیدم و همیشه نیز برایم جالب نبود این بود، به طرف مقابل اجازه نمی دهد صحبتهای خود را تمام کند و وسط سخنان او یک چیزی را مطرح می کند و سئوال می کند و رشته کلام طرف مقابل قطع می شود. اما مدیران محلی مانند استانداران و فرمانداران به سخنان همه گوش می کنند و نکات ضروری را یادداشت می کنند و بعد جواب همه را یکجا می دهند. این را به یکی از نزدیکان او هم گفتم باید این وضعیت را اصلاح کنید. اگر تذکر داده نشود بزرگان هم عیب و ایراد خود را متوجه نمی شوند.

من خودم چند بار در این جلسه به خودم جسارت دادم و از او انتقاد کردم و گفتم: حاج آقا شما قلق بدی دارید و اجازه نمی دهید افراد سخن خود را تمام کنند و سخنان نیمه تمام باقی می ماند. ایشان یکجا هم در لابلای سخنان خودشان گفتند :  مردم و مسئولان خیلی هم به سخنان و توصیه های من گوش نمی کنند. من ام گفتم : چون شما آخوند حکومتی هستید گوش نمی کنند. در تریبونها بیشتر از حقوق مردم دفاع کنید تا از حقوق حکومت تا مردم و مسئولان به حرفهای شما گوش بدهند. در این خصوص چیز خاصی نگفت و فقط یه لبخندی زد.

در میان روزنامه نگاران یک خانم هم بود آقای نورمفیدی خطاب به او گفت« شما سئوال ندارید؟» آن خانم هم جوابی نداد و من به جای او گفتم :  حجاب اجباری را مطرح کنید. بعد خطاب به آقای نورمفیدی گفتم : حاج آقا گناه شخصی افراد چه ربطی به حکومت دارد؟ این که من نماز نمی خوانم یا روزه نمی گیرم یا حجابم را رعایت نمی کنم چه ربطی به حکومت دارد. او در این خصوص توضیحاتی داد و گفت «پشت حجاب دشمنان نقشه هایی دارند شماها متوجه نیستید». همان حرفهای حکومتیها را به من یادآوری کرد. به او توصیه کردم بهترین راه در مورد حجاب همان روش آیت الله سیستانی در عراق است که می گوید: فقط حکم را اعلام می کنم اگر رعایت نکردند گناه بر عهده خودشان است.

درلابلای صحبتهای روزنامه نگاران فرصتی پیش آمد از این فرصت استفاده کرده به ایشان گفتم : چند وقت پیش در مورد ازدواجهای میان قومی صحبتهایی داشتید بعد از انگ و طعن دیگران ترسیدید آن را تکذیب کردید؟ اگر شما این حرف را زدید حرف بسیار درستی است. گفتم : ببینید در میان قومیتها و میان ترکمن و فارس و میان شیعه و سنی یک نوع نفرت وجود دارد. این نفرتها قابل انکار نیست. در این خصوص کار فرهنگی که صورت نمی گیرد. حکومت هم کاری نمی کند. تنها راه همین ازدواجهای میان قومی در حد سه تا چهار  پنج درصد است. ۹۵ درصد ازدواجها هم درون قومی باشد هویت هیچ قومی از بین نمی رود. همین ازدواجهای میان قومی نفرتها را تلطیف و قلبها را به یکدیگر نزدیک می کند. اینکه گفته می شود شیعه و سنی و ترکمن و فارس با هم برادر هستند یک حرف بی اساس و ندیدن واقعیتها است در واقعیت امر اصلا چنین چیزی وجود ندارد.. یک روز نامه نگار یا یک روشن فکر نباید از انگ مردم بترسد آنچه را در زیر پوست جامعه می گذرد و حقیت دارد را به عرصه بیاورد و به مسئولان نشان دهد. وگرنه ایرانیها در شرایط بحرانی و فروپاشی و هرج و مرج استعداد آنرا دارند سر یکدیگر را ببرند. من خودم چند سال پیش در این خصوص یک یادداشت نوشته و منتشر کرده بودم حتی یک نفر از من حمایت نکرد.

آقای نورمفیدی با تایید سخنان من گفت: « حرفهای شما درست است و شما روزنامه نگاران می توانید از این حرفها را بزنید ولی من نمی توانم وارد این قضایا بشوم. من هنوز حرف نزده هزار جور حرف برای من در می آورند. شما شرایط و موقعیت من را درک کنید من باید ملاحظه خیلی چیزها را داشته باشم به من از همه طرف مراجعه می شود باید تعادل را حفظ کنم».

 صحبتهای زیاد دیگر هم رد و بدل شد.

در نهایت بعد از پایان جلسه با خبرنگاران عکس و فیلم گرفت. به او گفتم : شما از ما نمی ترسید با ما عکس و فیلم می گیرید؟ گفت : چرا بترسم. گفتم : شما حسینی هستید ما یزیدی هستیم و بقیه هم که می بینید همه عنصر نامطلوب و مطرود و متهم و مجرم و پرونده دار هستند از این آدمها به شما خیری نمی رسد حواست باشد نکند شما  را برای مجلس خبرگان رد صلاحیت کنند. یه لبخندی زد و «گفت اینها برای من هیچ کاری نمی توانند بکنند شما غصه این چیزها را نخور».

بعد یکی از دوستان گفت : تو اینقدر شیطنت کردی تا او را عصبانی کنی ولی تمام تیرهایت به سنگ خورد. گفتم : آره پیرمرد در طی ۴۴ سال گذشته اینقدر با افراد مختلف نشست و برخاست داشته که از پس یک روزنامه نگار دهاتی بر نیاید که نمی شود. خلاصه روزنامه نگارها هر چه درد و دل داشتند به آقای نورمفیدی گفتند من ام شوخی و جدی حرفهای خودم را زدم. جلسه بطور کلی از حالت رسمی خارج شد. روزنامه نگاران آن ملاحظاتی که در مقابل استانداران و فرمانداران داشتند این جا خبری نبود. چون دیدند من چندین بار به او انتقاد کردم و حتی گفتم آخوند حکومتی او ناراحت نشد.

سخنان کوتاه مجتبی با خبرنگاران

بعد از دیدار با آقای نورمفیدی امام جمعه گرگان و نماینده ولی فقیه در استان گلستان نوبت دیدار با پسر ایشان مجتبی رسید. ایشان طی سخنان کوتاهی فرمودند گاهی اوقات شایعاتی درست می کنند. تا ما بیاییم تکذیب بکنیم زمان زیادی می گذرد. در این مواقع لازم است اهالی مطبوعات وارد میدان بشوند و حقایق را بگویند. دوستان مطبوعاتی در بیان حقایق باید پیش قدم باشند تا شایعات خنثی و زیاد گسترش پیدا نکند.( نقل به مضمون).

بعد هر کدام از دوستان همان مشکلاتی که برای آقای نورمفیدی بیان کرده بودند برای ایشان هم باز گو کردند. یکی از دوستان گنبدی گفت: شما خبر دارید در وقایع اخیر گنبد خیلی آرام بود مردم نظام را دوست داشتند. در این جا من سخن دوستم را قطع کردم و گفتم : نخیر حاج آقا در گنبد هم خبرهایی بود جوانان  اعتراض کردند و راهپیمایی کردند

گفتم : ما باید خبرها را دقیق منتقل کنیم. مردم گنبد از گرگانی ها ناراضی هستند. همه کمبود ها را زیر سر گرگانیها می دانند. اگر راه آهن از روی گنبد عبور نمی کمد تقصیر گرگانیها است. اگر هتل نمی سازند مقصر گرگانیها است. ترکمن و فارس و شیعه و سنی هم نمی شناسد همه از گرگانیها ناراضی هستند. حق یا نا حق بودنش را کاری ندارم . حواس تان باشد یه موقع به گنبد آمدید کتک نخورید.

 بعد جلسه تمام شد. یکی از دوستان من را به مجتبی معرفی کرد. او از من سئوال کرد با آخوند خوجملی(منظورش امام جمعه نگین شهر بود) چه نسبتی دارید؟ گفتم : ما با هم فامیل هستیم. ما در بین خودمان تقسیم کار کردیم. او امام جمعه حکومتی است من ام منتقد حکومت. او الان منو حفظ می کند اگر فردا انقلاب شد من ام باید او را حفظ کنم. اگر جوانان بگذارند. او فقط لبخندی زد بعد از هم جدا شدیم.

سلام و صلوات و قربان صدقه بعضی خبرنگاران به مقامات دولتی

بنده اعتقادم این است هنوز بعضی از دوستان روزنامه نگار به جایگاه خود واقف نیستند. جایگاه روزنامه نگاری را با کارمندان دولت اشتباه می گیرند. روزنامه نگاران حق ندارند وقتی وارد صحبت با مسئولان می شوند از موضع ضعف وارد شوند. این همه سلام و صلوات و قربان صدقه و تعریف و تمجید و شعر خوانی و مدیحه سرایی ضرورتی ندارد.

 جایگاه روزنامه نگاری بیان حقایق و انتقال درست خبر و مطرح کردن مشکلات مردم و سئوال و جواب خواهی و مطالبه گری است. ما باید بدانیم قضیه یک طرفه نیست و نیاز متقابل است. طوری نیست که ما به آنها نیاز داشته باشیم آنها به ما نیاز نداشته باشند. مطبوعات و رسانه ها و روزنامه نگاران نیز قدرت هستند در کنار سایر قدرت ها . منتها این قدرت را در جهت درست و برای تنویر افکار عمومی استفاده کرد

 افکار عمومی باید به رسانه ها اعتماد کنند. رسانه ها بدون مردم هیچ هستند. این مستلزم درستکاری و شفافیت در عملکرد و رفتارها است. سرمایه مطبوعات و رسانه ها افکار عمومی هستند و این سرمایه را نباید از دست بدهند. البته این هم به معنای پوپولیسم و توده گرایی و نادیده گرفتن حقایق موجود در میان مردم نیست. اگر لازم باشد و توان داشته باشیم باید ضعفها و خطاهای مردم را هم نقد بکنیم و به آفتاب افکنیم. بیشترین درگیری اصحاب رسانه با صاحبان قدرت است که با آنها بسیار حساب شده و سنجیده و عادلانه و منصفانه رفتار کرد تا تعادل و ثبات جامعه بر هم نخورد. / کانال تلگرامی نویسنده

* اولکامیز – انتشار این گزارش به منزله تایید همه محتویات آن نیست بلکه به منظور تعمیق اطلاع رسانی است

www.ulkamiz.ir

 

 

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا