فرهنگی

ذکر یک خاطره

پایگاه خبری اولکامیز – سفر به هر بهانه‌ای، مؤمن را از مشقت روزه‌داری معاف می‌کند! در سال ۱۳۶۲ که در شهر داندی (در اسکاتلند) مشغول تحصیل بودم، جوانی مؤمن اهل کاشان و برآمده از خانواده سنتی که برای تحصیل در رشته مکانیک دانشگاه داندی آمده بود به راهنمایی بعضی آشنایان نزد من آمد و چند ماهی در آپارتمان کوچک و ساده و ارزان‌قیمت ما مهمان و شریک شد.

بعد از مدتی، در روزها و ساعاتی که انتظار می‌رفت در خانه باشد، دیدم و متوجه شدم که از بیرون وارد خانه می‌شود، پس از چند روز پرسیدم کجا بودی؟ کجا میری؟
گفت من مسافرت رفته بودم شهر پرث نزدیک داندی و برگشتم چون نمی‌خواستم روزه بگیرم!

بنده خدا چندین روز صبح نزدیک ظهر با قطار حدود ۲۵ کیلومتر رفت و ۲۵ کیلومتر برگشت سفر می‌کرد و اندکی بعد از اذان ظهر به خانه می‌آمد که مسافر باشد و روزه نگیرد و غذا بخورد و نمازش را هم شکسته بخواهد که بتواند حال داشته باشد و درس بخواند!

اون دوست که بیش از ۳۵ سال است او را از نزدیک ندیده‌ام ولی ۲ بار در ۳۵ سال گذشته با او تلفنی صحبت کرده‌ام، آخرین بار ۵ هفته قبل، هنوز با همان ایمان و روش مذهبی، دوران بازنشستگی از یک نهاد مدیریت صنعتی را طی می‌کند، و نیز در یک شرکت وابسته به حکومت و دولت کار می‌کند.
گرگان رسانه،
عبدالناصر مهیمنی، خرداد ۱۴۰۱


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا