از سرنوشت دریاچه ارومیه درس بگیریم
پایگاه خبری اولکامیز- نعمت الله نبوی زاده * : شاعر میگوید: مردی نبود فتاده را پای زدن / گر دست فتاده را گیری مردی
لطفا از دوستان منابع طبیعی سوال کنید ایجاد سد دانشمند و دریاچه اینچه برون و دریاچه های پرورش ماهی آبگشت چه توجیه علمی و زیست محیطی داشته و دارد جز خشک شدن تالاب آلماگل و قطع آب رودخانه اترک که به دریای خزر می ریخت.
اکنون تالاب گمش دفه خشک و ورودی آب شیرین به دریا وجود ندارد که در نتیجه زمان تخم ریزی ماهیها جایی برای تخم ریزی ندارند و روز بروز از نسل ماهیان دریا کاسته میشود. بتدریج اکوسیستم منطقه در حال تغییر بوده و دوستان محیط زیست و منابع طبیعی فقط نظاره گرند. در این باره حرکت و تحولی لازم است.
مطلب بالا را چند وقت قبل به اکثر فعالان محیط زیست فرستاده بودم که متاسفانه جواب و یا عکس العملی دریافت نکردم. اکنون مهندس درویش سخنان مشابه آن را در فیلمی کوتاه بیان کرده است به این امید که گوش شنوایی یافته شود گل بود و به سبزه نیز آراسته شد . چند نکته در این باره عرض میکنم : ۱- احداث سد جدید لاستیکی روستای آقدکش آق قلا بر روی گرگان رود و مسدود کردن آب باریکه جاری به دریای خزر به بهانه مهار آبهای سطحی و آبیاری زمین های کشاورزی و همچنین و جلوگیری از سیل .
۲- طرح نماینده محترم غرب استان مبنی بر انتقال آب دریا به زمینهای کشاورزی کم آب و توسعه آبزی پروری شمال کمش دفه .
۳ -برنامه حمایت و تقویت دریاچه های پرورش ماهی آبگشت در جلسه رفع موانع تولید استان .
آیا سابقه و سرنوشت دریاجه ارومیه مایه عبرت نبود که در عوض اینکه به فکر افزایش و تقویت روشهای احیا و جریان آبهای ورودی ازطریق حوضه های آبریزبه دریا باشیم، در روند کاهش و پسروی آب دریا و انقراض کامل ماهیان و گونه های ژنتیکی و منحصر به فرد ،همچنین تبدیل زمینهای حاشیه دریا به شوره زار و شیوع پدیده ریزگردی ، اثرات ناخوشایند و مخرب زیست محیطی را پایه ریزی نماییم. این مسئله مرا به یاد سخنی می اندازد : مارادونا (احیا دریا) رهاشده ،غضنفر (انسداد-مهار و انتقال و آبزی پروری) را چسبیده اند. *فعال اجتماعی
www.ulkamiz.ir