افزایش طلاق در منطقه

پایگاه خبری اولکامیز – امان محمد خوجم لی:

حدود دو هفته به خاطر کارهای کشاورزی و سایر کارهای شخصی از فضای مجازی و خواندن و نوشتن دور بودم. اما همچنان در میان مردم بودم و در میان آنها تنفس می کردم. بک موضوع به شدت نظرم را جلب کرد و آن هم افزایش طلاق میان جوانان تازه ازدواج کرده بود. سراغ هفت نفر را گرفتم همه کارشان یا به طلاق کشیده و یا در آستانه ی جدایی بودند. حتی یکی شان گفت بعد از کُرنا این سومین ازدواج من است. وقتی علت طلاق و جدایی را سئوال کردم هیچکدام شان علت را مادی و اقتصادی اعلام نکردند. فقط گفتند عدم سازش و تفاهم و درک یکدیگر.

فکر می کنم این مشکل اجتماعی ناشی از مشکل عدم رشد فرهنگی است. چرا افراد همدیگر را درک نمی کنند؟ چرا به تفاهم و سازش نمی رسند؟ چرا فکر می کنند مشکل را با جدایی حل کرد؟ افراد هنگام جوانی پا در آسمان دارند واقعیات را خوب درک نمی کنند و بعد به تدریج و به مرور زمان پا روی زمین می گذارند. در این خصوص جای تامل و تفکر فراوان وجود دارد. باید فکر کرد و اندیشید چرا چنین شده است و می شود؟

اما در میان این جدایی ها یک تحول مثبت هم وجود دارد. دیگر برای جوانان پسر مانند سابق باکره بودن جنس مخالف خیلی مهم نیست. یعنی جوانان خیلی دنبال دختر نمی گردند با زنان مطلّقه هم راحت ازدواج می کنند. به نظر من به همان مقدار جدایی راحت شده است ازدواج هم راحت و کم هزینه باشد هیچ اشکالی ندارد. افراد بعد از چند ازدواج و جدایی تجربه کسب بکنند و به ثبات برسند و با واقع بینی بهتر و بیشتر زندگی را شروع کنند بد نیست.

یک موضوع دیگر نیز این است افراد ازدواج نکرده هم زیاد است. من خودم چند نفر را می شناسم که حدود چهل سال سن دارند و ازدواج نمی کنند. از یکی شان سئوال کردم دلیل خاصی نیاورد و گفت ازدواج نمی کنم. و گرنه شغل مناسب و خانه هم دارد. شاید مشکل دیگری داشته باشد که نمی گوید. این افراد هر موقع خواستند می توانند ازدواج بکنند. این تعداد در میان دختران زیاد است. دختر اگر سن و سالش بالا باشد خواستگار مورد نظر خود را به راحتی نمی تواند پیدا بکند. بیشترشان قصد ازدواج دارند چون خواستگارانشان مناسب نیستند رد می کنند. برخی زنان نیز بعد از جدایی اصلاً ازدواج نمی کنند.

چند وقت پیش رمانی بنام گروگان از معتمد ماه بخشیان خوانده بودم که دو پسر و دختر مهندس و حقوقدان در زیر یک سقف کار می کردند ولی ازدواج نمی کردند. همه منتظر بودند اینها زمان ازدواج و عروسی شان را عنقریب اعلام خواهند کرد ولی با کمال تعجب این انتظار محقق نمی شد. بعد این دختر با چند نفر از نزدیکان مرد خود به صورت غیر قانونی قصد خروج از کشور را داشته است که در لب مرز ترکیه نزدیکان مرد این دختر در اثر درگیری با مرزبانان و قاچاقچیان کشته می شوند. بعد دختر تنها می ماند. وقتی قاچاقچیان می خواستند دختر را مورد تعرض جنسی قرار بدهند می بینند که دختر مرد بوده است. نمی دانم این مشکل ترا جنسیتی در میان دختران ما وجود دارد یا نه؟ من که هنوز چیزی نشنیدم که عدم ازدواج دختران مسن ناشی از این مشکل باشد. اگر بود توسط اطرافیان شنیده می شد و پنهان نمی ماند. / کانال تلگرامی نویسنده

www.ulkamiz.ir