اجتماعی

تدقیق بر درنگ های احمد مرادپور در باب اصلاح طلبی

پایگاه خبری اولکامیز- احمد ایگدری : اگر چه ایشان در یادداشت خود چار چوب ها و شاکله های موجود درباره ی رفتارهای اجتماعی جامعه ی ترکمن در برابر اصول گرایان- قبل از سال ۷۶ -و اقبال عمومی به جریان اصلاحات که بعداً مشخص شد عملا آورده ای برابر هیچ برای جامعه ی ترکمن داشت را به درستی تشریح کرده بودند.

هر چند نکته ای که قابل ذکر است اینکه شرایط اصول گرایان در آن برهه با وضعیت کنونی آنها تفاوت اساسی کرده است و امروزه ضمن چند دستگی و انشقاقی که در بین آنها به وجود آمده است طیف های رادیکال و تندرو و طیف معتدل تر و عقلایی آنها قابل تمایز هستند بنابراین نمیتوان همگی آنها را با یک ادبیات مورد سرزنش قرار داد .

در ادامه ی نوشتار با اشاره به تغییرات در آرایش سیاسی نیروهای موجود با تاکید به موضع عده ای از مدیران ترکمن که در ساختار دولت های سابق بعنوان کارگزار دولتی جز مدیران میانی بودند و در اوضاع کنونی جامعه بخاطر پیش بینی های سیاسی آنهایی که به قول خود آردشان را الک کرده‌اند نسخه ی چرخش ترکمنها به اصول گرایان را تجویز می کنند سعی در آرام گذاشتن از کنار این طیف و پرهیز از مجادله های لفظی قابل پیش بینی با این طیف دارند(البته با وضع موجود این کار ستودنی است ).

علی ایحال در پایان با نتیجه گیری از متن یادداشت و تطبیقات ذهنی به طیف بندی نیروهای موجود می پردازند .
در طیف های سه گانه ای ایشان :
۱-اصلاح طلبانی که آرمانهای حزبی را بر مصالح قومی ترجیح می‌دهند.
۲-آنانی که بخاطر منافع شخصی ساز کوک شدن با آهنگ اصول گرایان را می نوازند.
۳ اصلاح طلبانی که علیرغم تمام مشکلات موجود بر خواسته های قومی پافشاری می‌کنند (هر چند معتقدم فعالیت این گروه دقیقا همان تاثیرات منفی و مخربی را داشت که اینک چرخش سیاسی طیف دوم بدون هیچ عقلانیتی دارد) نام میبرند.

تا اینجای در منطوق یادداشت اشکال خاصی به نظر نمیرسد اما در مفهوم تقریرات ایشان این ذهنیت به جامعه متبادر می شود که عملا در طول ادوار پروسه ها و جریانات اجتماعی ، جامعه ی ترکمن صرفاً در قامت یک جامعه ی منفعل و تماشاگر برگه های خود را سر برد و باخت هر دو گروه سیاسی شرط بندی می کنند مضافاً به اینکه بعد از برنده شدن هر یک از این دو گروه، آیا جناح برنده به وعده های داده شده عمل خواهد کرد؟ که با توجه به عملکرد اصلاح طلبان نگاه مثبتی در این زمینه وجود ندارد.(کاملا دو سر باخت).

اما طیف چهارمی که از دید ایشان مغفول مانده طیف نوظهوری است که با دیدگاههای مستقل سیاسی در قالب ساختاری واحد و منسجم میتواند بعنوان پاشنه ی آشیل هر یک از جناح‌های سیاسی عمل کند .طیفی که قادر است فارغ از دعواهای زرگری و گفتمانهای غالب بر اردوگاه‌های اصولگرایان و اصلاح طلبان، با خط مشی منافع عمومی اقتصادی به فکر امتیاز گیری در راستای جبران عقب ماندگی‌های اجتماعی منطقه ی ترکمن نشین از جریان پیروز اقدام نماید.

هر چند لازم به ذکر میدانم این طیف در شرایط کنونی و با منطقی که از افکار عمومی جامعه در طول سالیان مدیدی به ارث برده دوران طفولیت خود را سپری می‌کند .

اما به نظر میرسد برای رسیدن به مرحله ی بلوغ و رشد این طیف مشکل اساسی و ساختاری در جامعه ی ما وجود دارد که اساسا اجازه ی نمود و ظهور و فعالیت طیف چهارم را در عرصه ی سیاسی و اجتماعی جامعه نمی دهد.

علاوه بر تنگ نظری های موجود در سطح ساختار کلان کشوری در به کار گیری نیروهای بومی متعهد و متخصص با گرایشات طیف چهارم طیف دومی که در دسته بندی ایشان ذکر کردید گرهی بر مشکل موجود می افزاید چرا که کارگزاران موجود در ساختار اداری که در سطح میانی مشغول خدمت هستند در به کار گیری نیروهای متعهد از سیاستهای موجود و حتی از روسای خود محافظه کارتر عمل می‌کنند .

به یاری قیاس در علم اصول وضعیت موجود اجتماعی را میتوان به بیماریهای اتوایمیون تشبیه کرد که سلولهای خودی تحت تاثیر وضعیت حاکم بر بدن دیگر سلولهای هم نوع و موثر را به مثابه ی نیروی مهاجم و بیگانه تلقی میکند و میل به نابودی و ناکارآمدی آنها دارد …….

سوال : آیا جامعه ترکمن بر مشکلات موجود فائق خواهد آمد و با رشد و بالندگی در دیدگاههای سیاسی و اجتماعی اجازه ی بروز و ظهور طیف عدالت‌خواه و متخصص خود را خواهد داد؟

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. با توجه به طیف بندی گروه های سیاسی ممکن است افرادی دنبال منافع فردی یا حزبی باشند اما لازم است دقت شود که در یک پروسه طولانی فعالیت های سیاسی و اجتماعی روند و سیر کلی یک جریان مبنای قضاوت قرار گیرد.
    ترکمن ها اگر خود را جزئی از یک کل می دانند نمی توانند خارج از تحولات کل کشور برای خود برنامه ریزی کنند تا وقتی که ساختار سیاسی کشور به ثبات سیستمی مورد قبول و پذیرای ایران برای همه ایرانیان رسیده باشد.
    ظهور و فعالیت هر نوع گروه یا فعالین اجتماعی یا سیاسی وابسته به فعالیت خود آنان است و هیچ جا فرش قرمز برای کسی آماده نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا