تفکر رانتی

پایگاه خبری اولکامیز – امان محمد خوجملی:

اراکی عضو مجلس خبرگان رهبری گفته «اگر جامعه ایران اطاعت نکند ما طبق دستور خدا ملت ایران را با امت دیگری جایگزین می کنیم».

چند وقت پیش میرباقری یکی از تندروهای اصولگرا نیز گفته بود: « نصف جمعیت ایران هم کشته شوند ما از ارزش های مان دست بر نمی داریم». (نقل به مضمون). تحلیل گران زیادی این دو مطلب را مورد انتقاد قرار داده و زیرش کامنت گذاشته بودند.

اینکه خداوند کی و کجا به آقایان چنین دستوری داده است معلوم نیست. اما من معتقدم یکی از دلایل مهمی که مشکلات مملکت حل نمی شود این است، دو تفکری که در حاکمیت حضور دارند به هم نزدیک نمی شوند. بعضی از مشکلات با تمام ضررهایی که به مملکت وارد می کند حل نشده باقی می ماند. کسی هم قادر به تصمیم گیری فیصله بخش نیست. آنکه زورش می رسد درست نمی کند و ضررش را قابل تحمل می داند و با آن آرزوی دست نیافتنی در رؤیا و خلسه زندگی می کند. آنکه می خواهد درست کند زورش نمی رسد از ضررهایش خون و دل می خورد.

اما یک موضوع بسیار حیرت انگیز دیگر هم وجود دارد و آن اینکه مردم به چه فکر می کنند و اینها افکارشان در کجاها سیر می کند. گویا اینها در سیارات دیگری بریده از ملت زندگی می کنند. توجه کنید : «ما ملت ایران را با امت دیگری عوض می کنیم» و « نصف جمعیت هم کشته بشود اشکال ندارد».

آنقدر در افکارشان غرق هستند حتی حوادث بزرگی مانند نابودی غزه و جنوب لبنان و سوریه هم اینها را از خواب بیدار نمی کند. این که گفته اند ایدئولوژی چشم انسان را کور می کند و دشمن خِرِد و روشن بینی آدمی است، همین است. حتی توضیح نمی دهند آن ارزش ها چیست؟ آیا علم است؟ دانش است؟ وطن و خاک است؟ یا موهومات و مُهملات است؟

اینها با واقعیت های جامعه و درد و رنج مردم کاری ندارند. چون پول از جیب خودشان نیست از بیت المال تامین می شود. اگر اینها افکار خویش را با پول شخصی و کار و زحمت خود می خواستند جلو ببرند، آن موقع متوجه می شدند واقعیت و درد و رنج چیست؟ حتی یک قدم هم نمی توانستند بردارند. یک پادشاهی امر کرده بود به یک دزد ۷۰۰ ضربه شلاق بزنند. دزد می فرماید : قربان : یا نمی دانید ۷۰۰ چیست؟ یا نمی دانید درد چیست؟ حکایت این بزرگواران است.

* به نقل از کانال نویسنده

www.ulkamiz.ir