می خواهم نویسنده شوم

پایگاه خبری اولکامیز – امان محمد خوجملی: پارسال یکی از جوانان صحرا جلوی راهم سبز شد و گفت منم می خواهم نویسنده شوم. گفتم: نوشتن مانند کلنگ زدن نیست که از فردا شروع کنی.

با این موضوع یادداشتی نوشته بودم. یکی از دوستان چندی پیش به منزلم آمد. از آن یادداشت انتقاد کرد و گفت: آن جوان را درست راهنمایی نکردی و با سخت نشان دادن نویسندگی او را مایوس کردی. منم جواب مختصری دادم، اما بقیه ی ماجرا.

خصلتم این است اگر کسی سئوال کرد سعی می کنم درست راهنمایی کنم. الکی به کسی درِباغ سبز نشان نمی دهم. اول خطراتش را می گویم بعد منافعش را تا حواسش جمع باشد.

من خودم مطالعه را از سال ۵۷ شروع کردم.  بعد از۲۰ سال خواندن دهها کتاب سال ۷۷ دست به قلم بردم. بعد از ۴۵ سال مطالعه و نوشتن هنوز نوشته هایم هزار عیب و ایراد دارد و خوانندگان قبول نمی کنند. تازه ما هنوز روزنامه نگار درجه چندم شناخته می شویم نه نویسنده. اگر بخواهم در روزنامه های تهران کار بکنم قبول نمی کنند. اول چند ماه آموزش می دهند بعد اجازه ورود می دهند. به صورت علمی آموزش دیدن و تجربی یاد گرفتن زمین تا آسمان فرق دارد.

من تازه می توانم فقط یادداشت بنویسم که تنها بخشی از روزنامه نگاری است. گزارش و خبر و مصاحبه و مباحثه و گفتگو کار من نیست. نویسنده به کسی می گویند که بتواند داستان بنویسد. بیشتر به رمان نویس ها نویسنده می گویند که هنر و تخیل بسیار قوی برای خلق آثار دارند. البته قصد ترساندن جوانان را ندارم فقط می خواهم بگویم که قضیه ساده نیست. الان گنبد ۶۰ روزنامه نگار دارد شاید تنها ۲۰ نفر از آنها بتوانند چیزی بنویسند. ما ۲۰ نفر هم هر روز نمی توانیم بنویسیم هر چند روز یکبار می نویسیم. کیفیت کار هم نسبت به روزنامه نگاران تهران خیلی پایین است. البته منظورم بیشتر خودم است نه دیگران.

  استان گلستان فکر نکنم بیش از ۲۰ نفر رمان نویس داشته باشد. تعداد کل روزنامه نگاران استان یا کسانیکه ادعای روزنامه نگاری دارند فکر می کنم حدود ۳۰۰ نفر هستند.

ببینید تفاوت از کجا تا کجاست ۲۰ در مقابل ۳۰۰ . کار ما را می شود به این ضرب المثل تشبیه کرد. (( در شهر کوران یک چشم پادشاه است)). مردم چون چیزی نمی بینند به ما نیز می گویند نویسنده. ما هم ناشیانه باور می کنیم. این جوانان قبل از نویسنده شدن چند مقوله روزنامه نگاری را بنویسند شاهکار کردند. هرگز استعداد جوانان را انکار نمی کنم اما نوشتن مانند کلنگ زدن نیست هر کس اراده کرد از فردا شروع کند.

www.ulkamiz.ir