سیاسی

ارزیابی یک دیدار دوستانه

تحلیل بود یا روایت؟

پایگاه خبری اولکامیز – امان محمد خوجملی: چند روز پیش با چند نفر از دوستان نشستی دوستانه داشتیم. در این جمع یک مهمان ویژه هم بود. از قضاء بنا به اقتضاء شغلش با برخی از رهبران تصمیم گیر کشور نیز ارتباط داشته است. او از تجربیات خود برای ما به صورت مبسوط سخن گفت.

سخنانی بسیار ارزشمند و مفید برای حضار بود. او مشکلات کشور را ساختاری می دانست. ساختار به این معنی که تصمیم گیری در کشور بسیار سخت و پیچیده و مشکل می باشد. او مجلس را مثال زد و گفت: مجلس نزدیک ۳۰۰ نفر نماینده دارد اینها هر کدام طناب را به سمت خودشان می کشند.

هر کدام یک تکه ای از کیک را تصاحب می شوند یعنی حکومت هزار سر که در هیچ زمینه ای به توافق و تفاهم نمی رسند.(نقل به مضمون)

من به او گفتم : اگر وضعیت مجلس اینگونه است اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام چکار می کنند؟

او در جواب من گفت: آنجا هم وضع به همین منوال است و آنها هم قادر نیستند کار خاصی بکنند.

خلاصه هر کدام از دوستان صاحب نظر نقطه و نظرات خود را بیان کردند و در مجموع نشست مفیدی بود. روز بعد یکی از دوستان حاضر در آن نشست به من گفت: نظرت در مورد تحلیل و ارزیابی مهمان ویژه چه بود؟ من جواب خودم به آن دوست را این جا مفصل می نویسم که دیگر دوستان هم استفاده بکنند.

گفتم : نظر آن دوست ((مهمان ویژه)) برای ما بسیار مفید و ارزشمند بود ما از سخنان مبسوط و متین ایشان استفاده کردیم. ولی سخنان ایشان تحلیل نبود بلکه روایت بود. او آنچه که خود تجربه کرده و از بزرگان این مملکت دیده و شنیده است را برای ما بیان کرد. شنیدن این سخنان با ارزش خیلی جذاب است و لی جذاب بودن به معنای تحلیل بودن نیست.

حال سئوال این است تحلیل چیست؟ در واقع تحلیل ارزیابی نقاط ضعف و قوت یک برنامه یا ایده یا طرح یا نقشه یا یک سیاست و رویکرد به صورت بی طرفانه است. بی طرفی در تحلیل یک اصل اساسی است که حتماً باید رعایت شود. بیشتر هم در تحلیل از کلمات خنثی استفاده می شود تا تفاوتش با عنصر سیاسی مشخص شود. عنصر سیاسی می تواند بی طرف نباشد و از کلمات تند ارزشی و ضد ارزشی در بیان نظراتش استفاده کند. تا به مخاطبش تاثیر مثبت یا منفی بگذارد تا او را از حالت خنثی و بی طرفی خارج کند.

اما تحلیل نقد و به چالش کشیدن اجزای یک طرح مثلاً عمرانی است. آیا امکانات و بودجه در نظر گرفته شده به این طرح با اهداف آن طرح مطابقت دارد یا نه؟

در واقع تحلیل با نقد و ارزیابی سر و کار دارد و بیدار کننده است. تحلیل کارش نشان دادن درستی یا نادرستی یک چیز یا موضوع است. تحلیل با استدلال و عقلانیت محض سر و کار دارد و احساسات و عواطف در آن جایی ندارد.

البته سخنان آن دوست که از زبان بزرگان این کشور شنیده است کاملا درست می باشد. یکبار هم آقای خاتمی زمانی که رئیس جمهور بود گفته بود ما یک ماشین داریم و هزار ترمز. این ماشین فقط فرمانش دست من است ترمز و کلاج و گاز در دست دیگران است.

گاهی هم ماشین در اثر دعوای رانندگان خاموش می شود و مردم زحمت بگسل آنرا به عهده  می گیرند. او با این مثال وضعیت تصمیم گیری پیچیده و دشوار کشور را بیان کرده بود. اما به نظر من همه اینها معلول است علت و متغیر اصلی در جای دیگر است که هنوز حکومت ایران به آن تن نداده است.

مشکل تصمیم گیری در همه کشورها بوده و هست و همه کشورها با این مشکل دست به گریبان بوده اند اما این مشکل را با به وجود آوردن احزاب تا حدودی حل کرده اند. اگر احزاب نباشد هر فرد می شود یک حزب. وظیفه احزاب تجمیع نظرات مردم و نخبگان در قالب حزب است. وقتی موجودیت احزاب به رسمیت شناخته شود و راهکار آن مورد قبول واقع شود راه برای حل مشکل باز می شود.

تمام افکار مردم و نخبگان در سه چهار حزب کانالیزه و تجمیع می شود و به مرور زمان با انباشته شدن تجربه ها در درون احزاب تصمیم گیری روال منطقی خود را پیدا می کند. باید در هر مشکلی متغیر اصلی را پیدا کرد. به نظر من علت العلل مشکل کشور در تصمیم گیری در همین نقطه است که باید رفع شود. و گرنه این مشکل یک مشکل قدیمی و شناخته شده است و در دنیا راه حل آنهم پیدا شده است ولی در ایران به آن تجربه ی خوب توجه نمی شود. / کانال تلگرامی نویسنده

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا