استاد دانشگاه خوارزمی در مراسم مختومقلی تاکید کرد: درکنار تاریخ ادبیات فارسی باید به تاریخ ادبیات ایران هم پرداخت
پایگاه خبری اولکامیز – مراسم نکوداشت مختومقلی فراغی شاعر ملی ترکمن به همت موسسه فرهنگی هنری اویلان، شامگاه چهارسنبه دوازدهم اردیبهشت با حضور شاعران نویسندگان فرهیختگان و دوستداران حصرت مختومقلی در شهر بجنورد مرکز خراسان شمالی برگزار شد. یکی از بهترین برنامه های این مراسم باشکوه و دیدنی، سخنرانی دکتر ناصرقلی سارلی استاد دانشگاه خوارزمی بود که حاوی نکات جدید و مهمی بود و با استقبال حاصرین فرهیخته همراه گردید.
از دکتر سارلی خواستیم که متن سخنرانی خود را در اختیار مان بگذارد. ضمن تشکر از همراهی ایشان با اولکامیز، بخشی از سخنرانی پربار وی را در ذیل می خوانید. لازم به ذکر است متن کامل سخنرانی این فعال اجتماعی و فرهنگی ترکمن ناصرقلی سارلی در ویژه نامه مختومقلی فراغی مجله ترکمن دیار منتشر خواهد شد:
وحدت فرهنگی مردمان این سرزمینها رمز و راز همدلی است و تفاوت اقوام و زبانها مانعی بر سر این اتحاد و همدلی نیست. این تفاوتها را باید به چشم گوناگونی و رنگارنگی دید نه اختلاف و مانع همدلی. به تعبیر استاد اسلامی ندوشن، قلمرو ایران فرهنگی شامل سرزمینهایی است که زبان فارسی به آنجاها راه و در آنها رواج یافته است. در این ایران فرهنگی وسیع و نیز در محدوده مرزهای سیاسی ایران امروز، زبان فارسی با ادبیات فاخر و جهانی با هزاران شاعر و نویسنده جایگاهی یگانه دارد و بهراستی مایۀ پیوند و اتحاد مردمان این سرزمین است و بهعنوان یکی از مهمترین مؤلفههای هویت ملّی ایفای نقش میکند.
درکنار میراث ادبی فارسی، در جایجای این سرزمین به زبانهای دیگری مانند عربی، کردی، لری، طبری و ترکمنی آثاری ادبی شکل گرفته است که در زمرۀ میراث و ارزشهای فرهنگی، ملّی و جهانی قرار میگیرند و جلوههای فرهنگی متنوع این سرزمین را به نمایش میگذارند. ارزش این میراث گرانبها هر روز بیشتر از پیش شناخته میشود. چاپ و انتشار این آثار که در سالهای اخیر رونقی یافته است توجه ملّی و جهانی را جلب کرده است و از دید فرهنگشناسان و اهل فضل و هنر جایگاه ممتازی در گنجینۀ فرهنگ ملّی دارد. از این روست که درمیان استادان و پژوهشگران زبان و ادبیات این دیدگاه روزبهروز طرفداران بیشتری مییابد که درکنار تاریخ ادبیات فارسی باید به تاریخ ادبیات ایران هم پرداخت و در این عطف توجه بجا، جایگاه شایستهای برای آثار ادبی به زبانها و گویشهای غیرفارسی اختصاص داد زیرا همانگونه که گفته شد تنها زبان این دسته آثار تفاوت دارد و احتمالا اندک تفاوتهایی نیز در اثر صبغۀ قومی و اقلیمی در آنها بتوان یافت، وگرنه این آثار نیز از نمودهای فرهنگی این مرز و بوم به شمار میرود و از همان آبشخورهای فرهنگی سیراب میشود که آثار ادبی فارسی از آن بهرهمند گشته است.
این گونه است که این آثار در زمرۀ گنجینۀ فرهنگی و ادبی ایران قرار میگیرند و آفرینندگان آن مانند مختومقلی فراغی در شمار مفاخر و چهرههای فرهنگی کشور جایگاه شایستهای مییابند؛ امری که با اهتمام نهادهایی چون انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی کشور در تصویب و ثبت روزی به نام مختومقلی فراغی در تقویم رسمی کشور رسمیت نیز یافته است.
چنین اقداماتی تاریخ ادبیات ایران را درخشانتر و غنیتر از گذشته به نمایش میگذارد و با احترام به گویشوران زبانهایی چون ترکمنی و شناسایی بزرگان فرهنگی و ادبی آنان بهعنوان افتخار ملّی، باعث وحدت بیشتر و تقویت هویت ملّی میگردد.
مختومقلی فراغی نزد ترکمنها و در شعر و ادبیات ترکمنی مقام ویژه و بیمانندی دارد. او فردوسی ترکمنهاست از این جهت که آغازگر دورۀ نوین شعر و ادب ترکمنی است؛ مولوی ترکمنهاست از آن حیث که سوز و گداز عرفانی و معارف الهی در شعر او موج میزند؛ سعدی ترکمنهاست از این دیدگاه که در فصاحت و بلاغت و سخنوری سرآمد است و مانند اشعار سعدی که پر از امثال سایر و ضربالمثل است، اشعار مختومقلی نیز گنجینۀ غنی و رود سرشار مثلها و ضربالمثلهای ترکمنی است؛ حافظ ترکمنهاست از این جهت که همان محبوبیت حافظ را درمیان ترکمنها دارد و اگر در خانۀ هر فارسیزبان یک دیوان حافظ موجود است در خانۀ هر ترکمن فرهنگدوست یک دیوان مختومقلی میتوان یافت. و بدین سان، مقام بلند مختومقلی فراغی در ترکمنی جامع مقام این چهار شاعر بزرگ و چهار ستون اصلی شعر فارسی است.
www.ulkamiz.ir