سخنی با نخبگان شیعی!
پایگاه خبری اولکامیز – جلیل بهرامی نیا در کانال تلگرامی خود نوشت: از وقتی پا به سن رشد گذاشتم و بهویژه پس از افزایش تجربه زندگی و آشنایی کمابیش با عرف اجتماع و تعدیل نگرشها و توقعات، همواره برایم پرسیدنی و شگفتآور بود که گیریم کسانی در حاکمیت بر مبنای نگرش سنتی به قدرت، حکومت را نه دارایی مشاع همهٔ ملت، بلکه نوعی غنیمت و ابزاری برای کشاکش هویتی و مذهبی بدانند و جمعیت میلیونی ایرانیان اهل سنت را مستحق طرد و تضعیف و اعمال نابرابری و بیعدالتی بر ضد آنان را پسندیده و روا ببینند؛ اما مگر در میان این اکثریت شیعه، مخصوصاً در میان شیعیان هماستانی و همزبان، اشخاص معتقد به قبح ذاتی ظلم و تبعیض نداریم؟!
مگر اندکاند شیعیانی که به برکت مطالعات قرآنی، ظلم حتی به دشمن را نیز ناپسند میدانند ؟!
مگر کماند شیعیانی که به دلیل آشنایی با تحولات فلسفه سیاسی و تغییر جایگاه دولت از مالک به خادم و ارتقای شأن مردم از رعیت به شهروند و گسستگی حقانیت سیاسی از حقانیت اعتقادی، بدین باور رسیدهاند که حذف بخش بزرگی از ایرانیان و بیگانهپنداری آنان و تحمیل واگرایی به آنان، خلاف ابتداییترین آیین حکمرانی خوب و تخریب بنیان توسعه و انسجام کشور است؟!
مگر هموطنان سنی آنان در محلهها و کلاسها و ادارات، همنشین و همکار و خویشاوند آنان و بعضاً نمونهٔ دانش و مهارت و پاکدستی نیستند؟! پس چگونه دربارهٔ محرومیت و مطرودیت این هموطنان خویش، ساکتاند؟!
این همه نخبگان علمی و سیاسی شیعه و مخصوصاً شیعیان هماستانی در کرمانشاه و سنندج و آذربایجان، چگونه تبعیض آشکار بر هموطنان سنی و اهل حق خویش را میبینند و دم بر نمیآورند؟!
امروز که کلیپ سخنان مهندس #درهوزمی، مدیر کل سابق صمت کردستان را شنیدم که میگفت:« وقتی نگاه میکنم یک جوان کورد اهل تسنن در کردستان یا ایران یا سیستان و بلوچستان از من توانمندتر و شایستهتره، اما چون اهل تسننه نگاه امنیتی بهش بشه و حذف بشه از مناصب ملی، من کورد شیعه احساس شرمندگی میکنم!»، احساس امید و خوشی مهمان درونام شد و البته در ابتدا بغض کردم!
نه به سبب اینکه هنوز هم مبتلا به عوارض مطرودشدگی و حاشیهراندگی و از جمله ترحمطلب و عقدهای هستم؛ بلکه بدین سبب که بیداری وجدان یک سیاستمدار و دولتمرد شیعی و باور او به ارزندگی و فرخندگی عدالت و نقش سازندهٔ آن برای امنیت و پیشرفت کشور و رسیدن او بدین سطح از پختگی اخلاقی و سیاسی، که تفاوت هویت جواز ظلم و شرط عدالتورزی، یکسانی مذهب نیست، رخدادی خجسته و نویدبخش بازگشت به حس انسانی و اولویت منافع ملی است؛ متأسفانه قانون اساسی و ساختار اداری-سیاسی کشور ما، زایندهٔ نابرابری و واگرایی است و با تقسیم ملت به خویش/بیگانه و خودی/غیرخودی و در نتیجه القای غرور به پیروان مذهب حاکم و تحمیل نومیدی و بدبینی و فرودستی به پیروان دیگر مذاهب، امکان سلامت را از شخصیت ملی و فرصت شکوفایی انسانی را از اهالی ستانده و فرهنگ عمومی را بیمار و آفتزده ساخته است و پیامبر ﷺ چه دقیق و درست فرموده است که:« ان الامیر إذا ابتغى فی الناس ریبه افسدهم»؛ یعنی: نگاه مشکوک و امنیتی حاکم به مردم ، آنان را تباه خواهد ساخت!
عادلانهسازی قوانین و ساختار مدیریتی و رفع تبعیض از ایرانیان اهل سنت، نه عدول از مذهب است و نه خیانت به اهل بیت؛ بلکه لازمهٔ گذشتناپذیر انسجام ملی و توسعهٔ کشور و مایهٔ ارتقای جایگاه فرهنگی و سیاسی کشور در سطح جهانی است.
امیدوارم نخبگان شیعی، دفاع از جایگاه ملی و حقوق اساسی ایرانیان سنی را لازمهٔ ایراندوستی و پیشرفت ملت و از لوازم حقوقی و ساختاری آن ببینند و حاکمان را راهنمایی و تحذیر کنند که ادامهٔ نابرابریها نه به سود آوازهٔ فرهنگی تشیع مدعی اصولیت عدالت است و نه به کار کشورداری و ملتپروری میآید و اگر کارکردی داشته باشد ارضای حس غرور و انتقام عاملان و تلقین بدبینی و کینه به قربانیان و در سطح کلان نیز،تخریب بستر توسعه کشور است و بس!
درود بر مهندس درهوزمی و دیگر مدافعان راستین عزت و توسعه کشور!
منبع – کانال جلالی زاده
www.ulkamiz.ir