یادداشت

به یاد مرحوم دانگ آتار ارجبی

پایگاه خبری اولکامیز- لطیف ایزدی:

مختومقلی سویمز جدلی جنگی

آخرت عزم اندی کوپ دوستی دنگی

 دنیاده نه ایش بار بولمایار سونگی

 مشقت دیر تنده جان تاپیلماسا 

 و ناگهان خبر رسید که دانگ آتار ارجبی درگذشت. خبر کوتاه بود و جانسوز. چند روز قبل از وفاتش تلفنی با هم صحبت کره بودیم. در بیمارستان مشهد بستری بود و التماس دعا داشت.

از اوایل دهه نود زمانی که سردبیری ضمیمه استانی روزنامه ابتکار را بر عهده داشتم دانگ آتار از دوستان صمیمی بنده است. در آن ایام او به جمع ما پیوست وی یکی از خبرنگاران فعال نشریه بود.

دانگ آتار آگاهانه به این میدان گام نهاده بود. رسالت قلم و رسانه را می دانست و می فهمید که منطقه ما نیاز مبرم به اصحاب رسانه شجاع توانمند دارد.

در آن دوران هر از گاهی با عشق و علاقه از کلاله به گنبد می آمد و در جلسات رسانه ای ما شرکت می کرد.

 دانگ آتار مردی مهربان، خوش اخلاق و مهمان نواز بود به قول محتومقلی فراغی :

مرد چیقار میهمانه گولر یوز بیلن

 نامرد اوزون گیزلار میهمان یولوقسا

چند بار میهمانش شدم. به مسائل فرهنگی اجتماعی اهمیت می داد. انسانی دغدغه مند بود.  درد ایل را درد خود می دانست. برای اعتلای فرهنگی جامعه می کوشید. یک روز میهمانش بودم آرشیو مجلات بخارا – یکی از بهترین مجلات فرهنگی ادبی ایران –  را نشانم داد.

دانگ آتار زیاد نمی نوشت ولی وقتی می نوشت قلمش پخته و جذاب بود.

شبی دیر وقت زنگ زد و گفت قارداشیم سیلاب آمده و به اهالی روستا خسارت به بار آورده، چند عکس و خبر می فرستم در اولکامیز بگذارید تا به گوش مسئولین برسد.

همان شب حبر را رسانه ای کردیم بعدها وقتی مرا دید تشکر کرد و گفت دیدام آن خبر کولاک کرد استاندار برای بازدید به روستایمان آمد و قرار شد خسارت سیل زدگان را  پرداخت کنند.

 دانگ آتار علاوه بر فعالیت رسانه ای در زمینه فرهنگی نیز تلاش می کرد. وی عضو جمعیت مختومقلی کلاله بود. گاه برنامه های و جلسات این تشکل مردمی و پیشرو را می نوشت.

 تابستان سال گذشته بود مردادماه با علاقه به دفتر مطبوعاتی ام ماهنامه ترکمن دیار در گنید آمد با هم لحظاتی نشستیم هنگام رفتن گوشی اش را جا گذاشت من که همان روز به همراه خانواده عازم سفر مشهد یودم قرار شد گوشی اش را  در مسیر تحویل دهم بنده خدا با یک سبد انجیر منتظرمان نشسته بود. گوشی اش را پس دادم وی نیز انجیر داد و گفت: وقتی امام رضا را ملاقات کردید مرا هم دعا کنید.

 دانگ آتار نهمین روز بهمن ماه سال ۱۴۰۲ درگذشت. در نوزدهمین شماره مجله ترکمن دیار از او یاد کردیم و صفحاتی را به آن مرحوم اختصاص دادیم. مطالب و دلنوشته های یارانش را در مجله منتشر کردیم. از بهترین آن نوشته ها از مراد قربانی بود با تیتر « یهار بدون تو سبز نیست »  آنا خالی زاه با عنوان « مسافر خسته ازجهل » بود.

به باور این قلم دوستم دانگ آتار مصداق بارز این شعر پرمعنای شیخ اجل سعدی بود:

سعدیا  مردم نکونام نمیرد هرگز

مرده آن است که نامش به نکویی نبرند

 این نوشتار را  با شعری از زنده یاد ستار سوقی به پایان می برم:

یاغشی آدام یاغشی گون لر یادلانار

 ارلر اولوب ینه ارلر گلینچا

خاطئراسی باقی بییک ساقلانار

 دور دولوب دنیا آخر بولینچا

یادش گرامی و روحش شاد باد

* این نوشتار در مراسم نکوداشت مرحوم دانگ آتار ارجبی که پنج شنبه ۲۴ خرداد به همت جمعیت مختومقلی کلاله برگزار شد توسط قرائت گردید.

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا