آیا شهردار تنها بود؟

پایگاه خبری اولکامیز – مزدک بهروش: شهرداری گنبد مدتهاست دستخوش حواشی ریز و درشتی شده که شاید بدبین ترین و منتقدترین افراد به شهردار فکرش را هم نمی کردند. آش شهرداری به این شوری باشد و حواشی آن به مثابه کوهی عظیم از اقیانوس پر تلاطم سر بیرون کند و کشتی مدیریت شهری با این کوه یخی برخوردی سخت کند.

در این مسیر موافقین و مدافعین شهرداری بر دو قِسم هستند یا منتفعین مالی و قسم خوردگان جانی هستند یا مردمی هستند که از پیچیدگی حوادث پشت پرده بی خبرند و تنها و تنها آسفالت چند خیابان و روشنایی چند لامپ برایشان ملاک شهردار و شورای خوب است.

بر هیچکدام از این دو دسته هیچ حَرج و نقدی نیست چرا که هر یک از دیدگاه و فهم خود منافع و مصالحش را می بیند.گاهی منفعت در پر کردن جیب شماست و گاهی دیگر منفعت در چاله نیافتادن چرخ ماشین شماست، فقدان هریک از این دو دردناک است و بدتر آن که هر دو جانسوزند اما این کجا و آن کجا!!

حال مهمترین سئوالی که اذهان شهروندان پرسشگر و کنشگران اجتماعی را به خود مشغول کرده این است که با توجه به ابلاغ جرائم ۱۶ شانزده صفحه ای علیه شهردار که هئیت تخلفات استانداری را ملزم به عزل وی توسط شورا کرده است، مگر می شود پذیرفت شهردار محترم! در این مسیر پر تنش و استرس زا تنها و بی یاور بوده است؟ نقش اعضای شورای شهر که امروز سکوت پیشه کرده اند در بروز این تخلفات چه بوده است؟

چگونه باور کنیم هفت انسان با هفت جفت چشم و هفت جفت گوش و احتمالا هفت هوش و درک و شعور تماشاچی این حجم از تخلفات شهردارِ متخلف بوده اند؟

مگر می شود پذیرفت و باور کرد که این ۷ دلاور اعضای محترم تخلفات گسترده شهردار را نفهمیده اند و غافل مانده اند؟

البته که نمی شود پذیرفت! این ۷ نفر نمایندگان مردمی بوده اند که به واسطه اعتماد ما، امانتدار خوبی نبوده اند. اینان یا شریک جرم هستند و یا مطلع از وقوع جرم! هیچ ملاحظه و اغماضی در میان نیست و قطعا تقصیرها تنها بر عهده شهردار نیست، چرا که اگر برخی از دست اندرکاران تطمیع نشده و برخی دیگر سکوت و مصلحت اندیشی نمی کردند امروز گنبد را همچون اسیری گرفتار نمی دیدیم.

آیا تاوان این مصیبتی که بر سر شهر آمده را تنها می بایست شهروندان بپردازند؟

زمین هایی که به ثمن بخس تقدیم پیمانکاران خاص شده، مناقصاتی که همیشه برندگانی از پیش تعیین شده داشته، پرونده هایی که هرگز به ماده صد راه نیافته اند، کارگرانی که از شهرهای اطراف بر مدیریت شهری تحمیل شدند در صورتی که فرزندان گنبد دغدغه کار داشتند و بیکار ماندند، چه تاریخ هایی که تحت عنوان استفساریه جعل شد و چه خریدها و قراردادهایی که تا ۲۰ درصد آن به دلار کانادا و روبل روسیه به حساب ارزی واریز نشد انجام نشد، چه زمین هایی که به یک سوم قیمت به پیمانکاران داده شد، چه واگذاری هایی که با ترک تشریفات به انجام رسید!

الله و اکبر از این همه ماجرا . .

والیبال این شهر را تا مرز نیستی و اضمحلال پیش بردند و بزودی از سراشیبی سقوط آن را به پائین‌ پرت خواهند کرد!

این ها تنها چند تخلف جزئی است که آن هفت جفت چشم و هفت جفت گوش نه دیدند و نه شنیدند.

بسیار مشعوفیم در کشوری زندگی می کنیم که اگرچه نمایندگان شهرمان در خوابی عمیق بسر می برند اما دستگاه های نظارتی و نیروهای امنیتی و سیستم قضایی برای آرامش و آسایش مردم همیشه هوشیار و بیدارند.

ما مردم گنبد قدردان زحمات همه شما هستیم و درخواست پیگیری مجدانه این پرونده و رسیدگی به جرائم همه متخلفین شهرداری و شورای شهر را از دستگاه قضایی داریم.

یقین داریم در این پرونده ملی شهردار تنها نبوده و نیست .

پدر خواندگان سایه نشین شاید از نور در هراسید اما یقین بدانید بر مزار شما نیز آفتاب تابیدن خواهد گرفت.