یادداشت

به که باید پیوست به که باید دل بست

پایگاه خبری اولکامیز – با سپری شدن لحظه ها انچه می ماند راهی که رفته ایم و سودای راهی که می خواهیم برویم
شاید دیگران فکر کنند قیمت ناچیزی برای خودمان قائلیم.

در چالش احساس و عقل گاهی مجبوریم در پشت ویترین،از بخش اجناس گرانقیمت جدا شویم و در بخش اجناس ارزان قیمت قرار بگیریم!!!
هر چند برای شاد بودن به دلائل و شرایط اش محتاج ایم

نیچه:بشر تنها حیوانی است که می خندد،تنها انسانی که بشدت رنج می برد
ولی ناگزیر است خنده را بیافریند

جای خالی دوستانی که بین ما بودند اما دیگر تنها یاد و خاطرات شان با ماست ( وکیل بر جسته صحرا انه محمد شاه نظری ، معلم دلسوز یارجان نفس قره جه ، انه دوردی ددم ، حبیب ، اخود ، شامی مجید و یوسف پرویزی) مرا بیاد سخن ارزشمند امین قیصر پور می اندازد:
چقدر زود دیر می شود ، هنوز حرف های ما نا تمام، تا نگاه می کنی وقت رفتن است.

در تمنای مراد و مرید از یکدیگر ، مراد دور اندیشی و ژرف نگری را از مرید طلب می کند ولی مرید ،نشانی و مسیر راه را از مراد طلب می کند. هر چقدر که روز ها به پیش می روند، نوعی احساسِ خالی بودن یاران را فرا می گیرد.

طی سال های گذشته،دوستان ،داغ تلخی را با یاران داشتند. یاران نام گروه خانوادگی حدودا ۲۰ نفره بود که در مسائل اجتماعی نیز بی تفاوت نبوده و وکیل شاه نظری ان را مدیریت می کردند.
روح و روان شان شاد، صبر و شکیبایی برای بازماندگان آرزومندیم .

این مسیر به هیچ جا راه نمی برد
با اینکه می دانیم نخواهیم رسید، نباید ایستاد. غرض رفتن است نه رسیدن.
در این جولانگاه ناملایمات ،برای گریز از رنج ودرد ،گاهی در دل طبیعت، با غزلی از احساس ،گاه با شعری ناب از دوستان و گاهی با ساده ترین قصه یک انسان،برای گام های بزرگ تر تصمیم خواهیم گرفت.
شنبه ۲۷ ابان ماه ۱۴۰۲
امچلی-علی بشارتی

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا