گزارش

آخرین جمعه سال در آق قامیش + تصاویر

پایگاه خبری اولکامیز – آنه محمد مارامایی: پنجشنبه ۲۵ اسفند  در مجلسی نشسته بودیم که یکی از بستگان گفت حاج آقا فردا جهت تفریح کجا برویم ؟

گفتم خودم هم با خانواده مشورت کردم که کجابرویم چون جمعه بعد که ماه رمضان است نمیشه جای خاصی رفت که بعد تصمیم گرفتیم به منطقه خوش منظره آق قامیش برویم که چند نفردیگر هم حرف های مارا شنیدند گفتند حاج آقا ما هم هستیم به همین خاطر قرار گذاشتیم جمعه ساعت ۹  صبح حرکت کنیم .

بنا به قرارمان صبح جمعه با تماس با یکدیگر ساعت ۹ صبح بسوی روستای آق قامیش حرکت کردیم پس از خرید وسایل ومواد لازم منجمله هیزم .ذغال .نفت و.خوراکی و… با سرعت به هدفمان حرکت کردیم و ساعت ۱۰ و۲۰ دقیقه صبح به ی آق قامیش رسیدیم .قبل از ما خیلی جمعیت به آنجا رسیده بودند. انگارکه سیزده بدر بود و هرساعت برجمعیت افزوده می شد.

پس ازنظرخواهی ازهمدیگر و با توجه به بودن نوه ها و بچه های کوچک نزدیک قصر بادی بصورت حلقه ای ماشین ها را پارک کردیم وهمه وسایل را ازماشین ها پیاده کردیم .وقتی همه چیزها را مرتب چیدیم هریک با توجه به تخصص خودمان کاری را انجام دادیم .بعد جایتان خالی قشنگ نشستیم و چای وشیرینی وانواع تنقلات و… را صرف کردیم.

بعد به همدیگر کری خوانی کردیم وصحبت ازپرسپولیس واستقلال کردیم  وبا گروه  پرسپولیسی واستقلالی هم والیبال وهم فوتبال بازی کردیم.وتا ساعت یک وسی دقیقه بعد ازظهر بازی ادامه پیدا کرد چند مهمان هم بسوی ما آمدند وبا ما بازی کردند. بعد ازآن بازی را تعطیل کرده بسوی پمپ بنزین روستای آق قامیش که هم سرویس بهداشتی وهم نمازخانه داشت با چند ماشین حرکت کردیم  نمازظهر رادرآنجا اقامه کردیم بعد دوباره به چادرهایمان حرکت کرده  وهریک برای آماده ساختن ناهار کاری انجام دادیم . یکی آتش  روشن کرد.یکی دونفر هم گوشت های اماده شده را روی سیخ ها چیدند و دونفرهم که متخصص کباب بودندبا عشق وعلاقه فراوان سریع کباب ها را پختند و برای هرنفر درظرف های مخصوص گذاشتند. همگی با گفتن بسم الله الرحمان الرحیم  ناهار را نوش جان کردیم درآخرهم بخاطرشکرگزاری از نعمات خداوند وبا توجه به روزجمعه آیاتی ازقرآن مجید (ختم صغیر )بنده قرآئت نمودم ودر آخربا گفتن آمین توسط حاضران بنده برای همه اموات مسلمانان بخصوص گذشتگان جمع حاضر دعا کردم .

پس ازآن وسایل را جزوسایل چای آرام آرام درماشین ها گذاشتیم  وبعد از حدود ۳۰ دقیقه بطرف قله کوهی جمعی حرکت کردیم .حدودا ۴۰ دقیقه من وچند نفراز جمع به بالای کوه رسیدیم واکثرا نتوانستند ادامه بدهند ودرنیمه های راه نشستند وبه اطراف که پر بود ازماشین ها .مردم .مناظر بسیارزیبا و… نگاه کرده وعکس وفیلم می گرفتند .من وچند نفر دیگر حدودا ۲۰ دقیقه بالای کوه نشستیم وعکس وفیلم تکی وگروهی گرفتیم .بعد بطرف پایین کوه حرکت کردیم که حدودا چهل دقیقه بعد به پایین کوه رسیدیم .بعد ازآن بطرف چشمه آبی که قبلا دیده بودیم حرکت کردیم وهنگامیکه به سرچشمه رسیدیم اثری از آب درچشمه نبود .اما بازهم مناظر آنجا دیدنی بود.

بعد بطرف پمپ بنزین آق قامیش حرکت کرده .بعد ازگرفتن وضو نماز خواندیم و چون ترافیک خیلی زیاد و شلوغ بود با گفتن بسم الله الرحمان الرحیم وخواندن دعای سفر بسوی شهرمان گنبد حرکت کردیم پس ازده دقیقه حرکت درنزدیکی روستای منجلو تپه زیبایی دیدیم ودرآنجا جهت خوردن چای وخواندن نمازمغرب که مناظر زیبایی ازگندم وکلزا دراطراف آن بود ایستادیم .پس ازچندلحظه چای اماده شد وجمعی ازگروه که عجله داشتند وبه خانه هایشان رفتند بقیه درآنجا نشستیم وچای خوردیم وعکس وفیلم گرفتیم وقدم زدیم و… که صدای اذان مغرب از مسجد روستا شنیده شد ماهم چون وضو داشتیم سریع نمازمغرب را خواندیم وازترس شلوغی جاده بسوی شهرمان گنبد حرکت کردیم.وساعت ۱۹ و۳۰ دقیقه به خانه هایمان رسیدیم.

 

درکل واقعا روز بسیارخوبی برای همه ما بود وقشنگ قبل ازماه مبارک رمضان شارژ روحی وجسمی شدیم.این سفرمان چند نکته قابل بحث داشت  که به انها اشاره می کنم:

۱-مردم ما ایمان و اعتقاد خوبی به ماه مبارک رمضان دارند که این هفته به سفر رفتند.چون اگر هفته بعد می رفتند کلی به اعمال وعبادات شان ضرر می رسید

۲-مردم اگر همت کنند می توانند روز سیزده بدر را که آیین باستانی است  و بقول برخی رفتن به سیزده بدر اشکال شرعی دارد به روزهای دیگر منتقل کنند.

۳-جمعیت در آق قامیش زیاد بود و باید مسئولان امر نسبت به آن نباید بی تفاوت باشند و زمینه های اینچنین تفریح وگردش را برای مردم آماده نمایند تا مردم ازنظر جسمی وروحی برای ادامه زندگی  شارژ و آماده شوند.

۴-امروز مناظر زیبا وعاری ازآلودگی محیطی بود که چه خوب است مسئولان مردم را با انواع برنامه ها به احترام طبیعت تشویق کنند.

۵-درمیان جمع گردشگران چند جوان با حرکات زشت و غیراخلاقی مزاحم مردم می شدند. مسئولان محیط زیست باید به آنها تذکر و حتی موتورهای انها را توقیف کنند.

۶-وقتی حرکات بعضی از جوانان  مانند تک چرخ زدن ، مصرف بیش ازحد سیگار.قلیان و… ، انداختن زباله و حتی نان (برکت الهی که مردم قدیم هرجا تکه نانی می دیدند می بوسیدند و روی دیوار و …می گذاشتند که کسی آنها را لگد نکند) بر روی زمین .پخش انواع ترانه ها آن هم با بلندگو و باند و.. عدم احترام به سالمندان و کودکان و… که با دیدن این نوع اعمال از جوانان و مردم  از آینده جامعه بسیار نگران شدم.

امید است که مسئولان با مشورت گرفتن از کارشناسان جامعه برنامه هایی برای حل مشکلات فوق انجام دهند تا آیندگان  در آسایش و آرامش بتوانند زندگی کنند.  به امید آن روز.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۲ دیدگاه ها

  1. یادش بخیر سال ۱۳۶۳ در آق قمیش نزد استاد نورجان قاری رحمه الله تعالی قرآن یادگرفتم ، هر پنجشنبه روی همان کوه میرفتیم ، پشت کوه باز کوهی دیگر هست که جنگل دارد ، حق نداشتیم آن طرف برویم ، اما قاچاقی میرفتیم ، هروقت دام الله میفهمید کتک مفصلی میخوردیم ، روزهای جمعه هم میرفتیم چشمه و رودخانه برای شنا ، یادش بخیر ، حاج آقای مارامایی ممنون با خواندن داستانت یه دفه رفتم به ۳۹ سال پیش

    1. اقای طاهر سارلی لطفا مظلوم نمایی نکنید . خدا شاهد است که استاد نورجان قاری رحمه الله تعالی هیچ وقت دست بزن نداشت .. اگر ممکنه اسم ان شخص دام الله را بگویید تا بررسی بیشتری در مورد ادعایتان انجام گردد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا