تورکمن صحرا

دلنوشته ای برای مهندس قزلجه

پایگاه خبری اولکامیز – مراد قربانی:
دلگیر بود
هم غروب دوشنبه آخر پاییز
هم آرامستان روستای خوجه لر کلاله

رفتیم دل گرفته و غمگین برای وداع آخر با کسی که پای درستی برای رفتن نداشت، اما هیچگاه شوق دیدار دوستان و آشنایان را فراموش نمی کرد همیشه پیشگام دیدار بود …
وزنش بالا بود بیشتر از حد معمول
اما سبکبار و همیشه آماده سفر
طنازی هایش در جمع های دوستانه و محافل ادبی و فرهنگی، تیکه های خاصش در محیط های کاری و رسمی زبانزد بود و خواستنی تر مینمودش

غریب افتاده بود در گوشه آرامستانی که همراه همیشگی زندگیش حتی طاقت دوری از وی بعد پرواز جسمش را نداشت …
با دوستانش رفتیم هر کدام کوله باری از خاطره های مشترک داشتند و دنیایی از افسوس و ایکاش ها در نبودش

#مهندس عبدالرحمان قزلجه#
از پیشگامان آشنایی بسیاری از جوانان تورکمن صحرا با سیاست بود در اواخر دهه هفتاد که فریاد «ایران برای همه ایرانیان» بلند تر از قبل شنیده میشد و لابلای ادبیات سیاسی ایران ؛ اصلاح طلب و اصلاح طلبی نمود بیشتری نمایان کرده بود
خوشا بحال دنیا ،یادگار شیرین سخن مهندس عبدالرحمان قزلجه که بعدها خواهد فهمید چه خون نجیبی ازگنجینه مدون و مدور فرهنگ و ادبیات تورکمن صحرا در خونش جاری است
یادش بخیر روحش آرام و نبودنش دردیست برای نقصان ذخیره معنوی تورکمن های در حال تقلای هویت مدارانه

یادش بخیر در مراسم فاتحه خوانی دو جوان مرحوم ساکن روستای سوار بالا که در حادثه سقوط هواپیمای یاسوج داغدارمان کردند مهندس به محض ورود فارغ از جو حاکم ،عارفانه وار شعری از مختومقلی را زمزمه کرد

اون قاط اوینگ بولسه دمیر قالادان
امر بولسه آجل گلر الله دان
حاقیقت اَر یوز دوندرمز بلادان
حاق اِرضاسی بیلان باشا ایش گلسه

و اشکی از گوشه چشمش فرو ریخت
یادت بخیر جناب دوست ، راستی رفیق همراهت ،علی آقا ندری بی تو چه کند ..

یاتان یرینگ یاختی بولسن

مراد قربانی                                                                                            رییس ستاد جوانان مهندس قزلجه ( در ششمین دوره مجلس شورای اسلامی حوالی آخر دهه هفتاد)
تنگراه ۲۹ آذرماه ۱۴۰۰


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا