مطالب ویژه

تاملی بر سخنان دکتر عبدالکریم رجبی نماینده پیشین مجلس

دشمن دشمن ما، دوست ماست

پایگاه خبری تحلیلی اولکامیز- اخیرا دکتر عبدالکریم رجبی نماینده پیشین شرق گلستان در گفتگو  با ” سایت گلستان ما ” سند راهبردی ایران و چین را  باعث فروپاشی هیمنه پوشالی آمریکا  دانست و گفت : ” ایران، چین و روسیه می‌توانند با اتحاد و افزایش مراودات اقتصادی خود، باعث عدم وابستگی به اقتصاد نفتی و دلاری شوند تا به این واسطه اهرم های فشار آمریکا و غرب بر این کشورها کاهش یابد. ”

حبیب گرگانلی دوجی ، تحلیلگر و یکی از همراهان اولکامیز در نقد اظهارات دکتر رجبی نوشت : شروع دشمنی ما (جمهوری اسلامی ایران) با آمریکا قبل تر از پیروزی انقلاب اسلامی بود. آمریکا بیشتر از کشورهای دیگر سعی در حفظ حکومت پهلوی داشت و بصورت آشکارا یا پنهان با برندازان حکومت [انقلابیون] مبارزه میکرد.

دشمن تلقی شدن بلوک غرب توسط حضرت امام (ره)، مضاف برا این فعالیت های معاندانه آمریکا [قبل و بعد از انقلاب] با ایران، افکار حاکم بر آنان نیز بود؛ تفکرات اقتصاد سرمایه داری.

این داستان بر بلوک شرق هم صدق میکرد منتها عناد ورزی آنان کمتر بود یا حداقل کمتر به چشم می آمد. پس، این افکار حاکم بر غرب و شرق [نظام سرمایه داری در غرب و نظام سوسیالیستی و افکار کمونیستی در شرق ] باعث شد که شعار “نه شرقی، نه غربی” خط مشی انقلاب اسلامی شود.

حال چرا رفتار حاکمیت نسبت به این خط مشی تغییر کرده است این موضوع را می توان از چند زاویه تفسیر کرد :

استمرار شعار نه غربی:

اول اینکه بعد از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا [سفارت سابق آمریکا در تهران] مستنداتی دال بر جاسوسی و مبارزه صریح آمریکا با حکومت جمهوری اسلامی، ثبت و ضبط شد. انتشار این مستندات، رفتار های غرض ورزانه دولت آمریکا، حمله نظامی به ایران [داستان طبس] و همه و همه باعث این شد که آمریکا لقب دشمن اول به خود بگیرد. هر چند آمریکایی هایی ها هنوز هم سودای برندازی را دارند.

نه به “نه شرقی”:

حال چرا شرق دوستان شدند؛

روسیه:

بعد از فروپاشی شوروی، افکار اقتصادی سوسیالیستی و نگرش کمونیستی حاکم بر کشور کمرنگتر شد بنحوی که رئیس جمهور کنونی (پوتین) مذهب اورتدوکس دارد و در کلیسا برای ادای مراسمات مذهبی حاضر می شود [اورتودوکس یکی از مذاهب دین مسیحیت است. دیگر مذهب مسحیت که پیروان زیاد دارد کاتولیک می باشد ] و تقریبا کشورهای خودمختاری همچون تاتارستان و داغستان با جمعیت اکثریت مسلمان، تقریبا با آرامش زندگی میکنند.

چین:

ولی داستان برای کشور چین کمی متفاوت تر است. تنها دلیل رابطه نزدیک کشور اسلامی ایران با کشور کمونیستی چین را فقط می توان اینگونه تفسیر کرد که ” دشمن دشمن ما، دوست ماست”.

کشور کمونیستی چین کارنامه جالبی در تعامل با اسلام ندارد، چند هفته پیش اتحادیه اروپا بخاطر بحث ایغورها، چین را تحریم کردند.

حال با تفاهم نامه اخیر ایران و چین مواضع مثبت و منفی زیادی از طرف فعالین اجتماعی و سیاسی در رسانه های مکتوب و غیر مکتوب و فضای مجازی نشر داده شد.

با این مقدمه طولانی خواستم عرض کنم که :

هر چند تفاهمنامه اخیر به دلیل منتشر نشدن محتویات و مفاد آن [به اصرار طرف چینی] زیاد قابل قضاوت و تفسیر نیست و آنگونه که از عنوان پیداست فعلا یک تفاهمنامه همکاری است نه واگذاری و تسلیم بخشی از خاک سرزمینی.

گسترش فضای مجازی و افزایش بینش سیاسی مردم و مطالبه گری مردم ایران این امید را می دهد که این تفاهمنامه به عهدنامه ترکمنچای تبدیل نشود.

اگر این همکاری باعث رونق اقتصادی و کاهش قدرت و تسلط منطقه ای آمریکا شود و ماهیت تجاری و اقتصادی دو جانبه [ ایران -چین ] پیدا کند و بگونه ای نشود که فقط اسم بازیگر [استعمارگران] عوض شده باشد، آن موقع می توان گفت که این تفاهمنامه باعث از هم شکستن هیمنه آمریکا در منطقه شده است.

WWW.ULKAMIZ.IR


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا