معنا درمانی با حرکت یک کاروان
پایگاه خبری اولکامیز- رشید نافعی : معمولاً بازه زمانی سحر ( دانگ چاغئ) در بین تورکمنصحرا ییان قدیم دارای اهمیت خاص و مورد تأکید بود. حتی کریم غوریان نپس شاید از زمان ورزدادن(یوغورماق) و ور آمدن ( آلماق) خمیر برای پخت نان تنوری مادر بزرگانمان در کله سحر قبل از سفیدی کامل آسمان٫ الهام میگیرد و بهترین و پخته ترین شعر ( غوشغی) را در سفیدی و کله سحر ( دانگینگ آغئندا یوغرولان غوشغی) میداند و شعر ناب را به آن داستان قدیمی تشبیه میکند.
دیگر اینکه نامگذاری اسامی فرزندان مثل (دانگ آتار ) نیز میتواند دلیلی دیگر بر اهمیت زمانی سحر برای صحراییان زمان باشد.
با عنایت به این اهمیت زمانی اشاره شده٫ کاروان کوچ و امرار و معاش نیز از نظر زمانی معمولاً در ابتدای روز ها صورت میگرفت. چرا که فیزیک صحرایی مردان و زنان محل با دریافت انرژی از خواب و سکوت شبانه اش ٫ پگاه را برای هر گونه حرکت مناسب می یافت.
همزمان با به حرکت در آمدن ناقوس کاروان ؛ سگهای محل نیز به خاطر ذات سرک کشی و شامه قوی شأن وقتی از حرکت کاروان بو میبردند به طرف و در مسیر حرکت آن کاروان شروع به عوعو کردن ( صدایی حین بیدار شدن به علت شنیدن صدای حرکت کاروان و سر رو به آسمان= اویرمک) میکنند.
ولی کاروانان آزموده ، راه بلد و آشنا به اینگونه و انواع صدای سگان بی اعتنا به آنها به مسیر خودشان ادامه میدهند .چون به تجربه دریافته بودند نباید به آن صداها اعتنایی داشته باشند زیرا قبلا در تابلوی راه گذر کاروان ٫ پیشینیان شأن ضربالمثلی به عنوان نقشه راه به ارث گذاشته بودند که میگفت: ایت اویرر کرون گچر