ادبیات

محمد حسن زاده: حافظ واکنش‌گر اجتماعی بود

پایگاه خبری اولکامیز – محمد حسن زاده، یکی از شخصیت های فرهنگی ادبی شرق گلستان به مناسبت بزرگداشت خواجه حافظ شیرازی در نشست ۱۴۱۶ انجمن حافظ گنبد سخنرانی کرد. سخنرانی ایشان مورد استقبال حاضرین قرار گرفت. متن سخنان این شاعر ادیب و منتقد گنبدی را به صورت مبسوط با هم می خوانید:

از زندگی حافظ اطلاعات زیادی در دست نیست شاعر قرن هشتم بود که حکومت ابوسعید بهادرخان، ابواسحاق اینجو، امیرمبارزالدین محمد و شاه شجاع را در دوره حیاتش درک کرده . حکومتهایی با نگرش هایی متفاوت بودند اکثر اینها حکومت های محلی بودند.

در آن ایام حکومت مرکزی غیر فارسی زبان بود و به شعر فارسی کم توجه بود در نتیجه گرایش به سرودن شعر درباری در قرن ۷ و ۸ کاهش پیدا کرد. شاعران از دربارها فاصله گرفتند. کم کم شعر های شخصی، فردی، عاشقانه و عارفانه نمود بیشتری پیدا می‌کند. شاعران به غزل در قالب مستقل می‌پردازند که باعث اوج‌گیری سرایش غزل می‌شود و این قالب در دواوین راه پیدا می‌کند.

حافظ  به نوعی عصاره تمام شاعران قبل از خودش است به خاطر این به او زیاد پرداخته می‌شود  شعر او ترکیب متجانس ادبیات قبل از اوست. حافظ حداقل از بیست و پنج شاعر بصورت مستقیم تاثیر می‌پذیرد مشهورترین آنها خیام، سعدی، عطار و حتی مولانا است.

من از جنبه عشق، عرفان و اجتماع در شعر حافظ، جنبه اجتماع را بیشتر می‌پسندم . حافظ یک واکنش‌گر اجتماعی است اگر کنشگران اجتماعی حرکتی بزنند شاعر واکنش نشان می‌دهد. حتی می‌تواند مصلح اجتماعی قلمداد شود.

بین صاحبنظران اختلاف است و برخی عقیده دارند که او مسئولیت و سمت و تشکیلاتی نداشته تا در اصلاح اجتماع اقدامی انجام دهد و صرفا به سرودن شعر پرداخته است. حافظ اهل قلم بوده نه اهل قدم .

اوضاع اجتماعی زمان حافظ بسیار متشنج و اختناق آور بود. ستم ورزی‌ها و عشرت‌طلبی‌ها بود. زن بارگی‌های ایلخانان مغول بسیار شایع بود.
در دوره امیر مبارزالدین که ۶ سال طول کشیده بوده اختناق مذهبی و سوء استفاده ابزاری از دین از سوی کسانی که خودشان در دستگاه حکومتی نفوذ داشتند بوده . این شش سال در شعر حافظ تاثیر فراوان گذاشت.

حافظ را باید یک منتقد اجتماعی یا مصلح اجتماعی بدانیم بخاطر پرداختن به یک رفتار زشت اجتماعی به نام ریا که شاکله فکری حافظ را شکل می‌دهد .

دکتر اسلامی ندوشن عبارت دقیقی دارد به این صورت که حافظ نمونه برجسته کسانی است که بالیده پدیده واکنش هستند.

از یک نظر ما وجود شاعری مثل حافظ را مدیون امیر مبارزالدین هستیم اگر شرایط اختناق جامعه را  نداشتیم حافظ هم افکارش در زمینه اجتماعی بالنده نمی‌شد. اصولا هر جا ادبیات پر پیمانی داریم می‌بینیم سوژه‌ها در آنجا زیادند. حتی عرفان یک نوع رفتار انتقادی است به وضعیت جامعه.

حافظ آیا شاعر سیاسی است ؟ نه، در شعر نشان نمی‌دهد. حافظ به ندرت به حکومت می‌تازد.
شاعر انتخابش پشتوانه‌های حکومت است؛ اقشاری که در جامعه طرفدار و پشتونه‌های حکومت هستند و باعث دوام وضع موجود می‌شوند
این افراد از نظر حافظ: واعظان، زاهدان، صوفیان، شیخ و محتسب  هستند.

الگوهای دینی و مذهبی  جامعه تبدیل به اشخاص منفی شعر حافظ می‌شود و حافظ به آنها می‌تازد دست‌شان را رو می‌کند.
حافظ با آنها یک تفاوت کوچک دارد آنها ریاکارند و حافظ هم ریاکار است، ریای آنها را کسی ندیده و نمی‌داند اما حافظ ریای خود را فریاد می‌زند.
حافظم در مجلسی دردی‌کشم در محفلی
بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می‌کنم

اقرار به ریاکاری می‌کند اقرار به ریاکاری یعنی فسخ و نسخ ریا.
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می‌کنند
و یا :
زاهد ظاهرپرست از حال ما اگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

حافظ دشمن خونی خودش را که زاهد است با لطافت تبرئه می کند.                                                                       صوفی نهاد دام و سر حقّه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقّه‌باز کرد

صوفی در دیدگاه حافظ گاهی اوقات شخصیت مثبت و دو وجهی دارد گاهی اوقات خوب است گاهی اوقات بد .
موضعش در باره زهد بسیار جدی است. کلمه زهد کلمه‌ای است که حال حافظ را دگرگون می‌کند
حافظ ترکیب‌های خودساخته به ادبیات اضافه می‌کند مانند زهد ریا ، زهد فروشی و . . .

آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو

حافظ با اینکه ریا را یک معضل اجتماعی می‌داند، با اینکه به ریا می‌تازد به ریای خودش نیز اعتراف می‌کند. در نتیجه از این اتهام تبرئه می‌شود.

راهکارهای حافظ چیست؟

یکی، «رندی» است. آدم خوبی می‌خواهی باشی در جامعه رند باش. رند حقیقت‌جو است به ظاهر شریعت مداران می‌خندد زیرا آنها از لایه‌های عمقی دین غافل هستند.
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چکار
کار ملک است آنکه تدبیر و تأمل بایدش

دومین راهکار حافظ «دعوت به عشق و انسان دوستی» است.
عشقت رسد به فریاد اگر خود بسان حافظ
قرآن زبر بخوانی در چارده روایت
اگر به این سطح هم رسیدی تنها چیزی که به فریادت می‌رسد؛ مسئله عشق است و گرنه گرفتار دام ریا خواهی شد.
توانمندی داری ازش سوء استفاده میکنی اما عشق است که شما را نجات خواهد داد.

سومین راهکار تاکید بر « آگاهی و بصیرت فردی» است. حافظ می‌گوید اگر می‌خواهی جامعه اصلاح شود ابتدا خودت را تغییر بده خودت را اصلاح کن خودبه‌خود جامعه اصلاح می‌شود. نگاه حافظ در درجه اول اصلاح فردی است.

سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
وآنچه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد

گفتنی است سخنرانی محمد حسن زاده روز دوشنبه بیست و یکم مهر ۱۴۰۴ در بنیاد علمی دکتر بسکی برگزار شد.

نوشته: عبداللطیف ایزدی، مدیر مسئول سایت اولکامیز

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا