مطالب ویژه

چادر آق قلا در آق توقای خوش درخشید

پایگاه خبری اولکامیز – مراسم ۲۹۰ مین سالگرد تولد شاعر و عارف نامی ترکمن مختومقلی فراغی در آق توقای آخرین پنج شنبه اردیبهشت ۱۴۰۲ به نقطه اوج خود رسید و مشتاقانش را شاد و سرمست ساخت. این جشن ملی در حالی به پایان رسید که بذر امید در برابر نومیدی، شادی در برابر یاس ، حرکت در برابر خمودگی را نوید می داد.

 در آق توقای که آن شب تبدیل به شهری  ۵۰ هزار نفری شده بود ، شهرهای گنبد، کلاله ، بندرترکمن، کوموش دپه ، سیمین شهر، گلیداغ ، مراوه تپه  و حتی برخی از روستاهای ترکمن صحرا نظیر چای قوشان و خوجه نفس، چادرهای فرهنگی ادبی هنری برپا کردند و به ارائه برنامه های مختلف پرداختند ولی در این بین حکایت چادر آق قلا متفاوت بود.

چادر آق قلا این بار با سال های گذشته از زمین تا آسمان فرق داشت و نگاه مشتاقان شعر و موسیقی را به خود معطوف ساخت.

این چادر با تدبیر عوامل اجرایی و گردانندگانش در مکان بهتری نصب شده بود. از دره بیرون آمده و در مکانی مسطح جلوتر از چادر کلاله و گنبد و بندر قرار داشت.  

چادر هنرمندان آق قلا در آق توقای حضوری پربار و  دل انگیز داشت. فراتر از انتظار ظاهر شد. نزدیک به دو ماه تلاش، برنامه ریزی، هماهنگی، انسجام ، همکاری و همت فعالین فرهنگ و هنر و ادب شهرستان سبب شد تا آق قلا این بار توانمندی های خود را بهتر از گذشته نشان دهد .

 تلاش فعالانی چون؛ اماندوردی مقدر، بایرم خیوه لی ، سیدجان پورقاز، جلیل سقر ، عیدی اونق ، اماندوردی کلته ، ناصر توسلی ، عثمان فرهنگ ، صالح سخایی، ابراهیم عدلی و دهها عاشق دیگر به ثمر رسید و آق قلا کاری کرد کارستان.

البته برخی از غیر آق قلایی ها نیز یاریگر بودند از جمله انها سخی بخشنده فعال گنبدی بود که نهابیت همکاری خود را نشان داد.

در بیست و هشتمین روز ماه دوم بهار چادر آق قلا زودتر از چادرهای دیگر برپا گردید و این به منزله نظم بود.

نماز عصر و مغرب به امامت شاه دوردی آخوند ایزدی اقامه شد. حضور جمعیت کثیر نمازگزاران جالب توجه بود و بیانگر این نکته که دین و دنیا در کنار هم هستند به قول پیامبر گرامی اسلام « لامعاش لا معاد » میتوان هم به شریعت پاییند بود و  هم به موسیقی و ادبیات و هنر بها داد. این دو بیگانه از هم نیستند بلکه در کنار هم و مکمل همدیگر بوده و منافاتی از هم ندارند.

چادر آق قلا در حرکتی بدیع به  تنی چند از مسئولین از جمله نمایندگان ( امانقلیچ شادمهر و .. )  ، فرمانداران ( لقمان قربانی ، سلیمان هاشمی ، غفور غراوی و . .) ، مدیر کل ارشاد ( محمد رعیت )  و چند تن دیگر به رسم یادبود تندیس مختومقلی را اهدا نمود.

پس از نماز مغرب سفره طعام گستردند و در ضیافت شام از حاضرین با غذای سنتی چکدرمه پذیرایی شد. یاد جلال سوقی بخیر که اهل هنر بود و سالن غذاخوری داشت به نام چکدرمه.

برنامه اصلی آق قلا همچون چادرهای دیگر بعد از نماز عشاء  اجرا شد هر چند قبل از آن نیز برنامه موسیقی سنتی کوتاهی در حضور میهمانان اجرا گردید.

حضور گرم مشتاقان شعر و ادب و موسیقی لحظه به لحظه بیشتر می شد. البته اغلب جمعیت سیال یود و به چادرهای دیگر هم می رفتند. از باغی گلی و از هر خرمنی یخوشه ای می چیدند.

در چادر آق قلا هنرمندان چه آنها که اهل آق قلا بودند و چه میهمانان با اجرای موسیقی متنوع و دلنشین ، لحظات خوشی را برای حاضرین  به وجود آوردند.

در چادر آق قلا سیدجان پورقاز سرپرست گویندگان بود. همکارانش ابراهیم پقه ، عیدمحمد میرزاعلی، محمد صفا صحنه ( گوینده جوان و خوش آتیه ) به گویندگی پرداختند.

خوانندگان موسیقی پاپ همچون ابراهیم عدلی ، عثمان سقر ، خالق توماج ، بایجی قرنجیک و . . ترانه های دلکشی خواندند به ویژه هنرمند جوان و خوش صدا  خالق توماج با اجرای دل انگیزش نگاهها را به خود معطوف ساخت.  

در موسیقی سنتی ترکمنی مرد قره داغلی، الله نظر قرنجیک،  یاسین پوری (خواننده جوان و خوش آتیه  ) ، مشد نظری، ایمان عطا، امین هیوه چی، کریم گری، جمشید یارعلی، محمدرضا قدیرزاده  و . . . قطعات باشکوهی را  تقدیم دوستداران موسیقی کردند . چه زیبا میشد که تصاویر هنرمندان و بزرگان درگذشته استاد دردی طریک ، رحیم خیولی ، دکتر غنی و . . را در بنری می زدند و در چادر نصب می کردند و در معرض عموم قرار می گرفت.

شاعرانی چون ستار سوقی ، عیدی اونق ، شاه دردی آخوند ایزدی عاشور رئوفی ، بای محمد قلیچی ، بادی صحنه  و . . اشعار قرائت کردند.

تاشجان عطا  شعری از مرحوم دردی استا سوقی خواند. یادش بخیر دردی استا که در عروسی ها و مراسم ها چه جذاب شعر می خواند امید که کتابش هر چه زودتر چاپ شود.

نوازندگان ماهر و چیره دست ؛ جلیل سقر، کریم میرزا محمدی، حاجی باطر شیرمحمدلی ، رجب محمد کسلخه ، اسحاق شیری، جلیل دوجی و . . نواختند.  

شاه محمد یلقی نویسنده اهل چن سولی در باره مختومقلی مقاله خواند، هر چند که مقاله خوانی فضا و مکان دیگری را می طلبید.

شورای شهر و شهرداری آق قلا و برخی از خیرین منطقه که بنا به خواسته شان، اسامی آنها را ذکر نمی کنیم حامی و یاریگر چادر آق قلا بودند. جالب اینکه به قول سیدجان پورقاز یک دانش آموز آق قلایی نیز  به خاطر مختومقلی مشارکت کرده بود.

سخن آخر چادر آق قلا حکایت همت، همدلی و همزبانی بود. داستان اتحاد ، اعتماد و ایثار بود. روایت انسان هایی که اعتلای برای فرهنگ و ادبیات و هنر ترکمن تلاش می کنند.

در این گزارش شاید نام برخی از کسانی که برای این مراسم زحمات زیادی کشیدند و یا اجرای برنامه داشتند  سهوا از قلم افتاده باشد که عذر صاحب این قلم را بپذیرند.

امید این حرکت ها و همدلی ها و  شادی ها  تداوم یابد و غم و اندوه از جامعه کم شود.

عکس  – ابراهیم دوگونچی

گزارش – لطیف ایزدی

WWW.ULKAMIZ.IR


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا