اخبار

تحلیلی متفاوت بر انتخابات مجلس دوازدهم در گنبد

آنها که نیامدند، آنها که ماندند

پایگاه خبری اولکامیز – یوسف بدراقی – فعال فرهنگ و رسانه:

الف) مردمی که نیامدند

چهار سال پیش در پایان برگزاری انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی فرماندار وقت شهرستان گنبدکاووس اعلام کرد که ۹۰ هزار نفر در حوزه گنبدکاووس و بخش داشلی برون پای صندوق های رای نیامدند.

وی در جلسه با خبرنگاران با نگرانی از آنان خواست علل این رفتار را بررسی و تحلیل کنند.
اکنون چند روزی از انتخابات دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی و دوره ششم خبرگان می گذرد، هر چند جناب فرماندار در آرامش است اما آمارها نشان می دهد که این بار حدود ۱۳۰ هزار نفر پای صندوقها نیامده اند !

من که بارها  ۹۰هزار را در طی ۴ سال گذشته پیش خود مرور کرده ام با این ۱۳۰هزار انسانی که نخواستند رای بدهند و با این کار به مسئولین وضعیت بغرنج زندگی خود را فریاد کنند، تنم می لرزد.
شاید دلیل اصلی وضعیت اقتصادی و معیشت باشد که با تورم فزاینده و گرانی رو به تزاید، مردم را در جای جای کشور بی رمق نموده است؛ اما این، همه دلیل نیست .

مردم منطقه من از مسئولین استانی و شهرستانی که هیچ در میان مردم نیستند و راه و روش ارتباط با عامه را نمی دانند، گله مندند. آنها که فقط مشغول تقسیم مناصب بین دار و دسته خود هستند و واهمه ای ندارند که ارباب رجوع ندانم کاری های مدیریتی آنها را به پای کلیت نظام و حکومت اسلامی بنویسند.
از جمله، مدیرانی که در جلسات خود تاریخ را ورق می زنند و از تشنگی حسین عزیز می گویند اما امروز کرند تشنه، هدتن بی آب، دوزالوم ، اینچه برون و داشلی برون عطشناک را نمی بینند.

آنانی که مردم با هزار سلام و صلوات به مجلس می فرستند اما آبی از آنها گرم نمی شود و تازه دو قورت و نیمشان باقیست که مردم قدرشناس نیستند و اگر امروز ۱۳۰هزار نفر در این حوزه انتخابیه پای صندوقها نیایند این حضرات عین خیالشان هم نیست و جالب است برای این حماسه ای که مردم را دلسرد کرده اند احیانا جشن هم می گیرند!

همان گونه که ۱۲۹۷۹۱نفر در حوزه گنبد پای صندوقها آمدند و دنبال فکر و ایده ای برای برون رفت از این اوضاع بودند، آن ۱۳۰هزار نیامده نیز دلسوزند و منتظرند تا ببینند که آیا مدیر، نماینده، امام جمعه در شهرستان و فلان و بهمان در استان به خود می آیند یا نه ؟

به ۹۰هزار و ۱۳۰هزار کمی فکر کنید!

ب)آنها که ماندند

با وجود حذف نام چند کاندیدای بالقوه از رقابتها، کاندیداهای مانده در میدان تلاشهای چشمگیری نمودند تا به ردیف نخست انتخابات برسند اما در نهایت دو نفر در ردیف های اول و دوم نشستند و به دور دوم رفتند و قرار است در ابتدای ۱۴۰۳ به انتخاب مردم یکی از آنها به کرسی سبز مجلس تکیه زند.
اما ناکامی بقیه کاندیداها را بصورت مختصر می توان چنین برشمرد:

۱-امانقلیچ شادمهر

در این دوره ۳کاندید تجربه حضور در مجلس را داشتند و اگر مردم از همان اول نیت تکرار دوره برای یکی را می داشتند حتما آن گزینه “شادمهر” بود اما مهربانی دیرهنگام با مردم کار دستش داد و او را ناکام گذاشت.
اگر چه جناب نماینده آنطور که خود فریاد می کند با دست پر آمده بود اما مردم هم، دل پُری از او داشتند. بیشترین گلایه مردم این بود که در ۴سال ، نماینده شان را در روستا و محله خود اصلا ندیده اند و تماس تلفنی بسیاری هم بی جواب مانده بود.

اگر چه بقول آقای شادمهر، شان نمایندگی قانونگذاری و پیگیری امور در پایتخت است؛ اما رای در مشت این مردم می باشد بنابراین باید دست این مردم را گرفت ، فشرد و بوسید.

شادمهر از رده نخست انتخابات دوره قبل ،این بار با کسب ۹۱۶۶ رای به رده هفتم سقوط کرد.

۲- آق محمد مبشری

فردی آرام ،باتجربه ،صادق و کاربلد که با نیروهای پرشور در ستاد خود ،بدون پرداختن به حواشی صادقانه به معرفی ایده ها و برنامه هایش پرداخت و در حالیکه کاندیداها با صداهای بلند و زبان های پرگو احاطه اش کرده بودند توانست شگفتی خلق کند و در اولین حضورش ۱۰۸۷۸ رای جذب نماید . ضعف او محتوا و لحن کلامش بود که بایستی نواقص سخن رفع و جدیت در گفتار تقویت میشد

۳- عبدالمجید چپرلی

معلم شیمی این بار نتوانست ترکیب موثری را در ستاد خود جمع کند و علیرغم تجربه حضور در انتخابات شورای روستا و سپس شورای شهر و این بار مجلس شورای اسلامی، متاسفانه با آسان گیری یک امر پیچیده روبرو شد و به جای جذب نیروهای موثر و نخبگان اجتماعی بیشتر به جمع کردن و اقناع جماعت عامه روی آورد و بیش از حد به رای طایفه ای – طایفه قوجق- امیدبست و حاصل این روند کسب ۹۶۲۵ رای و جلوس بر رتبه ششم بود.

۴-احمد شریف

این استاد ریاضی در محاسبه ای اشتباه ، سرمست از شگفتانه فرهاد شیبک در انتخابات دوره گذشته وارد گود رقابت مجلس دوازدهم شد. فرهاد شیبک ۲۵هزار رای کسب کرده بود و احمدشریف نیرمه می دانست که با همین میزان رای دراین دوره که خبرهایی از سردی فضا می رسید، می توان نماینده شد اما خبر نداشت که شیبک آخرین گزینه سیستانی ها برای رقابت در گنبد بود
و دل بستن به حوزه گنبد آنها را از حوزه رامیان و آزادشهر که احتمال رای آوری گزینه شان بالاست غافل می کند.
بنابراین در آنجا دور جمشید قائم مقام گرد آمدند و برای پیروزی او تلاش کردند و به توفیق رسیدند و احمدشریف با ۱۶۶۰۸ رای بسیار دورتر از رکورد فرهاد شیبک،ناکام ماند.

نکته پایانی:
قرجه طیار و عبدالحکیم آق ارکاکلی از حوزه گنبدکاووس و بخش داشلی برون راهی دور دوم انتخابات شدند. طیار با یارگیری موثر و استفاده از تجارب رقابتهای انتخاباتی گذشته که یکبار برنده آن شده بود ۲۱۸۶۱ رای گرفت و مهندس آق ارکاکلی باشور جوانی و درایت تیمی ۲۰۵۵۹ رای را از آن خود کرد
هر دو کاندید در مرحله اول بسیار سنجیده عمل کردند و به صدر آمدند.

اگر مردم بیایند در دور دوم رقابتی نفسگیر شکل خواهد گرفت.

*توضیح اولکامیز  – انتشار این یادداشت لزوما به منزله تایید آن نیست بلکه در راستای انعکاس دیدگاههای مختلف می باشد.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. پنج آفت انتخابات ایران؛

    در سه دهه ی اخیر صندوق رای که از مدنی ترین دستاوردهای انقلاب بود، با پنج آفت مهم مواجه شده است. یکی آن که با مداخلات حاکمیت، انتخابات از پدیده ای «پایین به بالا»، به پدیده ای «بالا به پایین» مبدل شد و دوم؛ زِهدان سیاست به حذف و طرد و سقط هدفمند بیش از حمل و نگهداری عادت کرد و با حذف سیستماتیک بسیاری از احزاب و نخبگان حتی روسای جمهور و وزرا و نمایندگان از چرخه، کیفیت خود را از دست داد و محل عرضه ی کالای کم کیفیت سیاسی شد، و سوم؛ با کاستن از کیفیت سیاسی، رغبت مردم کاهش و میدان، جولان اقلیت شد، و چهارم؛ حاکمیت کوشید، به جای آن که صندوق رای محل وزن کشی و تعیین نصاب اقلیت و اکثریت باشد، آن را به ابزاری برای پوشاندن لباس اکثریت بر تن اقلیت مطلوب تبدیل کند و امضای آن را از ملت بگیرد. حال آن که انتخابات، اساسا فصل تمکین حاکمیت از مردم است، نه فصل تمکین مردم به حاکمیت. در برخی انتخابات حتی به حفظ ظاهر و شاکله ی انتخابات هم وفا داری نشد، و تلقی مردم هیچ انگاشته شد، پنجم؛ و نهایتا تاثیر گذاری انتخابات و نهادهای انتخابی در تغییر سیاست های کلان، به حداقل تنزل داده شد ( ابوالفضل فاتح )
    عیوب نمایش انتخابات در ایران:
    ۱- تا روزهای نزدیک به تبلیغ انتخاباتی انرژی و زمان صرف آمدن یا نیامدن این یا آن و رد شدن یا تایید شدن آن دیگری می شود.
    ۲- راه حل و برنامه دقیق و مشخصی از طرف کاندیداها طرح نمی شود! و مشخص نیست که کدام کاندید نماینده کدام قشر یا گروه یا طبقه ای است.
    ۳- متاسفانه احزاب و نهادهای مدنی و اتحادیه های مختلف صنفی و گروه های اجتماعی غایب هستند.
    ۴- بزرگترین مشکل یا خطر، آمدن یا نباید آمدن آن قوم یا طایفه می شود.
    ۵ – عدم کارائی مجلس در تاثیر گذاری حل مشکلات اصلی کشور نیز انتخابات را زیر سوال می برد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا