فرهنگی

ترجمه دیوان مختوم قلی فراغی ،توقف در ایستگاه ۲۷ سال پیش

پایگاه خبری اولکامیز- احمد مرادپور یکی از یاران وهمراهان اهل نظر و قلم اولکامیز نوشت :

مقدمه :
اخیرا” در سایت اولکامیز اعلام گردیده بود ترجمه دیوان حماسه سرای بزرگ ترکمن ، مختوم قلی ، مشتمل بر ۴۰۰ قطعه ،توسط گروهی ۶ نفر در بازه زمانی ۸ ساله چاپ و روانه بازار گردیده است در متن منتشره در سایت اولکامیز، اظهارنظری کوتاه از جناب اقای گلی دائر بر وجود اشعار الحاقی در دیوان مختوم قلی و تردید جدی در اصالت۱۴۰ قطعه از اشعار به شاعر مشاهده نمودم از این رو ضمن یادداشتی در باب ترجمه مذکور لزوم پاسخگویی دوستان مترجم به شبهه وارده را نیز تقاضا نمودم.

بعد از یادداشت بنده شاهد نوشتار جناب اقای عنصری و سپس نقد بیرحمانه و اما بسیار جذاب جناب اقای توانگری بودیم ، در یادداشت جناب توانگری اشاره ای به پیشینه سایر ترجمه های فارسی اشعار مختوم قلی از جمله ترجمه دوست گرانقدرم جناب دکتر عبدالرحمن دیه جی گردیدم که ایشان ترجمه اقای دکتر دیه جی رار برگردان و زیر نویس تعبیر نموده بودند .

اصطلاح زیر نویس در عرف عامه به ترجمه ادبیات کلامی فیلم های زبان اصلی به زبان فارسی اطلاق می گردد ، به نظر می رسد انتخاب واژه زیر نویس عمدا” و از باب استخفاف ارزش ترجمه بوده است .
رسیدن به این حقیقت که اقای توانگری تعمدا” واژه زیرنویس را به اثر مورد نظر نسبت داده اند سخت نیست ، به دو دلیل:
الف) شخصیت نهفته در آثار پیشین جناب توانگری چنین می نمایاند ، در این مفهوم که ایشان با اتکاء به نفس قلم خویش صریح البیان است ، ژست نیست ، در ساختار شخصیت قلمی ایشان رک گویی و بی پروایی هویداست ، البته گوهری گرانبها و به اعتقاد بنده بسیار نیکوست.

ب)از اطلاق کلمه زیرنویس به یک ترجمه – ترجمه شعر – هیچ معنایی جز تنزیل و تخفیف نمی توان استنباط کرد اصطلاحا” مفهوم در کلام آشکار است .
پر واضح است که غرض ایشان نقد است ، توهین نیست چرا که با توجه به استدلال بسیار محکم اقای توانگری در اثبات زیر نویس بودن همه ترجمه های موجود ، ادعای ایشان بسیار منطقی ، معقول و قابل دفاع به نظر می رسد( رجوع کنید به استدلال موجود در نوشته ایشان).
ایشان در در استدلال خویش به سه نکته صحیح اشاره دارند:

یکم: قلت دایره واژگان مترجمان کنونی در ادبیات فارسی.
دوم : لزوم شاعر بودن مترجم .
سوم: فقدان اموزش زبان مبدا به نحو اصولی و نزدیک به مفاهیم موجود در اثر مورد ترجمه.

دکتر عبدالرحمن دیه جی ضمن بیان رنجش خویش از اطلاق واژه زیر نویس با بیانی صادقانه به شرح ذیل جواب داده اند :
”’در ترجمه اشعار مختومقلی یکی از بهترین مترجمان شعر کشور آقای موسی بیدج مشاور بنده بودند و ترجمه ها مورد تایید بهترین مترجمان بود اینجا منظورم ترجمه ادبی به زبان فارسی و زبان شاعرانه آن است.
لذا بنده معتقد نیستم که کار ایده آلی ارائه کرده ام، البته که اگر ترجمه موزون با وفاداری به متن اصلی بشود بهتر است، ولی ترجمه منثور ادبی بنده حداقل در چارچوب اشعار ترجمه ای که در ایران رواج داشت قابل قبول بود و از نظر زبان ادبی و وفاداری آن به متن اصلی ، از نظر بسیاری از صاحبنظران کلا کار موفقی بوده است”’.
در ادامه این کشاکش ادبی بسیار زیبا مطلبی از جناب پروفسور محمد آصف گلزاد در دفاع از ترجمه اقای دیه جی به شرح ذیل نشر گردید :
. ””اینک ترجمۀ دری گزیدۀ شعر او را در اختیار داریم که به همت عبدالرحمن دیه جی در سال ۱۳۷۳ خورشیدی از طریق موسسۀ انتشارات بین المللی الهدی چاپ و منتشر شد. بر گردانی مذکور به شکل نثر آهنگدار یا شعر سپید صورت گرفته و مترجم علت این شیوه را خود وضاحت داده که گویا اشعار ترکمنی اکثراً روی اوزان هجایی تکیه داشته ، حال آنکه در بحور عروضی کمتر می گنجد . از آنجایی که سروده های فراغی نیز بیشتر جنبۀ هجایی دارد، لذا ترجمه آنها بر بنیاد عروض عربی و یا دری ناممکن مینماید. دشواری مذکورسبب شد تا برگردانی اشعار موصوف به شکل «آزاد» صورت گیرد”’.

دفاع جناب دکتر دیه جی و همچنین بیانات اقای گلزاد محل ایراد جدی است که به شرح ذیل به  آن می پردازیم :

الف: محمد رضا شفیعی کدکنی شاعر، پژوهشگر و استاد مطرح   زبان و ادبیات فارسی در مجله معتبر بخارا شماره ۵۰   در باب ترجمه شعر می گوید:

” عمل ترجمه کردن یک شعر دقیقا خراب کردن یک بنا است”

ایشان ادامه می دهد:  نخستین کسی که مدّعی است ترجمه شعر محال است، جاحظ (متوفای ۲۵۵) است. وی در کتاب الحیوان می‌گوید:

”شعر، تابِ آن را ندارد که به زبانی دیگر ترجمه شود و انتقال شعر از زبانی به زبان دیگر روا نیست. و اگر چنین کنند «نظم» شعر بریده می‌شود و وزنِ آن باطل خواهد شد و زیبائیِ آن از میان خواهد رفت و نقطه شگفتی‌برانگیزِ آن ساقط خواهد شد و تبدیل به سخن نثر خواهد شد. نثری که خودبه‌خود نثر باشد زیباتر از نثری است که از تبدیلِ شعرِ موزون حاصل شده باشد”

ایشان سپس به سخن شیموس هینی برنده جایزه نوبل ادبیّات  اشاره می کند:

Poets belong to the language not to the world

(یعنی شاعران به زبان تعلّق دارند نه به جهان).

ب ) علیرغم دیدگاه مذکور اشعار به زبا نهای مختلف ترجمه می گردد  لیکن ترجمه ای  می تواند  نزدیک به متن اصلی  باشد که در ان حداقل سه شرط مورد ادعای اقای توانگری لحاظ گردد.

شارل بودلر از برجسته ترین شاعران دنیا  اشعار فوق العاده ای دارد که بهترین مجموعه ان تحت عناوین مختلف توسط افراد مختلف ترجمه گردیده  اما  ترجمه اقای نیما زاغیان تحت عنوان گل های دوزخی  برجسته تر از دیگران است  علت تفاوت ترجمه اقای زاغیان  تلاش ایشان در اقتباس از شیوه ترجمه شاعر نامدار ایران  مرحوم احمد شاملو در  کتاب  ؛همچون کوچه ای بی انتها” می باشد.

مرحوم شاملو در مقدمه کتاب خود  می گوید:

” تذکار این نکته را ضروری می دانم که چون ترجمه بسیاری از شعار از متنی جز از زبان اصلی به فارسی امده و حدود اصالت شان مشخص نبوده ناگزیر به بازسازی انها شده ام ، اصولا مقایسه برگردان اشعار با متن اصلی کاری بی مورد است ، غالبا ترجمه شعر جز از طریق بازسازی شدن  در زبان میزبان امر بی حاصلی است و همان بهتر که خواننده گمان کند آنچه میخواند  شعری است که شاعر به فارسی سروده است.”

مرحوم شاملو با این استدلال اقدام به  ترجمه می نماید  وی  علاوه بر  دارابودن  تسلط   فوق العاده  بر  لغات فارسی ، خود خالق واژگان نو نیز می باشد و از سویی خود شاعر نیز می باشد و همچنین زبان مبدا را نیز می شناسد و از این رو در ابتکاری بزرگ به اشعار عمدتا هجایی  در دست ترجمه  ازخیال شاعرانه خود می دمد .و به این نحو اشعار با اوزان هجایی در ترجمه جان نمی بازد بلکه غنا می یابد.

اقای زاغیان در مقدمه  ترجمه خود از تلاش خویش برای حفظ  وجه آهنگین اشعار به رغم انکه  شعر در زبان فرانسوی مانند زبان تورکی فاقد ویژگی عروضی می باشد  پرده بر می دارد  وی می گوید  با توجه ویژگی های هجایی شعر در زبان فرانسه از نزدیک ترین ساختار در ترجمه ، نه تبدیل ان به نظم عروضی  بلکه برگردان به گونه ای واج ارایی استفاده شده است که موسیقی درونی قطعه را همرسانی کند.۰( گل های دوزخی-مجموعه اشعار شارل بودلر- مترجم نیما زاغیان- نشر نگاه-چاپ دوم سال ۹۵)

نکته:

استدلال اقای زاغیان که مقتبس از مرحوم شاملو می باشد صحیح به نظر می رسد معذالک علیرغم موفقیت خوب اقای زاغیان لیکن با توجه به اینکه ایشان شاعر نبوده اند ( نکته مد نظر اقای توانگری) و علیرغم دامنه  گسترده  تسلط به زبان مبداء و مقصد و تمسک به شیوه صحیح مرحوم شاملو اثر ایشان دارای ایرادات فراوانی در وصف موسیقیایی می باشد .

ج)اقای دیه جی در دفاع از ترجمه خویش به یاری جستن از اقای بیدج اشاره می نماید ، اقای بیدج اگرچه  زبان فارسی و عربی را می داند  لیکن  مشکل انجاست که ایشان  هیچ اشنایی ولو در حد زبان دوم خویش( زبان عربی) به زبان مبدا  ندارد و کلمات و جملات با واسطه از طریق اقای دیه جی به ایشان منتقل می گردد و پر واضح است که مفاهیم  مورد استدراک اقای دیه جی از اشعار مختوم قلی به عنوان یک فرد آگاه  به  زبان مبدا ء  پس از انتقال به اقای بیدج در  عناصر درون ذهن اقای بیدج  جان می بازد،( کمرنگ می شود ) همچنین وجه غالب اقای بیدج ترجمه و نیز  کارهای اداری در حوزه ادبیات می باشد و اثار ایشان در حوزه شعر نتوانسته به وی شخصیتی شاعرانه بدهد، پیداست  انسان با چیدمان کلمات چه در شعر کلاسیک با اوزان عروضی و چه در شعر نو تا زمانی که  اشعار وی جان مخاطب را صیقل ندهند محل اعتنا نیست.

د) اقای دکتر دیه جی  متواضعانه می گویند که کار ایده آلی انجام نداده اند  و در صورتی که ترجمه موزون  با وفاداری به متن اصلی  بشود بهتر است اما با توجه به  رویه موجود در امر ترجمه در ایران کار خود را  موفقیت نسبی و قابل قبول می نامند،

به باور بنده نیز  این ترجمه برای ۲۷ سال پیش بسیار کافی به مقصود بود اما برای اکنون ما و برای دکتر دیه جی که تجربه ها اندوخته شایسته تر انست که  اکنون ان  ترجمه ایشان را خرسند نکند.

و) ترجمه دکتر دیه جی برای پروفسور دکتر گلزاد نیز مایه خرسندیست و  اشکار است که حظ فراوان می برد لیکن دفاع ایشان در بخشی از بیان که می گوید:

”’گویا اشعار ترکمنی اکثراً روی اوزان هجایی تکیه داشته ، حال آنکه در بحور عروضی کمتر می گنجد . از آنجایی که سروده های فراغی نیز بیشتر جنبۀ هجایی دارد، لذا ترجمه آنها بر بنیاد عروض عربی و یا دری ناممکن مینماید. دشواری مذکورسبب شد تا برگردانی اشعار موصوف به شکل «آزاد» صورت گیرد”’.

این سخن سخن صحیحی نیست  و دلیل ان نیز  در ترجمان اشعار هجایی که مرحوم   شاملو  و اقای زاغیان  به نحو موزون آراسته اند  نهفته می باشد  که پیشتر شرح ان را اوردیم .ایشان در ادامه حظ خویش از ترجمه دکتر دیه جی می أورد:

”این برگزیدۀ شعر، صرفنظر از ساخت و بافت شکلی آن، اثری است ارزنده و درخور توجه. چرا که بعد دیگر کلام یعنی محتوا، در اینجا خواننده و شنونده را به سوی خود میکشاند و چنان مینماید که گویا آمال و آرزو های شاعربا اجتماع و مردم آنروزگاه همسان و همرنگ میباشد”’.

این سخن قطع”  صحیح   است و نثر از چنین توانی برخوردار می باشد  و ولیکن ایرادات مطروحه توسط اقای توانگری را در أسلوب یک ترجمه کامل  شعر مرتفع نمی سازد ، کمااینکه خود اقای دکتر دیه جی نیز  معترف به ترجمه منثور می باشد و ما می دانیم  دامنه صور خیالی  و  رمز آلودی شعر با نثر بسیار  فاصله ها دارد  .

آنچه مایه تاسف است و اسباب این گفتگوها را فراهم آورده  ان است که   سبک  ترجمه بعد از ۲۷ سال ( سالهایی که دکتر دیه جی بسیار جوان بود)  هنوز همان سبک است و تفاوت ان  صرفا” در کثرت مترجمان به  ۶ تن و سنین قابل توجه انان   و بازه  زمانی ۸ سال و نام های بزرگ ایشان  می باشد  .

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا