تورکمن صحرا

عبدالرحمن قزلجه به روایت جبار ایری

شاگرد از نگاه معلم

پایگاه خبری اولکامیز – جبار ایری یکی از چهره های شاخص ترکمن صحرا در سوگ مهندس عبدالرحمان قزلجه یادداشتی خواندنی و مؤثر به رشته تحریر در آورد که در پی می آِید:

عبدالرحمان قزلجه از پابرهنگان جامعه ، با تلاش و پشتکار همراه و همگام با فعالین اجتماعی، فرهنگی و ادبی صحرا بود.

اول مهر ماه سال ۱۳۵۷ به عنوان دبیر مدرسه راهنمایی بهرام گلدی خان نفس پور روستای صوفیان مشغول به کار شدم . اکثر دانش آموزان از روستاهای اطراف، تمرقره قوزی، کسر، کولی بایندر، پیشکمر و…. برای تحصیل می آمدند، حتی از آی تمر هم دانش آموز داشتیم که در حال حاضر به عنوان دندانپزشک مشغول خدمت در هوتن وکرند می باشد، عبدالرحیم گوگلان معروف به مختوم دکتر .

اکثر بچه ها با پای پیاده، دوچرخه و بعضا با موتور سیکلت به مدرسه می آمدند، عبدالرحمن هم دوچرخه کوچک متوسطی داشت که از تمرقره قوزی ایاب ذهاب میکرد، به خاطر شرایط انقلاب اغلب بچه ها را به خواندن کتاب های داستان و غیره که مناسب سن آنان بود تشویق و ترغیب میکردم .

جهت اطمینان خلاصه کتاب را به عنوان انشاء کلاس قبول میکردم، عبدالرحمان از همان زمان نوشتن را دوست داشت، وقتی روش نوشتن و برداشت از منظور نویسنده را میگفتم بسیار لذت می برد، گرچه فارغ التحصیل رشته زبان انگلیسی بودم بخاطر کمبود معلم فول تایم کار می کردیم به همین خاطر درس انشاء و علوم بچه ها به عهده من بود.

جدیت و تلاش و پیگیری از خصایص عبدالرحمن بود، وقتی می گفتم آینده روشنی در پیش روی داری، برق نور و امید در چشمانش می درخشید، جثه نسبتا درشتی داشت با قدی مناسب که بعدها پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه در گرگان کار آموزی می کرد اتفاقی ملاقاتش کردم اما این بار با موتور سیکلت در مسیر جاده ورودی روستایمان پنچ پیکر که به دنبال کارهای تحقیقاتی بود.

هیکل رشیدش مرا متعجب کرد گرچه تذکر دادم که مواظب چاقی و سلامتی اش باشد ظاهرا این بار زیاد به حرف معلمش توجه نمیکرد و این اواخر دیگر زانو درد و پا و کمردرد امانش نمیداد و در نشست و برخاست با مشکل روبرو می شد.

یادم هست در انتخابات مجلس ششم سفری به کلاله داشتم به همراه شهید عظیم گل که حوزه مینودشت کلاله دو مرحله ای شده بود، گرچه در آن دوره ایشان بعنوان کاندیدای بازمانده از رقابت موافق نظر ما نبود لکن در دوره های بعدی همراه و همگام گردید تا جایی که در دوره اصلاحات و هم دوره روحانی عضو مجمع تدبیر و امید ترکمن صحرا همیشه همراه و پیشرو بوده است.

فعالیت های فرهنگی و ادبی وی بیشتر به چشم میخورد و در محافل و مجالس دوست داشت کلامش با شعر و ضرب المثل های ترکمنی آغشته گردد.

عبدالرحمان قزلجه عزیز و گرامی بعنوان اولین تجربه های معلمی ام برایم خاطرات فراوانی برجای گذاشته و هیچگاه از ذهن و افکارم به دور نخواهد ماند.

چه رنجها و مشقت ها کشیده میشود تا عبدالرحمانی ساخته شود ولی چه زود و بی رحمانه اجل فرا می رسد تا دسته گلی این چنینی را از کاروان عشاقان فرهنگ وادب برچیند و با خود ببرد.

این مصیبت را بر همه فعالین اجتماعی و عرصه فرهنگ و ادب کلاله و ترکمن صحرا تسلیت عرض میکنم و به روحش فاتحه و صلواتی بعنوان هدیه نثار می کنیم. روحش شاد، روانش پاک و راهش پر رهرو باد.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا