یادداشت

آب ما را خواهد برد

پایگاه خبری اولکامیز – امان محمد خوجملی تحلیلگر و فعال رسانه ای گنبدی در یادداشتی تکان دهنده و هشدار آمیز نوشت: بزرگترین خطری که کشور ما را تهدبد می کند خطر کمبود آب در آینده است. ولی از همه بزرگتر و خطرناکتر و درک نشدن این خطر توسط مردم و مسئولان است. این خطر بسیار وحشتناک است. این آژیر خطر هر روز نیز بوسیله روزنامه نگاران و روشنفکران و نویسندگان به صدا در بیاید باز هم کم است. چون این خطر به تنهایی خطر خیلی بزرگی است که کسی غیر از عده ای محدود از آن نمی ترسند. این نترسیدن خیلی ترسناک است. این نترسیدن به خاطر شجاعت و غیرت نیست بلکه به خاطر بلاهت و نادانی است.

آب کالایی است که دیگر جایگزین ندارد. دیگر کسی نمی تواند بگوید اگر آب نباشد چیز دیگر می خورم. جای آب را هیچ چیز پر نمی کند مگر آب. می گویند کشورهای غربی کشورهای مرطوبی هستند ولی با این وجود فقط سی درصد آن را مصرف می کنند و هفتاد درصد آنرا نگه می دارند تا آب بتواند خود را باز تولید کند. این یعنی درک خطر و احساس مسئولیت یک حکومت پاسخگو. باید هم چنین باشد. غیر از این باشد خیانت به خود و کشور است.

می گویند در دنیا دو کشور بیشتر ذخایر آب های زیر زمینی خود را مصرف کرده است. یکی ایران و دیگری مصر. مصر ۴۷ درصد آبهای زیر زمینی خود را مصرف کرده ایران حدود ۹۷ درصد. (هشدار عیسی کلانتری رئیس سابق سازمان محیط زیست و وزیر سابق کشاورزی در۷/۲/۱۳۹۴) این یعنی اوج دیوانگی و بی مسئولیتی. از آن زمان تا حالا کار خاصی صورت نگرفته است تا جلوی خطر را بگیرند. همه نظاره گر از بین رفتن سفره آب های زیر زمینی هستند.

اگر این روند ادامه یابد ایران تنها بیست سال با قحطی و گرسنگی بزرگ فاصله خواهد داشت. این یعنی خطر در بیخ گوش ما قرار گرفته است ولی کسی خیالش نیست. اگر با خطر قحطی و خشکسالی ۵۰ سال هم فاصله داشته باشیم نباید این خطر وحشتناک را لحظه ای دست کم بگیریم.

تا چشم باز کنیم پنجاه سال و صد سال هم می آید. ما آنقدر گرفتار بحران های خود ساخته و مسائل روز مره هستیم که اصلاً فرصتی برای اینگونه دور اندیشی ها نداریم. مردم باید خودشان به فکر خودشان باشند. اصلاً فکر کنید دولتی سر کار نیست.

آیا باز هم باید بی احتیاطی کرد؟ باز هم طلا را با شالی و هندوانه و خربزه عوض کرد؟ باز هم آینده فرزندان و نوه ها و نتیجه ها را به امروز فروخت؟

اگر امروز تمام چاه های عمیق و نیمه عمیق پلمپ شود و استخراج آب برای هر نوع محصول کشاورزی قدغن شود می شود جلوی فاجعه را گرفت و خطر را رفع کرد. ما باید به هر قیمت شده به کشاورزی دیم قناعت کنیم. با درآمد کم می شود زندگی کرد ولی بدون آب نه.

این کار باید همین الان صورت گیرد یک روزش یک سال است. اگر بی احتیاطی ادامه یابد حدود بیست سال دیگر مردم ایران ۵۰ درصد درآمد خود را صرف خرید آب خواهند کرد. باید روی مصرف هر قطره آب حساب باز کنیم. این یعنی زنده مانی نه زندگانی. با آب لیتری ده هزار تومانی نه می شود دامداری کرد نه مرغداری. تنها می توان زنده ماند. در آن روز از این سرمستی ها  علیه این و آن هم خبری نخواهد بود. یک کشور درمانده برای هیچ کشوری خطر محسوب نخواهد شد. آنها فقط به بلاهت ما خواهند خندید که ما با خودمان چه کرده ایم؟

امروز دشمن درجه یک مردمِ ایران خودِ مردمِ ایران است. اگر از همین حالا فکر عاجلی نشود فردا دیر خواهد بود و همه در آتش آن خواهیم سوخت. تا حالا تمام هشدارهای کارشناسان محیط زیست درست از آب در آمده است و همه آنها بعد از چند سال به حقیقت پیوسته است.

گفته می شود از ۶۰۹ دشت ایران ۳۰۰ دشت آن با فرو نشست زمین مواجه شده است. وقتی زمین به این مرحله برسد نه قابل سکونت است نه قابل کشت. احیای آن هم حداقل هزار سال طول می کشد. ولی به نظر می رسد همه داریم به سمت خودکشی دسته جمعی حرکت می کنیم. خدا خودش به داد ما برسد و گرنه از خودمان کاری ساخته نیست. فردوسی بزرگ هزار سال پیش گفته است: « توانا بود هر که دانا بود». این سخن یک دنیا ارزش دارد و ارزش علم را گوشزد کرده است. ولی کو دانایان تصمیم گیر؟!

منبع -کانال فردای آزاد

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا