یادداشت

رنج ما ایرانی ها

پایگاه خبری اولکامیز – حاج آنه محمد مارامایی: انسان ها در جامعه جهت نوع گذران زندگی دیدگاه های متنوعی دارند.

یک گروه بی خیال دیگران فقط به زندگی شخصی خودشان وخانواده شان اهمیت می دهند و حتی با زندگی والدین و نزدیکان شان کاری ندارند. گروهی دیگر فقط به زندگی شخصی خودشان و اهل فامیل و نزدیکان اهمیت می دهند و بی خیال دیگران هستند و اما گروهی دیگر حتی با وجود اینکه زندگی شخصی خودشان و نزدیکانشان بسیار مطلوب است و راحت مخارج زندگیشان تامین می شود اما در وجودشان یک وجدان و ایمان بیداری است که زندگی همنوعانشان برایش اهمیت زیادی دارد.

نمونه اش یک حاج آقایی را می شناسم که شعارش این است ( اگر یک فرد پادشاه عالم هم باشد ولی ببیند که همنوعش بخصوص نزدیکانش مشکل مالی داشته باشد دنیا برایش جهنم است.) توصیه اش برای افراد مایه دار این است که در حد توان یاریگر همنوعان نیازمندشان باشند تا زندگی برایشان ایده آل و جذاب باشد و در عمل هم این شعار را ده ها و صدها بار خودش عمل کرده است.

همانطوری که در مطالب چند ماه قبل گفته ام دیدگاه کوراوغلی و امثال او هم همین بوده است ( اگر نان هست برای همه باید باشد و اگر نان نیست مال همه نباید باشد و چون نان نیست همگی تلاش می کنیم و نان را بدست می آوریم) حقیقتا هم باید دیدگاه یک انسان بیدار و با وجدان و مومن واقعی باید همین باشد .

نمی گویم همه در یک سطح خاص مثلا ۷۰ درصد از ۱۰۰ درصد زندگی ایده آل باشند. منظورم این است که هر انسانی حداقل های زندگیشان را مثلا از ۱۰۰ درصد ۵۰ درصد زندگی ایده آل را داشته باشد. گرچه ممکن است بعضی ها هم بالای ۷۰ یا ۸۰ درصد باشند که از نظر اسلام و سایر ادیان اشکالی ندارد. ولی اگر هر انسانی زندگیش بالای حداقل ۵۰ درصد زندگی ایده آل باشد واقعا هم خالق و هم خلق خدا راضی خواهند شد اما درکشور ما بخصوص در چند سال اخیر وضع زندگی مردم نجیب و زحمتکش و فداکار اهل خانواده اینچنین نبوده و نیست و فرسنگ ها از زندگی ایده آل فاصله دارد.

گر چه فقط و فقط ۱۰ الی ۲۰ درصد مردم زندگیشان بخاطر اعمال و برنامه های ناقص اقتصادی حاکمان و مسئولان بسیار ایده آل است و الباقی ۸۰ درصد مردم زجر و رنجشان بسیار بسیار غیرقابل تحمل است. مثلا دیروز یکبار با آژانس و یک بار با ماشین کرایه ای ماکسیم رفتم به بنگاه جهت خرید و فروش یک ملک. دقیقا ظهر. هر دو راننده کولر ماشین شان خاموش بود با تعجب سوال کردم. آقای راننده چرا کولر ماشین تان را روشن نمی کنید؟ هوا گرم است من نمی خواهم زجر بکشم .بی زحمت کولر را روشن کنید پولش هم برایم مهم نیست هر چه دوست دارید از من بگیرید.

هر دو گفتند حاج آقا با این وضعیت اقتصادی کی جرات میکند کولر ماشین کرایه ای را روشن کند اولا بنزین زیاد می سوزاند و دوما آنقدر وسایل کولر گران است که نمی شود. کولر روشن کنیم و داستان واقعی از همکارشان تعریف کردندو گفتند که همکارمان کولر ماشینش خراب شد و وقتی درست کرد نزدیک ۸ میلیون خرجش شد .

خوب با این کرایه ناچیز و قطعات بسیار گران کولر کی جرات دارد کولر ماشین کرایه ایی را روشن کند؟خوب واقعا راست هم میگویند .ولی سوال اساسی این است که من مسافر وحتی خود راننده چه گناهی مرتکب شده ایم که باید درگرمای بالای ۴۰ درجه گنبد مسافرت کنیم؟ واگر با چشم بینا و وجدان بیدار درشهر به این بندگان خدا نگاه کنیم جهت مصرف بنزین کمتر بهنگام صف که باید ماشین را جلوتر بکشند به تنهایی ماشین را هل می دهند حتی در گرمای ظهر..آیا مردم کشورهای دیگر این سختی ها را می کشند؟

آیا حاکمان و مسئولان آن کشورها این وضعیت را ببیند مثل حاکمان و مسئولان کشور ما بی خیال این زجرها و رنج های مردم مظلوم خود می شوند؟ مطمئن باشید اولا که اینچنین وضعیت در کشورهای دیگر نیست و دوما اگر هم باشد مثل حاکمان و مسئولان کشورما بی خیال این وضعیت مردم نمی شوند و ادعاهایشان هم مثل حاکمان و مسئولان کشور ما نخواهد بود که در جاهای مختلف و در رسانه های ارتباطی وضع جامعه را گل و بلبل به دیگران نشان نمی دهند.

اخه چرا ما باید از نعمات الهی که خداوند با زحمات انسان های مخترع در جامعه جهانی به وجود آمده استفاده نکنیم؟حداقل حاکمان و مسئولان کشورما بگویند تا کی باید مردم رنج بکشند؟ آیا امیدی به بهبود وضعیت اقتصادی مردم جامعه هست؟

خدا را شاهد میگیرم وقتی به روح افسرده و خسته و جسم و بدن خسته و کلا خیس از عرق بدن این راننده ها و دیگر مردم نگاه میکنم می بینم که واقعا خسته شده اند از این وضعیت اقتصادی و تورم افسار گسیخته که اگر دقت کنیم این شرایط غیر قابل تحمل را در نگاهشان، گفتارشان و کردارشان خواهید دید که چطور با اندک اختلافی از کوره در می روند و تفنگ، چاقو، چوب ، زنجیر و…به دست می گیرند و با حرف های بسیار بی ادبانه به طرف مقابل حمله می کنند (حتی شنیده اید که رفتار این نوع افراد منجر به آسیب خود و یا دیگران همچون خود سوزی و خودکشی، قتل ، غارت، نابودی اموال مردم و حتی دولت و.. شده است و ناچارا عقده های درونشان را با آسیب رساندن به خود و دیگران تخلیه می نمایند.

خلاصه ای حاکمان و مسئولان کشورمان به هرچه اعتقاد دارید به داد مردم خسته از زندگی برسید و از هیجانات و احساسات غیرمنطقی دست بردارید و واقعیت های جامعه را خوب ببیند و درک کنید و با برنامه ریزی کارشناسانه و علمی همراه با تعهد دینی و انسانی ذره ذره مشکلات جامعه را برطرف نمائید تا در قیامت پیش خداوند منان ، پیامبران الهی ، امامان ، اولیای دین و … شرمنده نشوید و اگر هم حس کرده اید که ناتوان در این امر هستید دست از قدرت و مقام خویش بردارید تا شایستگان کشور این امور را بر عهده بگیرند و مقام و منزلت کشورمان را درجامعه جهانی ارتقا دهند و شخصیت انسان ایرانی و انقلابی را بالا ببرند.به امید آن روز.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا