نگاهی بر واقعیت های کشورهای جهان سوم

پایگاه خبری اولکامیز – آنه محمد مارامایی: انسان وقتی به مسائل پیرامون خود می نگرد متوجه بعضی از امور تعجب آور میشود آن هم زمانی که دیگران به اصطلاح فرنگ بابرنامه خاصی به پیش می روند و اگر هم گاها وقایع ناخوشایندی رخ می دهد از طریق بررسی و تحلیل و….سریع جلوی آن را می گیرند اما درجهان سوم وقتی این نوع وقایع رخ می دهد، نگرش وعقایدها مایه حیرت انسان میشود .

چند روز پیش فیلمی از کشور پاکستان دیدم که یک مکانی آتش گرفته چند مسلمان در برابر آتش ایستاده با گفتن اذان دسته جمعی می خواهند آتش را خاموش کنند و یا وقتی در زمان اشغال ایران توسط افغان ها در اواخر حکومت صفویه نادرشاه افغان ها را شکست می دهد از نمایندگان روحانیون کشورکه جهت تبریک پیروزی آمده بودند می پرسد شما که تعدادتان چندین هزار نفر است در برابر اشغال کشورتان چه کرده اید؟

جواب داده اند که ای قبله عالم ما دعا کردیم. نادرشاه ناراحت شده گفتند مگر فقط با دعا گفتن شما توانستید افغان ها را ازکشورمان بیرون کنید؟

نمایندگان روحانیون نتوانستند جوابی دهند. از این نوع وقایع وجریانات در کشور ما متاسفانه میتوان به موارد زیادی اشاره کرد که این روزها هم میتوان آنها را با کمی دقت یافت. مثلا امروز جمعه اول صبح که به اعتقاد مسلمانان روز بسیار مبارک و پربرکتی است مثل همیشه بخاطر پیاده روی و زیارت و دعا و .. بطرف حرم مطهر حضرت یحیی بن زید( رض)حرکت کردم خیابانها کاملا خلوت بوده که غیر از مهندسین بهداشت مجهزبه وسایل ساده باتمام خلوص وصداقت کارمی کردند هیچ انسانی مشاهده نمی شد گرچه موجوداتی مزاحمی مثل بلانسبت همگی سگ وموش ومارمولک وسوسک و….بودند.

به نزد یکی ازمهندسین بهداشت رفتم وجویای حال واحوال این قشر زحمتکش شدم که بعد از جواب سلام فورا شروع کرد به نالیدن از اوضاع مالی وهزینه های زندگی و…. گفتم چه شده؟

گفت حاکمان ومسئولان ما فقط وعده وعید می دهند و گفت که باحرف آنها که شکم زن و بچه های مان سیرنمیشه. و حرف عجیب او نگرفتن حقوق ناچیز چند ماهه بود که وقتی شنیدم تعجب کردم که چطور حاکمان ومسئولان حتی به این بندگان زحمتکش هم رحم نمی کنند .

با خود گفتم من فرهنگی بازنشسته که کل حقوق و درآمدم حدودا ده الی دوازده میلیون است درگذران زندگی معمولی ام مانده ام چطوراین بندگان خدا باید زندگیشان را بگذرانند؟

در مقابل اینها افراد مفسد و بدذاتی در جامعه هستند که بانک ها را سرقت می کنند و کالاهای زیادی را با احتکار چند برابر می فروشند و حقوق های نجومی میگیرند .ساختمان های غیر استاندارد می سازند و میلیاردها تومان به جیب می زنند و.. کسی هم به اینها کاری ندارد. اما در پرداخت حقوق ناچیز این خادمان بهداشت به بهانه بی پولی و…..کوتاهی می نمایند.

خلاصه چند متر جلوتر رفتم دو آقایی در رابطه با سفر حج صحبت میکردند و میگفتند امسال اوضاع خیلی ناجور شد وخیلی ها نمی توانند بخاطر مبالغ زیاد به حج بروند. افرادی که چندین سال در نوبت بودند و امسال نوبت شان رسیده است و متاسفانه قادر به انجام حج واجب نیستند تا نزدیک حرم رسیدم .چون می خواستم وارد حرم شوم دیدم درب حرم قفل است. دور و برم را نگاه کردم و صدا زدم تا شاید نگهبانی بیاد و…. که حدودا ۱۰ دقیقه ایستادم کسی نیامد.

با خود گفتم امروز که جمعه است باید مثل هفته های پیش که حداقل ۴ الی ۵ نفر بودند باید افرادی باشند ولی یک نفر هم نبود.بهرحال دربیرون حرم اعمال مذهبی را انجام دادم بطرف باریکه راه همیشگی رفتم.

بعداز ۲۰ دقیقه به پارک داریوش رسیدم انجا هم خلوت بود جز یک پیرزن و یک آقای میانسال با وسایل ورزشی حرکاتی را انجام دادم که یک صحنه ناخوشایندی دیدم . آن هم اینکه همان آقای میانسال یک سیگاری که نصفش استفاده شده بود و در اطراف وسایل ورزشی پرت شده بود را برداشت و روی یکی از وسایل ورزشی نشست و با روشن کردن آن چند بار بهش پوکی زد که واقعا به حالش تاسف خوردم.

گفتم این آقا که سالم هست و اعتیاد زیادی ندارد پس چرا این حرکت را انجام داد..

بعد از آن جهت خرید میوه و….به جمعه بازار رفتم .قیمت ها واقعا بالابود. مثلا یکی از مواد غذایی که ۸۰ درصد مردم کشورما آنرا در ۲۴ ساعت زندگی روزمره شان استفاده می کنند سیب زمینی است که کیلویی ۱۴ هزارتومان شده که چند ماه پیش ۴ هزارتومان بود و.. متاسفانه در جمعه بازار هم صحنه بسیار دردناکی دیدم. آن هم وقتی فروشنده میوه جات خراب و پوسیده را کنار جدول می انداختند یک پیرمرد ودوتا پیرزن آن میوه ها را می گرفتند وبا چاقو قسمت خراب شده را می بریدند ودر کیسه می گذاشتند.

خوب اینها گویای چه مسائلی است که مردم مظلوم ومحروم کشورمان با آن درگیر هستند آیا حاکمان ومسئولان نمی خواهند به این امور نظمی دهند ؟یا می خواهند مثل مردم کشور پاکستان ویا روحانیون دوره صفویه با دعا ونیایش این مشکلات را حل کنند؟

اگر با این روش ها حل شدنی بود در این ۴ دهه واندی حل شده بود. آیا این موارد و هزاران موارد دیگر( پرداخت نکردن حقوق.محروم شدن از سفر حج نبودن زائران در روز جمعه بسته بودن درب حرم کشیدن سیگار افتاده درروی زمین .خلوت بودن خیابان ها از ورزشکاران .خالی بودن مساجد از نمازگزاران (مثل امروزصبح درمسجد ما که اکثرا ۳۵ نفر بود فوقش ۱۱ نفر در نماز جماعت شرکت داشتند و یا به روستاها که می رویم نمازجماعت زیاد تشکیل نمی شود که از علل اصلی آن میتوان به فشارهای زندگی اشاره کرد بطوریکه مردم در ۲۴ ساعت ۲۰ ساعت می دوند ولی باز هم در گذران زندگی حیران مانده اندو یا نعوذ بالله بقول همکارمان آقای باغبانی دین گریزی است که مردم نسبت به گذشته اعتماد و اعتقاد شان به دین و روحانیت با کمال تاسف ضعیف شده ) و…. برعکس شلوغ بودن و پربودن بیمارستانها از بیماران که تخت جهت بستری کردن و پول جهت پرداخت هزینه های درمان ندارند که در آنجا هم متاسفانه بعضی افراد بخاطر نفوذ و قدرت مالی براحتی مشکل شان را حل می کنند اما اکثریت قادربه حل مشکل شان نیستند و تا چندین روز زجر می کشند تا بلکه فرجی حاصل شود و یاشلوغ وپرترافیک بودن خیابان هابخاطر اینکه همه مردم ازجمله کارمندان دولت .جوانان بیکار وکشاورزان وغیره هم جهت گذران زندگی کرایه کشی می نمایند که خود عامل ترافیک است.

یا شلوغ بودن دادگاهها بخاطر دزدی واختلاس وجعل سند و افزایش بیحد واندازه طلاق ودعوا ودرگیری زیاد میان مردم بخاطر عدم کنترل خشم واسترس واعصاب و…) به تحریم استعمارگران قلدر و ظالم ربط دارد یا به حاکمان ومسئولان جهان سومی امثال کشور ما که نمی توانند آنچنان شایسته وبایسته به مردم خدمت نمایند و هر روز که از خواب بیدار می شوند با هزاران خبر بد و ناخوشایند همچون دزدی .سرقت .اختلاس .واژگون شدن. هواپیما و تصادف قطار وریزش ساختمان و….که روح واعصاب مردم درمانده درزندگی را با شنیدن و ودیدن آنها آزرده ونگران وناراحت مینمایند که نمی دانند چگونه اینها را هضم کنند و چطور زندگی خود وخانواده شان راگذران نمایند آن هم زندگی که هر روز سختر ازدیروز می شود چون حقوق ها ثابت درسال و قیمت هامتغیر در ساعت.

پس ای مسئولان گرامی شعار بس است. خواهشا با عمل به دادمردم خسته اززندگی برسید تا خدای ناکرده وضعیت وخیم تر ازاین نشود وذره امید مردم به فردای بهتربه یاس وناامیدی تبدیل نشود. بدانید که اینکارشدنی است اگر همت و اراده مسئولان مثل جوانان ودلسوزان کشورمان که برای نجات مردم کشورمان از بهترین اموال ودارائی هایشان وحتی دلبندان و عزیزانشان و…. می گذرند تا بلکه مشکلات مردم مظلوم ومحروم کشورمان را برطرف نمایند که درچند روز پیش نمونه هایی ازآن را شنیده ایم مثلا توسط اسطوره اخلاق وورزش کشورمان علی دایی( نجات جوان بوشهری از اعدام با پرداخت پول دیه ).

و یا ازجوانان برومند لرستانی شهید علی لندی و شهیدمحمدآقاحاجری روستازادگان کشاورز که جهت نجات پیرمرد وپیرزن همسایه اش جان گرانبهایش را ازدست دادند و بسی مایه افتخار این سرزمین کهن شده اند و اگر شما حاکمان و مسئولان کشور عزیزم که درهر مقام ومنصب که هستید ازاین نوع دیدگاهها نسبت به مردم داشته باشید مطمئن باشید که اوضاع کشورمان بهتر وبهتر خواهد شد و بقول بعضی از دلسوزان روشنفکر اگر این حس را در خود نمی بینید ازمقام وقدرت خویش استعفا دهید تا شایستگان برمسند قدرت بنشینند و به داد این ملت نجیب و فداکار که درتمام امور بخاطر آینده خود وعزیزانشان بخصوص کشورمان مقاومت کرده اند برسند و تمامی استعمارگران واستبدادان داخلی وخارجی را نابود نمایند به امید آن روز.

WWW.ULKAMIZ.IR