فرهنگی

پاسخ عبدالرحمان اونق به یک نقد

منتقد کتاب های داستانی، کتاب را باید از منظر داستان بررسی کند

پایگاه خبری تحلیلی اولکامیز- عبدالرحمان اونق در پاسخ به نقد یکی از نویسندگان تاریخ دان ترکمن نوشت : آقای گلی این متن انتقادی اش را همان زمان چاپ دایره ی سرخ نوشتند و در شبکه های مجازی به اشتراک گذاشتند. همان موقع هم دوستان زیادی از من خواستند برایش جواب بنویسم چون به نظر دوستان ایشان با حب و بغض داستان را نقد کردند. البته به نظر من حب و بغضی در کار نبوده است. خیلی هم از ایشان ممنون هستم که رمان های من را می خوانند و برایش نقد می نویسند ولی چون ایشان داستان را فنی بررسی نکردند و به نظرم با ابهام زیاد هم نقد هایشان را در مورد دایره ی سرخ نوشتند برایشان جواب ننوشتم.

منتقد کتاب های داستانی، کتاب را باید از منظر داستان بررسی کند چون من تاریخ ننوشتم. یک خط از تاریخ را گرفتم و داستان خودم را نوشتم و در طول داستان سعی کردم به بهانه ی حادثه ی تاریخی حرف خودم را بزنم. متن من گزارش تاریخی نیست تا حوادث را آنگونه که رخ داده گزارش کنم.

تازه، ایشان نگاهش به موضوع سیاه و سفید است. نمی شود که یک طرف سفید باشد و طرف دیگر تماما سیاه. همین هم باعث شده ایشان در رمان ۴۱۶ صفحه ای یک مورد خوب هم ندیده اند. آقای گلی فقط دنبال شلتوک گشتند و همان ها را هم نشان مخاطب دادند تا بگویند کل کیسه ی برنج این شکلی است.

به نظر من هیچ کتابی بی عیب نیست. یعنی چیزی به نام مطلق وجود ندارد. ولی انتطار دارم وقتی داستانی نقد می شود زحمت بکشند همه ی بخش های داستان را آنالیز کنند.

چند مثال می زنم تا قضیه روشن شود. مثلا ایشان می فرمایند آوای صحرا رمان دلچسبی نبود دلیلش را هم می گویند که یک نفر از تهران میاید و اتحاد در میان تیره های تورکمن ایجاد می کند. مخاطبی که رمان را نخوانده باشد تصور می کند آن جوانی که از تهران آمده و دارد برای تورکمن ها کمک می کند غیر  تورکمن است. در صورتی که آن جوان پسر یکی از روحانیون کوموش دپه ای است که در هفت هشت سالگی دزدیده شده و از شانسش در خانواده ی فرهیخته ای بزرگ شده است.

حالا حاکمیت می خواهد از او سوء استفاده کند علیه تورکمن ها. ولی او متوجه ی حیله و توطئه ی حاکمان می شود و نقشه ی آنها را نقش بر آب می کند. ( منظور این است که اگر رمانی نقد می شود ابهام در مخاطب نباید ایجاد شود)

یک مثال هم از همین رمان دایره ی سرخ بزنم که باز هم نه تنها ابهام در مخاطب ایجاد می کند بلکه متن کتاب را هم وارونه به مخاطب ارائه می دهند. در متن کتاب آمده است حاجی مراد و دار و دسته اش به خاطر انتقام از نیروهای نظامی ناصری به دسته های نظامی یورش می برند. اما اقای گلی نوشتند که حاجی مراد و افرادش به روستاهای بی دفاع حمله می کنند و اسیر می گیرند و … بعد نتیجه گرفته اند که نویسنده ، تورکمن ها را چپاول گر نشان داده است. در صورتی که اگر رمان را خوب می خواندند قطعا متوجه می شدند که در جای جای رمان به وضوح نشان داده شده است که تورکمن ها جنگ طلب نیستند و در عمل هم بارها نشان دادند.اما چون حاکمیت علیه شان اقدامات نظامی می کنند چاره ای جز دفاع از خود ندارند و مجبور می شوند برای بقا بجنگند.

ایشان نوشتند که چرا از قاوشیت خان و یا شخصیت های اصلی تورکمن در داستان نام نبردم ولی از حمزه میرزا وناصرالدین شاه که شخصیت های  تاریخی آن زمان هستند نام بردم.  چون اتفاقات رمان در زمان و مکان خاصی می افتد اجبارا از آن شخصیت ها نام برده شده است. اگر می خواستم از شخصیت های واقعی داستان بنویسم طرح دیگری باید می ریختم و آنچه که در ذهن دارم را نمی توانستم ارائه بدهم و دستم بسته می شد وگرنه اگر داستان مرو و جنگ مرو را پیش نکشیده بودم می شد کل داستان را خیالی نوشت.

جایی خوانده بودم که به دولت آبادی ایراد گرفتند و گفتند که مادر گل محمد ( شخصیت اصلی رمان کلیدر) قبل از قیام گل محمد فوت شده بوده و اسمش هم بلقیس نبوده است. یا مارال آن گونه که در داستان آورده شده نبوده است.  دولت آبادی برای پیشبرد داستانش و آنچه را که می خواست بگوید به مادر گل محمد نیاز داشت. برای همین بلقیس را به داستانش اضافه کرده است. بلقیس یکی از کلیدی ترین شخصیت در داستان است.

نویسنده برای اینکه حرف اصلی اش را بزند به ابزارهایی نیاز دارد. شخصیت مارال هم به همین شکل. یا حتی خیلی از شخصیت های دیگر داستان ساخته و پرداخته خیال خود نویسنده است که برحسب نیاز داستان از آنها بهره جسته است. یعنی تاریخ بهانه است برای گفتن حرف نویسنده.

دایره ی سرخ هم فقط خط تاریخی دارد و رنگ تاریخ خورده است ولی رمان، داستان زندگی است با تمام پیچیدگی های یک زندگی پرالتهاب. با امید ها و نا امیدی ها، با تلخی ها و خوشی ها، با نفرت ها و عشق ها، با پیروزی ها و شکست ها و…

نمی دانم چرا ایشان به آنچه که نویسنده می خواسته در رمان بیان کند نمی پردازند؟!!! یعنی به عمق داستان نمی پردازند. نگاه عرضی به داستان دارند.

البته می شود در موارد دیگر نقد های ایشان هم دانه دانه جواب منطقی داد ولی ترجیح می دهم مخاطبان شما خودشان کتاب را بخوانند و قضاوت کنند.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا