گزارش

گزارش یکصد و شصت و هشتمین نشست جمعیت فرهنگی-هنری مختوم قلی کلاله

پایگاه خبری اولکامیز – قمرالدین سیدی: هنرمندان با نوآوری و بدعت بی بدلیل هنری خویش در زمینه های متفاوت، تسکین دهندگان روح های طغیان گرند که با معجزه آلات هنری به دستان یغماگرشان، دستان بیشماری را به تحسین و سرهای بی قیاسی را در عالم رویای خویش که به نوعی از خود بیخود شدن است به تحبیب و تعجیب وا می دارند.

بیست و نهم دیماه که روز یادواره هنری از شخصیت های وارسته این دیار به نام های ارازمحمد باخوشی و تویلی باغشی بود که عمری را با تارهای بی تار دوتار سپری نموده و با آن مانوس و معجون بوده و حتی در بستر خواب نیز تا آخرین دمادم روز با لمس و بوسه نهادن بر پرده ی بی پرده ی تار، تار و خارهای بی رحم زندگی را به خیال خویش زدوده و یا با رویای شیرین به افق های دیرین نگریسته و چشمان بی رمص خویش را به خواب می سپردند فرا رسید.

در این نشست در آغاز کار، شخصیت دلسوخته این دیار حاج آرتق حسین زاده که سلک وسیر و سبق و سیاق زندگی را جهت رشد وتعالی فرهنگ و ادبیات قوم خویش صرف و هزینه نهاده ، پشت تریبون قرار گرفت و ضمن خوشآمد گویی به حاضرین به عنوان دبیر جمعیت چنین اظهار نمودند: ساز و دوتار شاخه ای از هنر است که در تسکین آلام و درد روزگار تاثیر شگرفی را در انسان ها نهاده است و دراین حیطه مرحوم اراز محمد باخوشی و تویلی باغشی چهره های ماندگار روزگارند و به کارهای ماندگار خویش، ریشه در عمق قلب ها نهاده اند.

وی گفت: اراز محمد باخوشی با صدای دل انگیز و دلربایش، دل های بسی را به خود معطوف نموده است. استاد چیره دست تویلی با غشی نیز رمز و راز و راه های باریکه ی دوتار را با تمام معنا یافته و با غور بر آن سازهای بسیاری را به ایل و تبار خود تقدیم نموده است.سپس گزارشی از عملکرد چندین ساله و برنامه های هفتگی و ماهانه جمعیت فرهنگی-هنری مختوم قلی کلاله را ارائه نمود.

بعد از آن سخنران این نشست استاد عطا نظر برزین به ارائه سخنان خویش در خصوص هنر و موسیقی پرداخت و گفت: دراین گردنه خاکی که نامش دنیاست هنرهای فراوانی چون نقاشی، مجسمه سازی، و ادبیات، نوازندگی و خوانندگی و… وجود دارد که از میان آنها هنر ساز و دوتار در میان مردم از جایگاه خاصی برخوردار است و سابقه دیرینه ای دارد و انسان هایی چون عبد الرحمان جامی، امیرعلی شیرنوایی و ابن سینا در مقوله آلات سازندگی و نوازندگی تحقیق نموده و کتاب و مقالات فراوانی را به رشته تحریر در آورده اند.

وی افزود: در زمان های آق قویونلو و قره قویونلو که ترکمن ها تبریز را مرکز حکومت خویش قرار داده و در دشت مغان حکمرانی نمودند ساز و دوتار و ادبیات داستانی یوسف واحمد، حویرلوقغا همراه، صایاد همراه و…به صورت شگرفی به اوج خود رسید.

وی گفت: اولین بار عبدالرحمان جامی مبادرت به ساخت آلت موسیقی کمانچه گردید، قبل از اسلام نیز هنر موسیقی کما بیش وجود داشته است حتی خسرو پرویز در زمان خود به یکی از وزیران خود به نام بار بست دستور می دهد که در خصوص ساز و دوتار قومی به نام ترکمن که در جوار و همسایگی آنان زندگی می کند تحقیقاتی انجام دهد وی ۱۵۰۰ سال قبل ۴۰۰ آهنگ وساز به جا مانده و ثبت شده را از قوم ترکمن تقدیم خسرو پرویز می نماید پس این مسئله بیانگر قدمت ساز و دوتار قوم ترکمن است که سابقه دیرینه دارد‌.

این استاد برجسته گفت: ساز و آواز ترکمن بر محور چهار دستگاه تشنید،  مخمس، نوایی و قرئق لار استواراست  وتفاوت آنان در چگونگی نواختن به تار(قاقو) و پرده های متعدد آن بستگی دارد و هر مناطقی بنابه موقعیت جغرافیایی خویش سازش و خوانش متفاوتی دارد به خاطر همین است که هر روش، سبک و سیاق خاص خود را دارد، یکی از این سبک ها “دامانا” است که در این روش گلوی خواننده فشار خاصی به خود ندیده و جوق جوق در آن کار بردی ندارد. روش های دیگر آن سالار-سارئق، یوموت-گوکلنگ، آخال -تکه می باشد که هر کدام از آنان استادان صاحب نامی به خود دارد مثلاً استاد سبک سالار-سارئق اوده نیاز نوبات و استاد سبک آخال سخی جبار و استاد چیره دست یوموت گوکلنگ مختوم قلی غارلیف است و افزود: گوک دفه محل رویش آهنگ های متفاوت بود و به همین خاطر این محل به مکان “موقام”لار شهرت دارد و اولین موقام تولید شده در این مکان ” گوک دفه موقامی” است.

بعد از آن شاعر نام آشنای دیار قمرالدین سیدی با خطاب به روح بلند تویلی که مرگ برای بزرگان معنایی ندارد سخنان خود را چنین آغاز نمود:

ای تویلی باغشی تو در بسیاری از مراسم های عروسی و جشنواره ها به عنوان خنیاگر زبر دست دیار زینت بخش محافل بودی و ما که تصمیم بر آن داشتیم که به پاس حرمت به آهنگ بی نظیر دستانت  که نوای دلنواز صحرا بود بزرگ داشتی برگزار نماییم ولی تیر و کمان اجل ، به تیغ زهر آلودش به سوی شما نشانه رفت و روح بلند آوازه ات به سوی آسمان ها پر کشید و اکنون به جای جشنواره، یادواره نصیب روحت گردید.

ای تویلی خلیفه در این روزگار غدار و حیله گر اگر چه از این سرزمین پهناور دیار، دِیری به شما تعلق نیافته، ولی حالا اتاقکی بنام قبر که برای شاهان و گدایان به تساوی است به شما نیز نصیب گردید بخواب که روحت شاد و جایت بهشت برین باشد.

ای تویلی باغشی، اگر چه تو را بعد از این وارثی نیست که دنباله روِ رهرو راهت باشد ولی بدان که دوتارت بجای وارث و فرزند، ناله و ندای تو را ز برون سر داده و مدام آهی به دل خواهد کشید و آموختگان راهت از ساز و نوای ماندگارت که بر سینه صحرا و دشت رخنه نموده است به پژواک آن  هم صدا گشته و به عنوان شاگردان دوره گردت راهت را ادامه خواهند داد.

ای تویلی هنرمند،تو با دستان رویایی ات توان هر که شدن را داشتی ولی هیچ کس به هنر توان تو شدن را ندارد زیرا که به هنر دوتار تو یک بودی و یکی و هیچ کس به مثال تو یافت نخواهد شد.

به هنگامه کوچ کاروان عمرت، یک نیروی نامرئی تو را به ندا فرا خواند و گفت بزن تارت را به سازی، بزن تارت به آوازی، بزن بزن تویلی که واپسین لحظات، وقت نواختن است گویا که به تو اشارتی بود ز ماورا هستی، تو آخرین دمادم سر از بالش بر گرفته به تحسر دست به دوتار سحر انگیزت بردی خواندی: 

بو دۆنیه دن باقی دۆنیأ گؤچدی دییپ   الله سی رحم اتسین دییپ دارغارلار

با حلقه آویز اشک چشمانت بر گونه ها به اطراف نگریستی و با غرق بوسه بر تار دوتارت با کوک آن ساز آیرالئق موقامی را چنان به تلاطم نواختی که شاگردان دوره گرد و مشتاقان نوایت مناف باغشی، قلی باغشی، نوری باغشی و مجید ربانی چهره به چهره به هم نگریسته سری به حسرت تکان دادند و به یقین رسیدند که خرمن خزائن ساز و دوتار به شعله پریسکه های پیدا و ناپیدا به نزدیکی طعمه حسرت و حریق خواهد شد.

ای تویلی خلیفه ساز و دوتار، اگر چه روزگار ناسازگاربه باغ بخت و اقبالت به دیده حسرت نگریسته و چرخ چنبر هستی بر وفق مراد تو نچرخیده است ولی تو به کوک تار دوتارت و نواختن سازهای درون سوزت همه را تسلیم سیطره ساز خود نموده و با روحیه بلند بالا ، دل گرفتگان دیار و گُر گرفتگان صحرایت را به آرامش و آسایش فرا خواندی.

وی افزود: به قول کریم قربان نفس اف:

ینه بیر سؤز ماغتانماق دأل اؤؤیت دأل

مازارئما داش اوُتورتماق سارغئت دأل

مله یرینگ آستئندا داش غئت دأل

باقی لئق شو، شوُل داشلارا سینگیپ گیت

تویلی سازنده به تسخیر هنر سحرآمیز و ماندگارش توانست به دل سخره صما و کوه سخا رخنه نموده و نام و نشان خویش را بر صفحه مانای تاریخ بنگارد.

این شاعر گفت: روزی نوای سازی را که هنرمندانه نواخته می شد به سمع و نظر استادانی مانند مجید تکه، ابراهیم جرجانی ، حمید رژیم و گلدی جان کر، و…رسانده شد و آنان هر کدام نواخته شدن ساز را به نوبت به سخی جبار، پورلی ساری، آق مئراد چاری و مختوم قلی غارلیف نسبت می دادند و هنگامی که پرده از تصویر برداشته شد دیدند که نوازنده تاراستاد چیره دست تویلی خلیفه است همگی آهی به حسرت ز دل نهادند که چه گوهر گرانبها و مهره شطرنجی را که به حرکت دستان همه را مات می کرد از دست داده اند‌.

برنامه های اجرا شده این نشست:

۱-تلاوت آیاتی از قران مجید توسط قاری نوجوان محمد فاتح

۲-پخش سرود ملی

۳- پخش کلیپ ساز بدو اؤلسه به هنرنمایی سازنده زبردست مجید رژیم به همت خالقیت اثر و سازنده این ساز دکتر امام بردی آق به حرمت روح بلند تویلی خلیفه نگارگر این مجلس بود.

۴- ارائه خاطرات توسط چاریارقلی بایندری، عاشورگلدی گرکزی و نوریاقدی زیارتی و امانلی نساری

۵- اجرای سرود توسط گروه لالیک به سر پرستی خانم شاعره مریم زمانی

۶-قرائت مقاله توسط ابراهیم نوری به قلم عبدالعظیم ممی زاده

۷- قرائت شعر توسط شاعران: بای محمد قلیچی، قادیر امانپور، نوریاقدی زیارتی، جبار مارامایی، عبدالکریم محمدیان، قادیر انوری، قمرالدین سیدی، ابراهیم نوری، مریم زمانی و ساینا امامی

۸- تقدیر و تشکر توسط مشهد مهدوی دهنه داماد اراز محمد باخوشی

۹- انداختن عکس گروهی

مجری این نشست مهندس یوسف نورتاغانی هنرمند گنبدی بود.

www.ulkamiz.ir

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا