گزارش

گزارش ۱۶۷ مین نشست جمعیت فرهنگی- هنری مختومقلی کلاله

نشستی که متمایز از دیگر نشست ها بود

پایگاه خبری اولکامیز – قمرالدین سیدی: ۱۶۷ مین نشست جمعیت فرهنگی هنری مختومقلی کلاله در مورخه ١۴٠٢/٩/٢۴ با حضور مشتاقان فرهنگ وادبیات در میعادگاه کتاب و کتابخوانی، در موعد مقرر به رسم ادب با قرائت فاتحه بر اسطوره ادب و اخلاص مرحوم حاج قدیر گوکلانی آغاز گردید.

با نمایش کلیپ تدارک دیده شده و تداعی خاطرات از معلم و مربی که با ترحم و تعلم به مهر به لقب ” قادیر دأده” اشتهار یافته بود، طبق برنامه پیش بینی شده دبیر جمعیت فرهنگی – هنری مختومقلی کلاله آرتیق حسین زاده در جایگاه قرار گرفته سخنان خود را چنین آغاز کرد:  امروز یکبار دیگر همه با هم در کنار میراث معنوی قدیر دأده‌ی گوکلانی یعنی کتابخانه،گنجینه گرانبهای او جمع شده‌ایم تا یاد و خاطره این پیر فرزانه‌ی ادب و فرهنگ را گرامی داریم و یادش را پاس می‌داریم.

   دبیر جمعیت مختومقلی کلاله در خصوص خدمات ارزنده این بزرگمرد اسوه ادب و فرهنگ چنین گفت: بنده از سال های ۱۳۴۶ الی ۱۳۵۰ از پایه های ششم ابتدایی تا دوره اول متوسطه  افتخار شاگردی ایشان را داشتم. مرحوم حاج قدیر گوکلانی ابتدا به صورت سرپرست نمایندگی اداره و سپس به سمت رئیس آموزش و پرورش کلاله ارتقاء یافته و ادای خدمت نمودند و همیشه سفارش قدیر داده بر خواندن بود و خواندن و ” خاط اوقان خاط بیلر، خاط بیلـِنسوُنگ حاق بیلـِر”، ” اوُقانگ، اوُقانگ، ینه_ده اوُقانگ” نیز کراراً ورد زبان ایشان بود و می گفت هنگام مطالعه و نوشتن تکالیف “ای فانوس قشنگم در تاریکی تفنگم در نور زیبای تو با جهالت می جنگم ”  را با صدای بلند تکرار کنید.

  آرتیق حسین زاده افزود: به راستی قدیر دأده با روشن نمودن فانوس علم و اندیشه ماها را به مسیر روشنگری رهنمون بود و در ساخت و مرمت مدارس در روستا و شهر وحتی در دوران بازنشستگی در تاسیس دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد نیز از جان مایه گذاشت. ویکی از نمونه های بارز حرکت فرهنگی ایشان نیز تاسیس کتابخانه شخصی جهت  تحقیق و ارتقاء علمی دانش آموختگان این مرز و بوم بود. که با حجم بالغ بر شش هزار جلد کتاب در نوع خود بی نظیر است.از این مجموعه گرانبها بیش از پنجاه جلد سفرنامه مرتبط با مردم ترکمن را تهیه دید.

او در ادامه گفت :قدیر دأده‌ با تشکل های فرهنگی – هنری ترکمن صحرا بالاخص جمعیت مختومقلی کلاله ارتباط تنگاتنگ داشت، عموما جلسات ماهانه‌ی جمعیت با دعای خیر استاد فقید شروع می‌شد. از صمیم قلب در کنار اهداف و آرمان‌های جمعیت مختومقلی ایستاد و کتابخانه خود را بخشی از خزانه‌ای می‌دانست که اعضاء و علاقمندان جمعیت می‌توانند از آن بهره گیرند. و مداماً اظهار می نمود که این کتاب ها متعلق به شماهاست که خواننده کتابید و برنامه ماهانه آن را مرتب با حضور خود با عشق و علاقه خاص رصد می کرد.

سپس قمرالدین سیدی دبیر انجمن یدیگن شهر فراغی و عضو هیئت رئیسه جمعیت فرهنگی- هنری کلاله در جایگاه سخن قرار گرفته با قرائت بندی از سروده خود به حاج قدیر گوکلانی :

توپان لاردا آدا بوُلدونگ

دورموشئما قادا بوُلدونگ

أهلی  ایلینگ یۆرگینده

سن حوُرماتلی دأده بوُلدونگ

سؤزله  شردیم  کأده کأده

سۆیجی سؤزلی قالبئنگ سادا

أدیلمه دیک یوُل لارئما

واخ گرِک سن قادیر دأده

سخن خویش را با بندی از کریم قوربان نفس اف:

اولئ حوُرمات لانسئن اولئ سئلانسئن

اولئنئ سئلاماق دأپ بولسون کیچأ

اولئ لارا حوُرمات آزالیان یرده

کأمیل لیک دیین زات غالارمئش گیجأ

چنین آغازکرد: سخن گفتن در مورد بزرگانی چون قادیر داده هم آسان و هم سخت است. آسان است به این دلیل که عملکرد اجتماعی بزرگانی مانند حاج قدیر گوکلانی خیلی زیاد است می توان قسمتی از آن را یاد آوری نمود ولی سخن راندن در مورد بزرگان سخت است زیرا باز نمودن تفکر و خواست اندیشه آنان از من بینوای علم و اندیشه که استطاعت تحلیلم بدان اندازه قد نمی دهد کار سختی است.

وی گفت: بزرگان از نگاه ادیبانه دو نوعند: یا به نظم و نثر می نویسند و اسرار دل خویش را به واسطه قلم بر صفحات اوراق فاش می کنند که بر جامعه ارزشمند است، یا طوری زندگی می کنند که زندگی پر ماجرای آنان ارزش نوشتن دارد و که زندگی پر حادثه قادیر داده ارزش نوشتن دارد.

شاعر قمرالدین سیدی گفت: بعضی از افراد جامعه به دلیل عملکرد اجتماعی وقبولی از ارزشیابی اخلاقی القاب و الفاظ مناسب را از مردمان ایل خود بر خود تحفه خود می نمایند مثلاً بعضی به دلیل اینکه در شکار تیرشان به خطا نمی رود لقب ” مرگن” تک تیر اندازو بعضی ها علی رغم داشتن نام باتئر (شجاع) که بسیار ترسوند هنگام رفتن به رفع حاجت سه نفر همراه لازم دارند اینان علاوه بر داشتن اسم باتئرلقب ” غوُرقاق” یعنی بسیار ترسو را از آنِ خود می نمایند. در ترکمنستان نیز نویسنده و شاعرانی چون بکی سیتاکوف، بایرام جودیف، بردی ناظار خدای ناظارف و… زیادند واز میان آنان

بنابه اظهار این شاعر: قدیر دأده‌ پی برد که سلاح شمشیر کاردار و کارساز زمان نیست به همین خاطر احساس کرد آن جوانانی که او را در کوچه و بازار قدیر دأده‌ خطاب می کنند جهت تحقیق و ارتقاء مدارج علمی نیاز به کتاب های مرجع دارند به همین انگیزه خواب را به چشمان خویش حرام نموده و با پول های جمع آوری نموده  با به دست داشتن داروهای مصرفی، سوار اتوبوسهای کرایه شده و با شرکت در نمایشگاه های کتاب به جمع آوری کتاب و تاسیس کتابخانه پرداخت و بدین ترتیب بالغ بر شش هزار جلد کتاب را با محافظ روکشی شده با حوصله تام در قفسه های کتاب خانه جای داد تا از این منظر دانشجویان و دانش آموختگان این دیار دغدعه ای ند اشته باشند‌.

در پایان قمرالدین سیدی با قرائت شعر ” دوُلدوران چشمه” به سخنان خود خاتمه داد.

برنامه های اجرا شده در این نشست:

1-  مجری این نشست شاعر نوریاقدی زیارتی بود.

2-  مکان نشست منزل حاج قدیر گوکلانی بود که در حال حاضر منزل فرزند کوچک او عبدالحلیم گوکلانی است.

3-  شاعرانی که سروده های خود را قرائت نمودند: ابراهیم نوری، منصور طبری، کریم محمدیان، قادیر انوری، بای محمد قلیچی، عبدی ماهری

4-  اهدای سروده زیبای هوشنگ احمد پناه در وصف قدیر دأده‌ از همکاران فرهنگی استاد مرحوم قدیر گوکلانی به شکل قاب شده توسط دبیر جمعیت مختومقلی کلاله آرتق حسین زاده به احمد گوکلانی فرزند ارشد آن مرحوم و قرائت شعر مزبور توسط عضو فعال و جوان جمعیت مختومقلی،مصطفی نامور

۵_در پایان نشست، احمد گوکلانی فرزند ارشد حاج قدیرداده از حاضرین جلسه بالاخص اعضای جمعیت فرهنگی هنری مختومقلی کلاله با ارائه سخنانی قدردانی نمود.

* تصاویر از فیلمبردار و عکاس همیشگی جمعیت مختومقلی کلاله ستار رهنما می باشد و تعدادی را هم آتابردی خانی گرفت.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا