فرهنگی

مدیر سایت اولکامیز در مراسم سوم وفات شاه محمد یلقی چه گفت؟

پایگاه خبری اولکامیز – روز سوم وفات شاه محمد یلقی در چادر عزای آن مرحوم در زادگاهش با هماهنگی دوست فرهیخنه ام عبدالرحیم آنامرادی، مراسم فرهنگی برگزار شد که در آن دو تن از یاراش ، آنامحمد بیات و لطیف ایزدی و همچنین فرزندش مسعود یلقی دقایقی سخن گفتند.  مجری مراسم عاشور محمد رئوفی بود. در مراسم به خاطر تاثیرگذاری و پرهیز از پراکندگی، سخنانم را از روی برگه ای که قبلا نوشته بودم قرائت کردم.

متن سخنانم به این شرح است:

آجال گلدی نوبات یتدی / کیمسه بو دونیانی توتدی

مختومقلی عومرونگ اوتدی / داد ادیپ سیرداشینگ قالدی

روستای چن سولی مهد و خاستگاه عالمان و بزگان دین ، فرهنگ و سیاست است. مرحوم شاه محمد یلقی یکی از این مردان بزرگ و نیکنام است.

او در سال ۱۳۳۴ به دنیا امد و پس از ۷۰ سال زندگی روز چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۲ چشم از جهان فرو بست.

استاد شاه محمد یلقی در حالی از میان ما رفت که اهدافی بزرگ بر سر داشت و قلبش برای اعتلای فرهنگ و ادبیات ترکمن می تپید.

وی عمر خود را وقف زبان و ادبیات مردم خود کرد و به راستی چه افتخاری والاتر از این که در مکتب پیر و مرادش مختومقلی فراغی گام گذاشت.

نزدیک به سه دهه است که با استاد یلقی دوست، همفکر و هم نفس هستم. در اوایل دوران خبرنگاری ام با وی در نشریه صحرا همکار بودم. وی  از حضور  جوانان خرسند بود و به ما امید و دلگرامی می داد چرا که می دانست:

کار مردان روشنی و گرمی است / کار دونان حیله و بی شرمی است

شاه محمد یلقی اهل قلم، فکر و اندیشه بود. قلم را حرمت می نهاد و آن را والا می دانست چرا که واقف بود خدایش به قلم سوگند خورده و آن را عزیز شمرده است « ن والقلم و ما یسطرون »

او سال ها با صداقت و جانفشانی برای رشد و اعتلای فرهنگ و ادبیات ترکمن تلاش کرد. آثار نویسندگان ترکمنستان را به خط فارسی – عربی برگرداند و برخی از آنها را به فارسی سلیس و روان ترجمه می کرد و نشر می داد و بدین سان به جامعه خود خدمت بزرگی می کرد. وی آگاه بود که :

عبادت جز خدمت خلق نیست / به تسبیح و سجاده و دلق نیست

شاه محمد یلقی اگر چه در طول حیاتش رنج ها و بی مهری ها دید. ظلم ها و نابرابری ها را تحمل کرد ولی مایوس و ناامید نشد.

او اگر چه ناملایمات روزگار دچار شد ولی تسلیم نشد و به راه و آرمانش ادامه داد.

شاه محمد یلقی استاد بنده در عرصه فرهنگ و ادبیات است. از اینکه مطلع شد که مجله ترکمن دیار را منتشر می کنم بسیار شادمان شد و گفت: « لطیف جان تو می توانی از پس این کار مهم برآیی. »

همین تابستان بود که حدود ۴۰ صفحه از آثارش را در اختیارم گذاشت تا از آن استفاده کنم. وی در واقع حامی بنده بود.

و اینک همه در سوگ این بزرگمرد نشسته ایم و در فراقش غمناک و محزون هستیم .

او رفت و ما ماندیم و ما هم رفتنی هستیم.  با خود عهد می بندیم که راهش را ادامه دهیم راهی که حفظ و اشاعه زبان فرهنگ ادبیات و مدنیت ترکمن است.

عزیزان سخنانم را با این جمله پرمعنای استاد آنادردی عنصری تمام می کنم. او در سوگ استاد نوشت : « شاه محمد یلقی مظلوم بود، مظلوم زیست و مظلوم درگذشت.»

 از خداوند منان برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و بردباری مسئلت می نمایم.

 والسلام

لطیف ایزدی


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا