فرهنگی

مدیران ” املا ” محور

پایگاه خبری اولکامیز – یوسف بدراقی، فعال فرهنگ و رسانه: سال ها پیش ، مدیریت مدرسه شبانه روزی را برعهده داشتم و در ایامی که ایجاد ” کرسی های آزاداندیشی ” در مراکزعلمی بحث روز بود ، با مدیر تازه منصوب شده آموزش وپرورش دراین باره مشورت نموده ، گفتم : ” به نظرم آزاداندیشی مبنا و روش آموزش وپرورش است که دوست دارم بعنوان فعال فرهنگی و یک خبرنگار ، مطالبه گری اجتماعی را آموزش دهم تا در آینده در شهرستان هر کدام ازاین دانش آموزان یک نیروی پرسشگر و مطالبه گر باشند ، اهل گفتگو و تعامل و برخوردار از روحیه مشارکت جمعی بار بیایند ودر مقابل هر ناکارآمدی ،فساد و انحرافی قد علم کنند و بایستند تا نور بر تاریکی ها بتابد .”

جناب رئیس ساکت مانده بود و ظاهرش نشان می داد که آزاداندیشی آزارش می دهد (که اگر آزاداندیشی در جامعه بود ، این آقا به این میز ریاست نمی رسید ) و خلاصه از ترویج آن  ، با تعریفی که از زبان من شنید ، برای ترفیع تازه به دست آمده اش احساس خطر می کند !

تنها در چند جمله ، آرام یادآوری کرد : ” به نظرم آموزش وپرورش کارش تربیت اسلامی و ترویج اخلاق مداری دربین نسل امروز ماست . البته درچهار چوب مطالب و عناوین کتب درسی ! مابقی مربوط به نهادهای دیگر است “

این برداشت غلط و طرز فکر محافظه کارانه آفت مدیران درتمام سطوح و حتی نمایندگان مجلس ماست . به همین خاطر آزاداندیشی نوشته می شود اما درجهت تحقق مفهوم آن تقلای عمده به چشم نمی آید . عدالت و شایسته سالاری نیز عناوینی هستند که املای آنها مهم است ، نه مفهوم آن!

داگلاس نورث اقتصاددان و برنده جایزه نوبل ۱۹۹۳ نوشته است :” اگر می خواهید بدانید کشوری توسعه  می یابد یا نه ؟ سراغ صنایع و کارخانه های آن کشور نروید . اینها را به راحتی می توان خرید یا دزدید وکپی کرد . می توان نفت فروخت و همه اینها را وارد کرد. برای اینکه بتوانید آینده کشوری را پیش بینی کنید ، بروید در مدارس ، ببینید آنها چگونه بچه ها را آموزش می دهند. اگر بچه هایشان را پرسشگر ، خلاق ، صبور ، نظم پذیر ، خطرپذیر ، اهل گفتگو و تعامل و برخوردار از روحیه مشارکت جمعی و همکاری گروهی تربیت می کنند مطمئن باشید که آن کشور درچندقدمی توسعه پایدار و گسترده است .”

حال به عناوین فوق که برگردید می بینید که درباره همه این عناوین ، بسیار سخن ها توسط روسا و وزرا گفته می شود اما هیچ برنامه ای تنظیم نشده و همه اش حرف بوده و حرف بوده و حرف !

به قول استاد جلال رفیع ” مایع حرفشویی” ضرورت امروز ماست .

فردی را می شناسم که در دوره ریاست خود بر یک مجموعه دولتی ، در خصوص کلمات ومفاهیمی مانند عدالت ، توسعه ، صلح ، اقتصاد مقاومتی، مقابله با تحریم و … دنبال جملات قصار و ابیات و عبارات مهم ، اشعار شعرا ،کلام بزرگان و احیانا احادیث می گشت تا در سخنرانی های خود در جلسات اداری ، از آنها استفاده کند اما نه برنامه ای درخصوص ترویج آنها داشت و نه احتمالا اعتقادی !

کاش آن مدیر اداره – که علیرغم احتیاط میز ریاست بیش از دو سال به او وفا نکرد – ترویج آزاداندیشی در مدارس را جدی می گرفت، کاش برنامه ریزان و نمایندگان ما به تمام آنچه در نطق های قشنگ شان بیان می کنند اعتقاد داشتند ودر آن مسیر برنامه نویسی و بودجه ریزی می کردند .

 کاش مدیران ما دغدغه ها و بیانات رهبری معظم انقلاب و ریاست محترم جمهور را بعنوان زینت المجالس خود بکار نبرده ، در راه تحقق آنها از جان مایه بگذارند .

کاش برخی کلمات که عصاره توسعه وپیشرفت ملتها می باشند را اگر غلط هم بنویسیم ، لااقل درست اجرایش کنیم مدیران را براساس عملکرد می سنجند نه بلغور کردن کلمات !

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۳ دیدگاه ها

  1. جناب آقای بدراقی : کاش را کاشتیم چیزی سبز نشد! بنابر این:
    ۱- سیستم و ساختار آموزش و پرورش به صورت کلی باید عوض شود که منتظر موازنه قدرت بین اصولگرایان ، اصلاح طلبان ، تحول خواهان ، براندازن و اکثریت خاکستری باید نشست.
    ۲- تک تک معلمان جسارتی نشان داده و به پا خیزند و از چند روز دیگر ترویج آزاداندیشی را شروع نمایند و منتظر دستورالعمل نباشند. از توسعه خیلی عقب افتادیم. لازم است نیروهای خط مقدم از جان مایه بگذارند. اجرکم عندالله

    1. سلام حاجی گلدی جان . ببخشید نقل است که اگر را با مگر تزویج کردند طفلی از ان امد به نام کاشکی … موفق باشید

  2. سلام اقای بدراقی و با عرض معذرت، / بخشی از فرمایش شهید بهشتی را نقل می کنم که می گوید مشکلات اساسی جامعه اسلامی در ایجاد بازی های سیاسی از طریق بازیگر قلم ، بازیگر سخن ، بازیگر قدرت و … است /.شوربختانه مطالب شما که حتما برای تحریر ان وقت گذاشتید انطور که باید و شاید در ایجاد همذات پنداری و همگرایی با مخاطبین محترم توفیق چندانی ندارد چون اساسا در تعریف دقیق صورت مساله مشکل دارید . جناب بدراقی مشکل روز جامعه معیشت است و ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری ، که بنظر می رسد در جامعه مخاطب شما همه چیز ارمانی و ایده ال است . مشفقانه متذکر می شود از این بازیگر قلم بودن دست بردارید و با اهالی روستای خودتان حاجی بالخان و اطراف ان و هم چنین توابع گنبد بیشتر در ارتباط باشید تا بدانید که که مشکل اصلی انها معیشت است و ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری و… اگر توصیه یا راه حلی برای انها دارید بسم الله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا